رضاقلی خان هدایت:درویشی است صاحب حال و سالکی حمیده خصال. با شاه شجاع آل مظفر معاصر بوده و به زیارت م...
درویشی است صاحب حال و سالکی حمیده خصال. با شاه شجاع آل مظفر معاصر بوده و به زیارت مکّهٔ معظمه مشرف شده. به ایران مراجعت نمود. گویند چون به بغداد رفت سلمان ساوجی با اصحاب بر کناردجله نشسته و تماشای طغیان آب دجله مینمود. درویش به مجمع ایشان خرامید و پس از مکالمه بر سلمان معلوم شد که درویش مردی ذی فنون و صاحب طبع موزون است. امتحاناً این مصراع را گفته و خواهش دیگر نمود:
دجله را امسال رفتاری عجب مستانه است.
دجله را امسال رفتاری عجب مستانه است.
درویش ناصر گفت: پای در زنجیر و کف بر لب مگر دیوانه است.
سلمان رااز حسن مقال و سرعت خیال وی خوش آمده، مدتی به صحبت یکدیگر به سر بردند. آخرالامر از هم مفارقت کردند. غرض، مردی صاحب ذوق بود. این چند بیت از اوست:
سلمان رااز حسن مقال و سرعت خیال وی خوش آمده، مدتی به صحبت یکدیگر به سر بردند. آخرالامر از هم مفارقت کردند. غرض، مردی صاحب ذوق بود. این چند بیت از اوست:
❈۱❈
و له
درویش را که ملک قناعت مسلم است
درویش نام دارد و سلطان عالمست
٭٭٭
❈۲❈
در مدرسه کس را نرسد دعوی توحید
منزلگه مردانِ موحد سرِ دار است
٭٭٭
دل مجروح را پروایِ تن نیست
❈۳❈
شهیدِ عشق محتاج کفن نیست
مرا دل میکشد جایی که آنجا
صبا را زَهرهٔ آمد شدن نیست
٭٭٭
❈۴❈
اگر پروانهٔ عشقی در آتش بال و پر میزن
که اینجا حضرت عشق است بال و پرنمیگنجد
ترا زحمت شد ای زاهد که بشکستی سبویِ من
که من زان باده سرمستم که درساغر نمیگنجد
❈۵❈
٭٭٭
وصل او یابی چو گیری ترکِ خویش
یوسف ارزان است ما بی همتیم
٭٭٭
❈۶❈
ما را که براندند چو گرد از درِ مسجد
خاک در میخانه به است از همه بابی
کامنت ها