گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رودکی:اگر چه عذر بسی بود روزگار نبود چنان که بود به ناچار خویشتن بخشود

❈۱❈
اگر چه عذر بسی بود روزگار نبود چنان که بود به ناچار خویشتن بخشود
خدای را بستودم، که کردگار من است زبانم از غزل و مدح بندگانش نسود
❈۲❈
همه به تنبل و بند است بازگشتن او شرنگ نوش آمیغ است و روی زراندود
بنفشه‌های طری خیل خیل بر سر کرد چو آتشی که به گوگرد بردوید کبود
❈۳❈
بیار و هان بده آن آفتاب کش بخوری ز لب فرو شود و از رخان برآید زود

فایل صوتی قصاید و قطعات شمارهٔ ۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Sobhansahra
2022-06-13T16:05:54.049834
تنبل: مکر و حیله شرنگ: زهر، سم آمیغ: آمیخته طری: باطراوت، تر و تازه رخان: گونه‌ها