گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:جان ندارد هر که جانانیش نیست تنگ عیشست آن که بستانیش نیست

❈۱❈
جان ندارد هر که جانانیش نیست تنگ عیشست آن که بستانیش نیست
هر که را صورت نبندد سر عشق صورتی دارد ولی جانیش نیست
❈۲❈
گر دلی داری به دلبندی بده ضایع آن کشور که سلطانیش نیست
کامران آن دل که محبوبیش هست نیکبخت آن سر که سامانیش نیست
❈۳❈
چشم نابینا زمین و آسمان زان نمی‌بیند که انسانیش نیست
عارفان درویش صاحب درد را پادشا خوانند گر نانیش نیست
❈۴❈
ماجرای عقل پرسیدم ز عشق گفت معزولست و فرمانیش نیست
درد عشق از تندرستی خوشترست گر چه بیش از صبر درمانیش نیست
❈۵❈
هر که را با ماه رویی سرخوشست دولتی دارد که پایانیش نیست
خانه زندانست و تنهایی ضلال هر که چون سعدی گلستانیش نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۱۸

تصاویر

کامنت ها

کامران
2010-11-28T21:19:11
یه نکته جالب! اسم من کامران محبوبیه!به تازگی متوجه شدم که سعدی توی بیت چهارم همین غزل اسم و فامیل منو (توی یک مصراع!!!) به کار برده!!!خیلی برام جالب بود و به این تشابه افتخار میکنم
رضا سعدی
2013-11-02T11:32:28
5. انسان: مردمک چشم
حامد
2020-04-11T09:18:35
درود بر روح بلند و بی همتای سعدی عارفان درویش صاحب درد راپادشا خوانند اگر نانیش نیستنظر به اینکه حرف "ه"در مصرع دوم از کلمه پادشاه حذف شده و این کلمه رو یک کم غیر معمول کرده این احتمال وجود داره که این کلمه پادشه بوده باشه البته این نظر من هستش .
پژمان رضوی
2018-01-06T10:51:02
دوستان اگر موافق باشند میخواهم بدعتی بگذارم که نظر دوستان را در مورد شاه بیت هر یک از غزلهای سعدی جویا شوم . به سلیقۀ بنده شاه بیت این غزلاین بیت است : - درد عشق از تندرستی خوشترست - گر چه بیش از صبر درمانیش نیست
ahmadi
2018-02-02T18:19:34
با سلام مصرع " گر دلی داری به دلبندی بده "را شادروان عبدالعلی وزیری یصورت زیر با آواز اجرا کرده اند :گر دلی داری به دلداری سپار
شیرینکام
2022-01-12T20:24:58.1709064
با سلام  استاد غزل، در بیت آغازین و بیت انتهایی به نام دو کتابش بوستان و گلستان اشاره کرده است
شیرینکام
2022-01-14T23:15:16.3261801
در بیت دوم «صورت» جناس تام است صورت بستن به معنای پدید آمدن و نقش بستن است و صورت دوم به معنای جسم و کالبد.
رها
2022-04-22T12:33:37.8645383
سلام معنی این بیت رو متوجه نشدم: چشم نابینا زمین و آسمان زان نمی‌بیند که انسانیش نیست اگر راهنمایی بفرمایید ممنون میشم    
فاطمه زندی
2022-08-30T22:13:13.6377813
غزل شماره ۱۱۸ وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلات (بحر رمل مسدّس مقصور عروض ) جانان :معشوق و محبوب همچون جان عزیز  عیش : خوشی و شادی  تنگ عیش : تهی دست ،مفلس  معنی : هرکس محبوبی چون جان عزیز ندارد ،جسمی است بی جان ،همچنانکه هرکس بوستانی برای تفرّج ندارد اندوهگین است. ۲_سرّ عشق :راز و حقیقت عشق  صورت بستن (کنایه ):به نظر آمدن و تصور کردن  صورت (تصویر ذهنی ) صورت (چهره ،جسم) معنی هرکس تصوّری از عشق در ذهن نداشته باشد ،جسمی است بی جان ،یا به روایتی دیگر ..انکه عاشق نیست مرده است. ۳-دلبند : معشوق و اسیر کننده ء دل  معنی : اگر قلبی برای عشق ورزیدن داری ،آن را به یاری دلبند تقدیم کن ،چرا که آدمی اگر معشوقی نداشته باشد ،مثل سرزمینی است که سلطانی بر آن فرمان نمی راند و به همین دلیل آشفته و پر آشوب است. ۴_کامران :کامیاب و سعادتمند  سامان : ترتیب و نظام ،مال و ثروت  دل و سر (به قرینه های اسناد کامرانی و نیکبختی به آنها ). معنی : چه کامروا و سعادتمند است آن دلی که دلداری دارد و چه خوشبخت است ،سری که در اثر عشق نا به سامان گشته است ،یعنی شوریدگی عاشق عین سعادت اوست . ۵_انسان :مردمک چشم ،مردمک چشم را از آن جهت انسان گویند که بیننده را شکل انسان در آن نظر می آید ،به همین جهت در فارسی مردم و مردمک نیز گویند .(لغت نامه ) بیت با توجه به مضامین بالا در معنای غیر حقیقی خود به کار رفته است  تناسب :نابینا ،نمی بیند ،انسان (مردمک ). معنی :علت اینکه چشم نابینا نمی تواند زمین و آسمان را ببیند ،این است که مردمک ندارد ،یعنی دلی،که دلدار ندارد ،مثل چشم بی مردمک توان دیدن ندارد. ۶_درویش :در لغت به معنی خواهنده از درها و گداست،فقیرانی که گدایی کنند و با آواز خویش شعر خوانند و تبر زین بر دوش و پوست حیوانی چون گویفند و امثال آن بر پشت دارند و موی سر دراز و آویخته و موی ریش و سبلت ناپیراسته و ژولیده دارند (یاد داشت مرحوم دهخدا) کلمه درویش در اصل "درویز"بود ."زا" را به "شین " بدل کرده اند و "در ویز " در اصل "درآویز "بوده ،به معنی آویزنده از در ، چون گدا به وقت سوال از درها می آویزد ،یعنی درها را می گیرد ،لذا گدا را درویش،گفتند .(لغت نامه ) در اصطلاح درویش به معنی کسی است که ترک دنیا کرده باشد و... درد: احساس نیاز و تمنای شدید برای رسیدن به معشوق .دردِ طلب عشق. تضاد :درویش ،پادشاه  معنی :عارفان سالکان اهلِ درد و نیازمندان به عشق را پادشاه نی دانند ،گرچه نانی به سفره نداشته باشند . ۷_فرمان: حکم و دستور .تقابل عقل،و عشق  معنی داستان و سرگذشت عقل را از عشق پرسیدم ،در جواب گفت :عقل در برابر عشق کاره ای نیست و حکم و فرمانی نمی تواند صادر کند . ۸_بیش : به جز   تضاد : درد ،تندرستی، درمان  معنی اگر کسی درد عشق به جان داشته باشد ،حالت او از حالت انسان تندرست و سالم بهتر است،گر چه برای این درد جز شکیبایی درمانی وجود ندارد. ۹_دولت: سعادت و اقبال معنی هرکس که به زیبا رویی سرخوش و شادمان است گویی به عشق و دوستی پایان ناپذیر دست یافته است. ۱۰_ضلال :گمراهی ،هلاکت و تباهی  خانه به زندان و تنهایی به ضلال تشبیه شده است. معنی :هرکس که مثل سعدی گلستانی یا معشوقی زیبا نداشته باشد ،خانه برای او مثل زندان و تنها ماندن او عینِ گمراهی اوست.. برگرفته ازشرح غزلهای سعدی دکترمحمدرضابرزگر خالقی  دکترتورج عقدایی شاد و تندرست باشید ..