گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:به نام خداوندِ جان‌آفرین حکیمِ سخن‌درزبان‌آفرین

❈۱❈
به نام خداوندِ جان‌آفرین حکیمِ سخن‌درزبان‌آفرین
خداوند بخشندهٔ دستگیر کریم خطابخش پوزش‌پذیر
❈۲❈
عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد هیچ عزت نیافت
سر پادشاهان گردن‌فراز به درگاه او بر زمین نیاز
❈۳❈
نه گردن‌کشان را بگیرد به فور نه عذرآوران را براند به جور
وگر خشم گیرد ز کردار زشت چو بازآمدی ماجرا درنوشت
❈۴❈
اگر با پدر جنگ جوید کسی پدر بی‌گمان خشم گیرد بسی
وگر خویش راضی نباشد ز خویش چو بیگانگانش براند ز پیش
❈۵❈
وگر بنده چابک نباشد به کار عزیزش ندارد خداوندگار
وگر بر رفیقان نباشی شفیق به فرسنگ بگریزد از تو رفیق
❈۶❈
وگر ترک خدمت کند لشکری شود شاهِ لشکرکُش از وی بری
ولیکن خداوند بالا و پست به عصیان در رزق بر کس نبست
❈۷❈
دو کونش یکی قطره از بحر علم گنه بیند و پرده پوشد به حلم
ادیم زمین، سفرهٔ عام اوست بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست
❈۸❈
اگر بر جفاپیشه بشتافتی که از دست قهرش امان یافتی؟
بری ذاتش از تهمت ضد و جنس غنی ملکش از طاعت جن و انس
❈۹❈
پرستار امرش همه چیز و کس بنی‌آدم و مرغ و مور و مگس
چنان پهن خوان کرم گسترد که سیمرغ در قاف قسمت خورد
❈۱۰❈
لطیف کرم‌گستر کارساز که دارای خَلق است و دانای راز
مر او را رسد کبریا و منی که ملکش قدیم است و ذاتش غنی
❈۱۱❈
یکی را به سر برنهد تاج بخت یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
کلاه سعادت یکی بر سرش گلیم شقاوت یکی در برش
❈۱۲❈
گلستان کند آتشی بر خلیل گروهی بر آتش برد ز آب نیل
گر آن است، منشور احسان اوست ور این است، توقیع فرمان اوست
❈۱۳❈
پس پرده بیند عمل‌های بد هم او پرده پوشد به آلای خود
به تهدید اگر برکشد تیغ حکم بمانند کروبیان صم و بکم
❈۱۴❈
وگر دردهد یک صلای کرم عزازیل گوید نصیبی برم
به درگاه لطف و بزرگیش بر بزرگان نهاده بزرگی ز سر
❈۱۵❈
فروماندگان را به رحمت قریب تضرع‌کنان را به دعوت مجیب
بر احوال نابوده، علمش بصیر به اسرار ناگفته، لطفش خبیر
❈۱۶❈
به قدرت، نگهدار بالا و شیب خداوند دیوان روز حسیب
نه مستغنی از طاعتش پشت کس نه بر حرف او جای انگشت کس
❈۱۷❈
قدیمی نکوکار نیکی‌پسند به کلک قضا در رحم نقش‌بند
ز مشرق به مغرب مه و آفتاب روان کرد و بنهاد گیتی بر آب
❈۱۸❈
زمین از تبِ لرزه آمد ستوه فروکوفت بر دامنش میخ کوه
دهد نطفه را صورتی چون پری که کرده‌ست بر آب صورتگری؟
❈۱۹❈
نهد لعل و پیروزه در صلب سنگ گل و لعل در شاخ پیروزه‌رنگ
ز ابر افکند قطره‌ای سویِ یَم ز صلب افکند نطفه‌ای در شکم
❈۲۰❈
از آن قطره لولوی لالا کند وز این، صورتی سروبالا کند
بر او علم یک ذره پوشیده نیست که پیدا و پنهان به نزدش یکی‌ست
❈۲۱❈
مهیاکن روزی مار و مور اگر چند بی‌دست‌وپایند و زور
به امرش وجود از عدم نقش بست که داند جز او کردن از نیست، هست؟
❈۲۲❈
دگر ره به کتم عدم در برد وز آنجا به صحرای محشر برد
جهان متفق بر الهیتش فرومانده از کنه ماهیتش
❈۲۳❈
بشر ماورای جلالش نیافت بصر منتهای جمالش نیافت
نه بر اوج ذاتش پرد مرغ وهم نه در ذیل وصفش رسد دست فهم
❈۲۴❈
در این ورطه کشتی فروشد هزار که پیدا نشد تخته‌ای بر کنار
چه شب‌ها نشستم در این سِیر، گم که دهشت گرفت آستینم که قم
❈۲۵❈
محیط است علم مَلِک بر بسیط قیاس تو بر وی نگردد محیط
نه ادراک در کنه ذاتش رسید نه فکرت به غور صفاتش رسید
❈۲۶❈
توان در بلاغت به سَحبان رسید نه در کنه بی‌چون سُبحان رسید
که خاصان در این ره فَرَس رانده‌اند به لااحصیٖ از تک فرومانده‌اند
❈۲۷❈
نه هر جای مرکب توان تاختن که جاها سپر باید انداختن
وگر سالکی محرم راز گشت ببندند بر وی در بازگشت
❈۲۸❈
کسی را در این بزم ساغر دهند که داروی بیهوشی‌اش دَردهند
یکی باز را دیده بردوخته‌ست یکی دیده‌ها باز و پر سوخته‌ست
❈۲۹❈
کسی ره سوی گنج قارون نِبُرد وگر بُرد، ره باز بیرون نبرد
بمردم در این موج دریای خون کز او کس نبرده‌ست کشتی برون
❈۳۰❈
اگر طالبی کاین زمین طی کنی نخست اسب بازآمدن پی کنی
تأمل در آیینهٔ دل کنی صفایی به‌تدریج حاصل کنی
❈۳۱❈
مگر بویی از عشق مستت کند طلبکار عهد الستت کند
به پای طلب ره بدان جا بری وز آنجا به بال محبت پری
❈۳۲❈
بِدَرَّد یقین پرده‌های خیال نماند سراپرده الا جلال
دگر مرکب عقل را پویه نیست عنانش بگیرد تحیر که بیست
❈۳۳❈
در این بحر جز مرد راعی نرفت گم آن شد که دنبال داعی نرفت
کسانی کز این راه برگشته‌اند برفتند بسیار و سرگشته‌اند
❈۳۴❈
خلاف پیمبر کسی ره گزید که هرگز به منزل نخواهد رسید
مپندار سعدی که راه صفا توان رفت جز بر پی مصطفی

فایل صوتی بوستان بخش ۱ - سرآغاز

تصاویر

کامنت ها

رضا
2015-08-21T18:16:38
بنام خداوند جان آفرینحکیم سخن در زبان آفرین
حنیفه نژاد
2015-08-07T07:47:36
تامل در آیینه دل کنی / صفایی به تدریج حاصل کنی این بیت با بیت قبلی آن موقوف المعانی است ، یعنی « اگر طالبی» که در صدر بیت قبلی آمده به این بیت هم تسری دارد ، ولی متاسفانه در کتاب هشتم چون بیت قبلی حذف شده ، فهمیدن بیت برای دانش آموزان کمی مشکل شده )
امیر محمد شهسوارانی
2015-09-29T20:01:03
بیت اول بنظرم نیازمند تصحیح است:به نام خداوند جان آفرین،حکیم سخن در زبان آفرینمن تا حال هرچی بوستان دیدیم اینطور نوشته بودن. ممنون میشم در صورت ابرام بر مطلبی که نگاشتین، منبعش رو هم ذکر بفرمایید <3
مریم
2014-11-14T17:34:43
سلام خواستم در پاسخ به سوال رضا بگم کهاین شعر برای بچه های هشتم سخت بودهبرای همین همه بیت ها شو نیاوردنو البته خیلی هم طولانی هستش
زهرا
2014-12-20T13:40:22
میخواستم در جواب اقا رضا بگم اصلا بیشتر شعرهای کتاب هشتم ابیات انها جابجا شده مثلا درس اول شعر اقای امین پور خیلی از این زیباتره
محمد رضا نیکزاد
2016-09-16T11:31:57
سلام به دوستان 26 - 6 - 1395در این بخش از بوستان که 67 بیت دارد،دوازده مورد صفت فاعلی مرکّب مرخّم هست.این نوع از کلمه در زبان فارسی به فراوانی دیده می شود و قابل جستجو است.1 – سه مورد در بیت 2 است:دستگیر، خطابخش و پوزش پذیر 2 – در بیت4،کلمۀ گردنفراز 3 – در بیت 5، کلمه های گردنکش و عذرآور 4 – در بیت 12 کلمۀ عذرآور 5 – در بیت 30، کلمۀ نگهدار 6 – در بیت 32، کلمه های نیکی پسند و نقش بند 7 – در بیت 40 ، مهیّاکُن و 8 – در بیت 66، پیمبر که مخفّف پیغمبر و پیغامبر است،صفت های فاعلی از این نوع هستند.
علی
2016-12-30T02:31:13
در پاسخ به سوال در مورد مصراع اول بیت هفتم:«دو کونش یکی قطره در بحر علم» یعنی دو جهان او (اشاره به دنیا و آخرت) تنها قطره ای هستند در دریای علم بی کران او
مهشید
2016-06-01T23:18:14
معنی بیت دو کونش یکی قطره در بحر علم .... چیه ؟؟؟ ممنون میشم یکی جواب بده
اسدالله طباطبائی
2012-07-14T20:58:42
هم در بوستان نسخه فروغی و هم در نسخه آدمیت و در هم در کتابهای درسی زمان من بیت اول چنین بود: بنام خداوند جان آفرینحکیم سخن در زبان آفرینبا سلام
عبدالله سعیدی
2012-05-01T12:02:07
بیت آخر به جای محال در اول بیت مپندار است
امیر محمد ولی پوری
2013-02-28T21:37:03
تصحیح شود:نه گردن کشان را بگیرد به فور نه عذرآوران را براند به جورولیکن خداوند بالا و پست به عصیان در رزق بر کس نبست ادیم زمین سفره ی عام اوست بر این خوان یغما چه دشمن ، چه دوست
مهاجر
2011-03-26T16:33:54
به عصیان در رزق بر کس نبست که زرق نوشته شده
رضا ازبوشهر
2014-10-22T17:28:19
چرا این شعر درفارسی هشتم ابیاتش جابه جاشده
سیاوش مرتضوی
2013-06-05T17:15:59
من اومدم چند مورد را برای ویرایش عنوان کنم، دیدیم دوستان قبلا این زحمتو کشیدن. لطف کنید و آنها را اعمال کنید.سپاس فراوان
عبدالرضا جلالی
2020-01-21T11:38:45
در پاسخ به سئوال حسین که در مورد (ادیم زمین) پرسیده بود بابد بگویم که این یک اضافه تشببهی است و در ان زمین به عنوان مشبه به ، به سفره چرمی بزرگ یعنی ادیم به عنوان مشبه اضافه شده است ...
عبدالرضا جلالی
2020-01-21T11:42:00
بیت 《ادیم زمین سفره ی عام اوست .........‌‌》 به صفت رحمانی خداوند اشاره دارد .. که این بیت در آزمون دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی سال 95 امده است.
خدیجه گنجی
2019-05-06T11:09:35
درپاسخ عزیزی که پرسیده بود ادیمِ زمین یعنی چه، عرض می کنم: این ترکیب تشبیهی است و زمین به سفره ای تشبیه شده است که خداوند برای عموم مردم گسترده است. اشاره به این دارد که ما غذایمان را مستقیم و غیر مستقیم از زمین به دست می آوریم.
مهدی یوسفی
2019-04-12T06:23:09
باسلامادیم به معنای سفره چرمی یا سفره غذاست و دراین شعر درواقع نعمت های خداوند برروی کره ی زمین به سفره ای پر غذا و برکت تشبیه شده است. ممنون از سایت خوبتون. فقط ای کاش اینقدر غلط املایی و نگارشی و ویرایشی نمی داشت.
حسن معین
2019-08-07T01:54:33
سلام گفتم بوستان گویا رو دانلود کنم وقت وبی وقت گوش کنم ودانلود کردم صدای مردی جاافتاده با اهنگی زیبا که انگار از اعماق وجودش انرا قرائت می کرد نزدیک یک سال است هنوز هم همان شعر ابتدا رو گوش می کنم و سیر نمی شوم رحمت به شاعر رحمت به گوینده رحمت به همه انسان های شریف و انسان چقدر خوشبخت است اگردرمسیردرست قراربگیرد انصافا زبان فارسی زبان زیباییست در کنار این موجودات فرهیخته .
مرجان کرمی
2021-01-04T22:56:07
در بیت دگر مرکب عقل را پویه نیست عنانش بگیرد تحیر که بیست پویه : از ریشه پوییدن به معنی رفتن نه به شتاب و نه نرم است.بیست : مخفف بایست .سپاس از شما برای خوانش شعر
ستاره
2020-07-18T17:02:00
یه سایت محشر و عااالیـ
حسین
2020-10-06T21:33:11
بسیار عالی
حمید
2017-10-26T19:18:17
با سلام در کتاب فارسی سال هشتم، همین شعر را در آغاز کتاب آورده است و در بیت اول این چنین نوشته بوده اند:به نام خدایی که جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفریدمن فکر می کنم این بیت شاید درست باشد.
نجمه برناس
2017-10-31T16:54:47
معنی بیت بشر ماورای لالش نیافت / بصر منتهای مالش نیافتانسان ها انسوی بزرگی خداوند را درک نکرده اند و کسی را با شکوه تر از خداوند ندیده است . زیبایی خدا بی پایان است و نهایت زیبایی خداوند را نم توان درک کرد .جناس اختلافی بین { بشر . بصر } و { جلال و جمال }
نجمه برناس
2017-10-31T17:20:41
منظور از ماجرا در نوشت دربیت زیرو گر خشم گیرد ز کردار زشت/ چو باز آمدی ماجرا درنوشتماجرا : سرگذشت . پیشامد . رویداد . حادثه ماجرا درنوشتن : صرف نظر کردن از آنچه گذشته است . بخشیدن گذشته کسی . عفو کردن اما ماجرا کردن : شکوه و شکایت کردن ، درد دل کردن ماجرا راندن یا ماجرا برداشتن : شرح واقعه را گفتن
سید علی هاشمی
2017-02-23T11:41:56
من حتی یه نسخه دستنویس فروغی دارم که نوشته بنام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
حمیدرضا
2017-06-22T19:28:53
بیت اول در یکی از نسخه‌ها -بنا به نقل شادروان فروغی- و گویا در تصحیح شادروان غلامحسین یوسفی چنین است:به نام خدایی که جان آفریدسخن گفتن اندر زبان افریددر متن فروغی در بیت 56 به جای دیده‌ها «دیدها» آمده (که به همان صورت نقل شده) و در بیت 63 به جای پرده‌ها «پردها» آمده.
۷
2017-04-07T18:53:47
بری، ذاتش از تهمت ضد و جنسغنی، ملکش از طاعت جن و انسجن و انس هر دو جمع هستند و مفرد آنها جنی و انسیجن و انس کنایه از تضاد باشد و اینجا پیدا و پنهانپس پرده بیند عملهای بدهمو پرده پوشد به آلای خودآلاء: نیکی ها،نعمت هامفرد آن اِلی
۷
2017-04-07T19:02:59
اجنه که در فارسی به جای جن و پری کاربرد دارد در واقع جمع جنین عرب است که فارسی آن رویان است از ریشه روییدن
مسعود هوشمند
2018-09-29T02:42:08
با عرض پورشآلا مخفف آلاء ونه جمع آن،آلا خود جمع است و مفرد آن الیکاش امکان ویرایش وجود داشت
مسعود هوشمند
2018-09-29T02:36:15
@7 آلا جمع آلاء یعنی نعمت و نعمت ها.بعضی از عرفا بر این عقیده اند که این نعمت ها باطنی است."خود" همان خود است منتها به اقتضای شعری"خد "خوانده میشود
حمیدرضا گمینی
2018-11-30T07:45:21
سرآغاز بوستان در اثری چشم‌نواز از «عبدالرشید دیلمی» :پیوند به وبگاه بیرونی/
۷
2018-01-25T15:13:36
ویرایشپس پرده بیند عملهای بدهم او پرده پوشد به آلای خودخود در اینجا نادرست تست و خد درست است به معنی چهرهآلا در اینجا به معنی سرخی است و آلای خد یعنی سرخی چهره و اشاره به توبه و پشیمانی است.
هادی
2018-06-05T12:47:49
در این بحر جز مرد داعی* نرفتگم آن شد که دنبال راعی* نرفت.. طبق سخنان دکتر سروش در جلسات شرح بوستان تصحیح این بیت اینگونه است
حسین
2018-05-30T10:11:19
سلام به دوستان گرامیمعنی ادیم زمین یعنی چه؟
حسین
2018-05-31T02:45:12
سلام کسی معنی ادیم زمین رومیدونه
saeed amiri
2021-10-11T18:26:24.1610101
سلام دوستان  چنانچه اکثر دوستان تحصیل کرده هستند پس حتما میدانند که کلیت اموزش های مدرسه با انچه که فرد در زندگی و جامعه سروکار دار دارد هیچ سنخیتی ندارد. بعنوان مثال ریاضیات پیچیده که به یک فرد 10-15 ساله در ایران تدریس میشود در کشورهای پیشرفته در دانشگاه انهم رشته های صنعتی تدریس میشود. چرا از همان سال اول به مانند قدیم کتاب های بزرگان مثل سعدی تدریس نمیشود تا از کودکی ملکه ذهن افراد شود. یقین بدارید انسانی که گلستان و بوستان خوانده باشد و حافظ از بر باشدو شاهنامه و مثنوی بخواند دیگر توان رفتن در راه خطا نخواهد داشت و انسانهایی تربیت میشوند که بسیار متعالی و کاملا باسوادتر از حتی دکتر و مهندس های عصر حاضر خواهند بود. همانطور که مکتب خانه های قدیم فارغ التحصیلانی چون نظامی گنجوی داشته امامدارس حالا حتی یک نظامی شناس هم تحویل نمیدهند!
ملیکا رضایی
2021-10-13T13:30:01.2627599
دوست عزیز Saeed amiri درست گفتید ...در این روزها اندکی کسانی هستند که سری به اشعار زنند ... و آن ها هم اکثرا از دهه های ۷۰ هست و کمتر کسی هست از نوجوانان دهه ۸۰ و ۹۰ که به این سو آیند؛هستند ولی اندک ... . تدریس اینها از کودکی خوب و مفید خواهد بود ولی نمیشود ولی چه کسانی توانایی یاد دادن شان را دارند ؟  آنها هم اندک هستند . با تمام حرفتان موافق بودم جز در یک مورد و آن این که متعالی بودن و با سواد بودن کسانی که اشعار خوانده و حفظ می‌کنند و یاد میگیرند اینها را ؛ نه ...اینگونه هم نیست ...مهم این هست که حتی بدون خوانش اینها مفهوم معرفت و حق و عشق را در جامعه و دنیا بر پای دهیم ...یاد گرفتن نیکی به است یا نیکی را بی آنکه یاد بگیریم نشر دهیم ؟ در هر صورت ای کاش افرادی بودند که نوجوانان و کودکان امروز را یا فرهنگ ایرانی آشنا کنند ولی کو گوش شنوا و کو اراده ای ؟
حمیدرضا
2022-01-01T17:54:12.6930021
بنا بر شرح بوستان استاد خزائلی عبارت «دارای خلق» در این بیت اشاره به بخشی از آیهُ ۵۴ سورهٔ اعراف دارد: أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ
سیامک یوسفی
2022-03-12T08:23:31.922235
بند نخست این سروده همیشه سرچشمه گفتگو و بگو مگو بوده. این شاید از این رو باشد که واژه زبان هم میتواند نشان از پاره ای از پیکر جانداران باشد که ماهیچه ای در دهان است و هم آنچه که برای گفتار به کار میرود. در یکی از سروده های حافظ هم بسیاری از پژوهشگران بر سر این واژه هم آوا نیستند تا جایی که در بسیاری از چاپ ها آنرا جایگزین کرده اند. - اگر زبان را ماهیچه ای در دهان پنداریم بند اول این سروده میگوید که هر چند بسیاری از جانداران زبان در دهان دارند تنها آدمیان آنرا برای سخن گفتن به کار می گیرند و این خواسته یزدان است. - اگر بگوییم واژه زبان اینجا همان گفتار است سعدی مانند حافظ "سخن" و سخنوری را بر تر از "زبان" کوچه و بازار می داند.حافظ میگویدبه بستان رو که از بلبل "زبان" عشق گیری یاد - به مجلس آی کز حافظ "سخن" گفتن بیاموزیبسیاری گفته اند "طریق عشق گیری یاد" که درست نیست زیرا آوازه بلبل به بلبل زبانی است نه بلبل طریقی. و "طریق" هم در نیم بند نخست با "سخن" در نیم بند پسین سازگاری ندارد.زنده باشید 
مهدی پناهی
2022-12-26T00:14:12.1720138
اختیارات بلند تلفظ کردن.
vghdf
2023-03-25T03:12:11.7372773
به نام خدا هرکه برنامه و راه زندگی را گم کرده بیت آخر را سعدی به بهترین شکل بیان نموده  شما را سفارش می کنم به قرآن کریم و بعد نهج الفصاحه پیامبر اکرم(ص) و بعد نهج البلاغه حضرت امیر(ع) و بعد صحیفه سجادیه امام زین العادبدین(ع) و بعد شگفتی های آفرینش امام صادق (ع) نسخه قدیمی
حسین قاسمی
2023-05-23T11:09:13.9770896
به نام خدا سعدی اُفتاده ایست‌آزاده کس نیاید به جنگ اُفتاده این شعر یکی از بهترین شعرهایی است که در مدح خداوند سروده شده‌است.همان طور که می دانید سعدی شاعریست بزرگ.