رودکی:زیرش عطارد، آن که نخوانیش جز دبیر یک نام او عطارد و یک نام اوست تیر
❈۱❈
زیرش عطارد، آن که نخوانیش جز دبیر
یک نام او عطارد و یک نام اوست تیر
عاجز شود ز اشک دو چشم و غریو من
ابر بهارگاهی و بختور در مطیر
❈۲❈
گیتی چو گاو نیک دهد شیر مر ترا
خود باز بشکند به کرانه خنور شیر
کامنت ها