رودکی:فرشته را ز حلاوت دهان پر آب شود چو از حرارت میدلبرم لبان لیسد
❈۱❈
فرشته را ز حلاوت دهان پر آب شود
چو از حرارت میدلبرم لبان لیسد
روان ز دیدهٔ افلاکیان شود جیحون
نصال تیرت اگر قبضهٔ کمان لیسد
❈۲❈
به خاک خفتهٔ تیغ تو از حلاوت زخم
زبان برآورد و زخم را دهان لیسد
کامنت ها