گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رضی‌الدین آرتیمانی:آموخت ما را آن زلف و گردن زنار بستن، بت سجده کردن

❈۱❈
آموخت ما را آن زلف و گردن زنار بستن، بت سجده کردن
آن مار گیسو بر گردن او هر کس که بیند خونش بگردن
❈۲❈
بس دلفریبند آن چشم و آن زلف آن یک به شادی وین یک به شیون
گر از تو بندم دل بر دو گیتی ای حیف از دل ای وای بر من
❈۳❈
تا چند باشی همچون قلیواچ در راه عرفان نه مرد و نه زن
عمر مسیحا پیشش نیرزد روزی بسر با دلدار کردن
❈۴❈
یاری که پنهان از جسم و جان است در دیدهٔ دل دارد نشیمن
بارم گران است بر دوش گردون روزی که افتد کارم به گردن
❈۵❈
با ما چه حاصل از عقل گفتن ما را چه لازم دیوانه کردن
خون کسی نیست بر گردن ما از ما مپرهیز ای پاک دامن
❈۶❈
هر چند خواریم بر درگه دوست یک مشت خاکیم در چشم دشمن
دنیا و عقبی نبود رضی را ساقی تو می ده مطرب تو نی زن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مارال
2020-10-14T00:57:19
در بیت 5.قلیواچ اشتباه هست. غلیواج درست است. به معنی مرغ گوشت ربا. پرنده ای که شش ماه نر و شش ماه ماده است.