گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رودکی:بود اعور و کوسج و لنگ و پس من نشته برو چون کلاغی بر اعور

❈۱❈
بود اعور و کوسج و لنگ و پس من نشته برو چون کلاغی بر اعور

فایل صوتی قصاید و قطعات شمارهٔ ۶۲ - در مذمت اسب خود

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سهراب فرسیو
2019-07-07T12:32:44
در دهخدا- که به‌آن استناد شده- صورت صحیح شعر این است:نشسته بر او چون کلاغو بر اعور.رودکی (در صفت اسبی بد از یادداشت ایضاً).اَعوَر = دارای یک چشم. هر معنی بدی بر این واژه سوار است، از جمله: هیچکاره از هر چیز. پست از هر چیز. || سست بددل و کندخاطر و افسرده‌دل بی‌خبر که راه راست نرود و توفیق راست‌روی نیابد. ضعیف و ترسو و کُندخاطر که راهنمائی نکند و رهنمائی نپذیرد و خیری در وی نباشد. || راهنمائی که بد رهنمائی کند. || کتاب پوسیده. || سواری که تازیانه ندارد. || مرد بی برادر. || آنکه اعور شده و از حاجت بازمانده و به‌مطلوب خود نرسیده است. || آنکه در سرش تخم شپش باشد...کلاغو [ک َ] (اِ) کلاغ. (یادداشت به‌خط مرحوم دهخدا). در فرهنگ نیامده و گویا لغتی است در کلاغ و شاید در اصل کلاغی بوده باشد. (احوال و اشعار رودکی، ص: 1000)رک. "برنشستن کوسه"، به‌نقل از ابوریحان بیرونی در شیراز، که دیده بود کوسه وارونه بر خری ‌نشسته و کلاغی به‌دست دارد...