رضیالدین آرتیمانی:کنم از شام تا سحر فریاد کس بدادم نمیرسد صد داد
❈۱❈
کنم از شام تا سحر فریاد
کس بدادم نمیرسد صد داد
گه ز نازم کشد گه از غمزه
هر زمان شیوهای کند بنیاد
❈۲❈
میکشد لطفش، آه ازین جادو
میبرد دستش، آه ازین جلاد
همه دیوانه پیش او عاقل
همه شاگرد پیش او استاد
❈۳❈
سرّ عشق ار چه گفتنی نبود
گفتم این رمز هر چه بادا باد
اینت از عادت مُسلمانی
روزی هیچ کافری مکناد
❈۴❈
هجر بس نیست وصل غیرم کشت
رضیا مرگ تو مبارک باد
کامنت ها