رضاقلی خان هدایت:اسمش مولانا محمد، اصلش از قصبهٔ زَواره و آن از مضافات اردستان از بلوکات اصفهان. از...
اسمش مولانا محمد، اصلش از قصبهٔ زَواره و آن از مضافات اردستان از بلوکات اصفهان. از سالکان مسالک حقیقت و مالکان ممالک طریقت، و برادر مولانا سپهری زوارهای است. در سنهٔ ۱۰۳۰ وفات یافت. این رباعیات از اوست:
نقش خم ابروی ترا در محراب
نقش خم ابروی ترا در محراب
❈۱❈
عکسِ لبِ میگون ترا در میِ ناب
زاهد چو بدید بی خود آمد به سجود
میخواره چو یافت مست گردید و خراب
٭٭٭
❈۲❈
در مذهب عشق علم و دانش رندی است
دانشمندی مایهٔ هر خرسندی است
یک چهره ز روی عجز بر خاکِ نیاز
بهتر ز هزار گونه دانشمندی است
❈۳❈
٭٭٭
من دل به غم تو بسته دارم ای دوست
دردِ تو به جان خسته دارم ای دوست
گفتی به دل شکسته ما نزدیکیم
❈۴❈
من نیز دلی شکسته دارم ای دوست
٭٭٭
ما نفس خسیس را ملامت کردیم
در بقعهٔ نیستی اقامت کردیم
❈۵❈
از نیک و بد زمانه یک سو رفتیم
وز خلق کناره تا قیامت کردیم
٭٭٭
گاهی ز لب تو همچو می در جوشم
❈۶❈
وز چشم تو گه چو می کشان مدهوشم
در ذکر توام اگر دمی گویایم
در فکر توام گر نفسی خاموشم
کامنت ها