گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رضی‌الدین آرتیمانی:با رخ همچو صبح و زلف چو شام بامدادان بر آی بر لب بام

❈۱❈
با رخ همچو صبح و زلف چو شام بامدادان بر آی بر لب بام
تا بدانند نور از ظلمت تا شناسند صبح را از شام
❈۲❈
بگذری گر ز معبد گبران ور بر آئی به قبلهٔ اسلام
نشناسند زاهدان محراب نپرستند کافران اصنام
❈۳❈
محض عشوه است مر تو را ترکیب وز کرشمه است مر تو را اندام
از دعای فرشته بیزارم گر از آن لب دهی مرا دشنام
❈۴❈
گر بسنجی تو عقل را با عشق می بدانی تو نور را ز ظلام
نکنی فرق نیک را از بد نشناسی حلال را ز حرام
❈۵❈
دور از آن آستان نمی‌میرم آه از این روی، آه از این اندام
قصهٔ خود رضی بیا و مگو از تو چون کس نمیبرد پیغام

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها