گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رضی‌الدین آرتیمانی:مرا نه سر نه سامان آفریدند پریشانم به سامان آفریدند

❈۱❈
مرا نه سر نه سامان آفریدند پریشانم به سامان آفریدند
نه دستم از گریبان واگرفتند نه در دستم گریبان آفریدند
❈۲❈
نه دردم را طبیبان چاره کردند نه بیدردم چو ایشان آفریدند
نیامیزد سر دردت به گردم که دردم عین درمان آفریدند
❈۳❈
ز من با آنکه بی او نیستم من بیابان در بیٰابان آفریدند
زلیخا گو چمن گلخن کن از آه که یوسف بهر زندان آفریدند
❈۴❈
مرا گویی پریشان از چه روئی سر و زلفش پریشان آفریدند
رضی از معرفت بوئی نداری تو را کز عین عرفان آفریدند

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

تراب مفیدی
2014-01-17T05:41:25
به گمان من مصرع دوم مطلع غزل باید چنین باشد :پریشانم پریشان آفریدند
تراب مفیدی
2014-01-17T05:48:06
همچنان بگمان من باید سر و زلفش پریشان آفریدند بدینگونه باشد : سر زلفش پریشان آفریدند
الهام
2020-06-27T14:59:55
پریشانم پریشان آفریدند از دوبیتی باباطاهر است. اینجا پریشانم به سامان آفریدند درست به کار رفته است