گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رضاقلی خان هدایت:آن جناب، از معارف عارفین و نام شریفش طیفور بن عیسی است. مرید و سقای سرای حضرت امام...

آن جناب، از معارف عارفین و نام شریفش طیفور بن عیسی است. مرید و سقای سرای حضرت امام الصامت و الناطق امام جعفر بن محمد الصادق بوده و صد و دوازده پیر را نیز خدمت نموده. مشایخ طریقت وی را به بزرگواری ستوده‌اند و در حق او سخنان بسیار فرموده‌اند. قال شیخ جنید البغدادی رحمة اللّه علیه: کان ابویزیدَ فِیْنا کالبَدْرِ بَیْنَ النُّجومِ وکالجِبْرئیلِ بَیْنَ المَلائکةِ. اَیْضاً قالَ اِنْتِهائُنا ابتِداءٌ هذا الخُراسانی. شیخ ابوسعید ابوالخیر گوید: هیجده هزار عالم پر از بایزید می‌بینیم و بایزید در میان نه. مادر آن جناب گفته است که در وقت حمل او چون لقمه در دهان نهادمی که در آن شبهه داشتمی طیفور در شکم من طپیدی تا آن لقمه دفع شدی.
گویند در راه حج در هر چند گام، دو رکعت نماز گذاشتی تا پس از دوازده سال آن راه به اتمام رسیدی. وقتی شیخ ذوالنّون مصری به اوپیغام فرستاد که همه شب در بادیه می خسبی و به راحت مشغولی و قافله درگذشت، وی جواب فرمود که مرد تمام، آن باشد که همه شب بخسبد و چون بامداد شود پیش از همه به منزل رسیده باشد. گویند در راه حج، راحلهٔوی شتری بود. صاحب شتر از گرانی بار شکایت کرد. شیخ فرمود: نیکو نظر کن. آن مرد دید که بار بر شتر نیست و به قدر وجبی بر بالای شتر ایستاده است. متحیر گردید و به لابه درآمد. شیخ فرمود که سبحان اللّه، اگر حال خود نهان داریم ما را ملامت کنند و اگر پیدا کنیم تاب دیدن نیاورند. مدت سی سال در بادیهٔ شام می‌گشت و دوازده سال بر نهج شریعت مقدسه ریاضت می‌کشید تا رسید به آنچه رسید. کرامات و حالات آن جناب بی شمار است. در تذکرة الاولیا مشروح است. مدت عمر شریفش نود سال بوده و در سنهٔ ۲۶۱ رحلت نموده، مرقدش در بسطام معروف خواص و عوام است.
❈۱❈
تیمّناً این رباعیات از او نوشته شد: ای عشق تو کشته عارف و عامی را
سودای تو گم کرده نکونامی را ذوق لب میگون تو آورده برون
❈۲❈
از صومعه بایزید بسطامی را ٭٭٭
ما را همه، ره به کوی بدنامی باد وز سوختگان نصیب ما خامی باد
❈۳❈
ناکامی ما چو هست کام دل دوست کام دل ما همیشه ناکامی باد
٭٭٭ کو سوخته‌ای که سازمش همدم خویش
❈۴❈
یا دل شده‌ای که یابمش محرم خویش پس هر دو به کنج خلوتی بنشینیم
من ماتم خویش دارم او ماتم خویش ٭٭٭
❈۵❈
خواهی که رسی به کام، بردار دو گام یک گام ز دنیا و دگر گام، ز کام
نیکو مثلی شنو ز پیر بسطام از دانه طمع ببر که رستی ازدام

فایل صوتی تذکرهٔ ریاض العارفین بخش ۹ - ابایزید بسطامی قُدِّسَ سِرُّه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها