گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رودکی:زمانه پندی آزادوار داد مرا زمانه چون نگری سر به سر همه پند است

❈۱❈
زمانه پندی آزادوار داد مرا زمانه چون نگری سر به سر همه پند است
به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری بسا کسا که به روز تو آرزومند است
❈۲❈
زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه که‌را زبان نه به بند است پای در بند است

فایل صوتی قصاید و قطعات شمارهٔ ۱۸ - زمانه

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بردیا داراب
2016-08-26T19:08:36
با سلام و عرض ادب ، آنچه که به یاد دارم اینست که رودکی را از نخستین شاعرانی میدانند که بزبان پارسی دری شعر میگفت و بدان شکل که در سایت تاریخ ما این شعر آمده است بزبان دری نزدیک تر است .
عبدالعلی عظیمی
2016-08-15T12:20:04
تکمله: اگر ابهامی در مختصرگویی من بود ببخشید. برای روشن شدن مطلب کافی ست قید را بردارید . شاعر می توانست بدون این قید هم بسنده کند به زمانه همه پند است. با این قیدِ"چون نگری" می گوید اگر توجه بکنی چنین است. وقتی می گوییم "ببین." مرادمان دیدن نیست ،توجه و دقت کردن و نکو نگریستن است.دوم این است که شاعر ممکن است که دلش بخواهد ،درعین حال، بخواهد حرفش را مؤکد کند. پس ،اگر "چو نکو نگری" بیشتر به دلتان می نشیند خلاف نیست. حشوی اتفاق نیفتاده است.همان طور که گاهی برای توجه بیش تر می گوییم" خوب نکاه کن" یا "اگر درست نگاه کنی..."
عبدالعلی عظیمی
2016-08-15T10:13:15
اول اینکه نمی توان در مورد صورتی که خودِ رودکی برای شعرش می پسندیده حرفی زد؛ اما گمان کنم اگر تصور کنیم که شاعراین دو صورت را داشت و می خواست یکی را انتخاب کند "چون نگری" رابر می گزید ،به این دلیلِ ساده که این قید درخودش "چو نکو نگری"را دارد . نگریستن به معنای توجه است به چیزی.
غلامحسین مراقبی
2009-01-27T13:42:01
با درود به شما و گران کارتاندر بارة مصراع دوم بیت نخست: بپذیریم که نگریستن، آن هم به زمانه، برای همگان پندآموز نیست. رودکی به نیکویی می دانست که اگر کسی باید پند بگیرد، باید با دقت بنگرد! ازین روست که سرود: زمانه را چو نکو بنگری، همه پندستنکتة دوم در بارة مصراع آخر است: که را زبان نه به بندست پای در بندستنخست در بارة که را. شکل نوشتاری باید این گونه باشد: کرا تا مفهوم کسی را که و یا آن را که را برساندبا ارادت---پاسخ: با تشکر، «که را» با «کرا» جایگزین شد.
مرتضی پاریزی
2011-03-30T17:21:05
بادرود همانگونه که که آقای مراقبی هم درتوضیح خود ذکرکرده اند زمانه را چو نکو بنگری همه پند است درست تراست چون نکو نگریستن دراین مصرع موردنظراست .بااحترام
دکتر ترابی
2014-04-29T22:12:39
این کمترین نیز با هم دهی ! آقای پاریزی هم عقیده است ، از دوره دبستا ن این دو بیت را این گونه به یاد دارم: زمانه پندی آزاد وار داد مرا زمانه را چو نکو بنگری همه پند است( چشها را باید گشود جور دیگر باید دید نکو باید دید0) به روز نیک کسان گفت: غم مخور، زنهار!!بسا کسا که به روز تو آرزومند است.
علی اکبر
2013-11-05T10:07:34
با سلام و احترام به دوستان عزیز در مورد مصرع دوم از بیت اول:زمانه چون نگری سر به سر همه پند است.زمانه منتظر کسی نمی نشیند که نکو بنگرد یا نانکو.بر اساس دیده ها و تجربیات شخصی احساس می کنم هیچ استادی بی ملاحظه تر از زمانه و روزگار وجود ندارد.نکته دیگر زبان شعر رودکی است که آیا مصرع ذکر شده بیشتر به این زبان نزدیک است یا این مصرع:زمانه را چو نکو بنگری همه پند است.که این کار به مطالعه ی دقیق نیاز دارد که نه در تخصص من است نه جای بحث مفصل.اما ذکر کنم که ذهن من بیشتر همان را می پسندد که تاریخ ما عزیز ذکر کرده است.
هیچ
2020-10-03T16:08:35
بیت دوم مصراع اولبه روز نیک کسان، گفت: تا تو غم نخوری-غم مخوری صحیح تر استفردوسی در تمام ابیات شاهنامه از میم بجای نون استفاده کرده استبرای زبان پارسی استدلالی محکم تر از شاهنامه هنوز در دسترس نمی باشد.
پری
2017-07-15T22:58:06
سلام من این شعر رو در کتاب درسی تاریخ ادبیات دوم دبیرستان تالیف دکنر محمدجعفر یاحقی اینطور دیدم:زمانه پندی آزاده وار داد مرا/زمانه را چو نکو بنگری همه پند استزبان ببند-مرا گفت-وچشم دل بگشای/که رازبان نه به بند است پای با بند استبدان کسیکهرفزون از تو آرزو چه کنی/بدان نگر که به حال تو آرزومند است
علی
2018-09-11T00:28:34
در کتاب منتخب رودکی بکوشش دکتر خلیل خطیب رهبر این چنین آمده است:زمانه پندی آزادوار داد مرازمانه را چو نکو بنگری همه پندست
ناشناس
2018-06-09T09:59:39
بیت دوم رو امروزه در این مفهوم و با تغییراتی در الفاظ چنین به کار می برن:وقتی کسی به مال و حال و روز دیگری به چشم حسرت مینگره بهش میگن خیلیا همین اندازه تو رو هم ندارن یا:وقتی به جایی رسیدی ما رو هم از یاد نبر
برهان
2021-08-10T12:14:59.6624923
سلام و احترام. لطفا در مورد بیت سوم نیز توضیحاتی بفرمایید. تشکر
ملیکا رضایی
2021-08-10T12:26:28.0434576
برهان عزیز   بیت سوم از نظر من : خشم اگر بر آدمی بیاید دیگر نگاه داشتن پا مشکل است ...   در خشم عملی میکنی و آن عمل دیگر بعد از رهایی از خشم انجام شده و زمان راه خود رفته و به عقب باز گشتن امکان نیست ؛ رودکی میگوید : زمانه به من گفته است یا آموخته است : خشم خود را مهار نمایم که چه کس ها که زبانشان در بند نیست و پای شان در بند خواهد بود ...  
Mahmood Shams
2021-10-29T16:38:30.1501857
به قول حضرت فردوسی  جهان سر به سر حکمت و عبرت است چرا بهره ما همه غفلت است !!؟
زکریا مقتدری
2021-12-03T10:16:55.3222875
معنی بیت دوم لطفا
ملیکا رضایی
2021-12-03T14:58:02.7839973
بیت دوم را میتوان با بیت اول یعنی بیت قبلی اش هماهنگ کرد و معنی نمود که یعنی یکی از پندهایی که این روزگار و زمانه به من داده است این هست که به روز و روزگار خوش دیگران حسرت نخوری که چرا مثل آنان نیستی و غم نخوری که در همین حال که تو آن حسرت میکشی دیگران بسیاری نیز به همین زندگی ای که تو داری حسرت میخورند که چرا مانند تو این زندگی را ندارند ؛     شعر در کل از این میگوید که هر چیزی که از دید تو ناخوش و بد احوال است برایت برای دیگری یک آرزوست و شاید همین به ما گوشزد کند که به دیگری لطف بخشیم و خدای را بابت همه چیز شاکر باشیم و از اموال دنیاوی حرص و آز و غم توشه نبندیم حال این چه در زندگی و چه در هر اموری باید رعایت شود ...چه بسا رعایت این ها باعث شود که اندوه هر چند ذره‌ای کوچک ولی پاک گردد ...    
زکریا مقتدری
2021-12-06T19:44:50.4100599
خیلی ممنون لطف کردید🙏🙏
یوسف شیردلپور
2023-01-28T15:10:00.4616788
شعرش هم درس وهم پند است  فوق‌العاده پرمحتوا وامیدوارکننده وچه زیبا خانم روشنک باآن کلام گیرا ودلنشین شان این شعردر گلهای رنگارنگ 402 دکلمه کرده اند با  اجرای غزلی زیبا از حضرت حافظ  
علی میراحمدی
2023-08-30T21:49:15.0479949
زمانه پندی آزادوار داد مرا زمانه چون نگری سر به سر همه پند است به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری بسا کسا که به روز تو آرزومند است بیت دوم را اولین بار از زبان پدرم شنیدم و هنوز هم به مناسبت هایی میشنوم. با همان لحن خاص که بر همه اجزای شعر تاکید دارد و گویی اصرار دارد که مخاطبانش آن را خوب بفهمند و عمل کنند. بعدها آن را همراه با دو بیت دیگر در دیوان رودکی یافتم و دریافتم که هنر اگر هنر باشد و شعر اگر شعر، راه خود را از پس هزاره ها می گشاید و از دل دفتر و دیوان بیرون می آید و بر زبان مردمان مینشیند .