گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رودکی:پیشم آمد بامداد آن دلبر از راه شکوخ با دو رخ از شرم لعل و با دو چشم از سحر شوخ

❈۱❈
پیشم آمد بامداد آن دلبر از راه شکوخ با دو رخ از شرم لعل و با دو چشم از سحر شوخ
آستین بگرفتمش، گفتم که: مهمان من آی داد پوشیده جوابم: مورد و انجیر و کلوخ

فایل صوتی قصاید و قطعات شمارهٔ ۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

میلاد
2015-11-23T10:18:20
حاشیه ندارد
سید حسن فیروزآبادی
2018-06-17T11:09:13
شکوخ: لغزیدن پا و سر خوردن و افتادنمصرع آخر:مر مرا گفتا به تازی: مورد و انجیر و کلوخ گیاه مرود به تازی: آس انجیر به تازی: تین کلوخ به تازی: مَدَر مر مرا گفتا به "تازی"٬ باید این سه واژه را پشت سر هم ترجمه کنیم: "آستین مدر" یا همان آستینم را پاره نکن و «رهایم کن»