گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

رودکی:در جستن آن نگار پر کینه و جنگ گشتیم سراپای جهان با دل تنگ

❈۱❈
در جستن آن نگار پر کینه و جنگ گشتیم سراپای جهان با دل تنگ
شد دست ز کار و رفت پا از رفتار آن، بس که به سر زدیم و این، بس که به سنگ

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارهٔ ۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسین ماپار
2011-10-15T00:26:38
به نظر می رسد در مصرع آخر، «زدم» می بایست «زدیم» باشد.هم به دلیل تطابق با فعل «گشتیم» در مصرع دومو هم به خاطر روان نمودن وزن در مصرع چهارمسپاسگزارم اگر نسخه های مرجع را دوباره بررسی نمایید.
سیاووش
2014-06-08T14:02:19
به نظر فرمایش دوستمون مبنی بر -زدیم- به جای زدم کاملا درست است
مهدی شیراز
2019-04-02T05:36:37
منظور ان یار با کینه و جنک ما هستیم که به کاما بعد از یارر نیاز است و چون ما با دشمنی دنبال حق باشیم همیشه غمگین و گرفتاریم و این از کینه و دشمنی ماست
Reza Deilami
2021-01-05T11:32:06
تصور می‌کنم مصراع آخر باید این‌گونه باشد:"آن بس که به سر زدم و این بس که به سنگ"زیرا دست ابتدای مصراع پیشین آمده و دورتر است و پا در انتها، و از آنجایی که دست را بر سر می‌زنند و پا بر سنگ می‌خورد، آدات اشاره باید تغییر کنند!
ایمان
2021-08-29T18:35:48.7832339
در مصرع آخر، زدیم به جای زدم، درست‌تر به نظر می‌رسد. هم از دیدگاه هماهنگی با مصرع دوم (گشتیم) و هم وزن.