رودکی:شاد زی با سیاه چشمان، شاد که جهان نیست جز فسانه و باد
❈۱❈
شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
زآمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
❈۲❈
من و آن جعد موی غالیه بوی
من و آن ماهروی حورنژاد
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد
❈۳❈
باد و ابر است این جهان، افسوس!
باده پیش آر، هر چه باداباد
شاد بودهست از این جهان هرگز
هیچ کس تا از او تو باشی شاد؟
❈۴❈
داد دیدهست از او به هیچ سبب
هیچ فرزانه تا تو بینی داد؟
کامنت ها