گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست از گل و لاله گزیرست و ز گلرویان نیست

❈۱❈
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست از گل و لاله گزیرست و ز گلرویان نیست
دل گم کرده در این شهر نه من می‌جویم هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
❈۲❈
آن پری زاده مه پاره که دلبند منست کس ندانم که به جان در طلبش پویان نیست
ساربانا خبر از دوست بیاور که مرا خبر از دشمن و اندیشه بدگویان نیست
❈۳❈
مرد باید که جفا بیند و منت دارد نه بنالد که مرا طاقت بدخویان نیست
عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمیی کآدمی نیست که میلش به پری رویان نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۲۳

تصاویر

کامنت ها

.............
2016-05-22T03:16:16
در من این هست که صبرم ز نکورویان نیستاز گل و لاله گزیرست و ز گلرویان نیستگلبویان با یک نگاه به پریرویان مصرع پایانی
سعید
2013-02-06T21:56:51
"در من این است" به نظر درستتر از " هست" باید باشد.
فاطمه زندی
2022-08-30T22:33:39.8036325
وزن : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان  معنی غزل #۱۲۳ ۱.در من این هست: در من این حالت و شیوه وجود دارد / گزیر : چاره و علاج . تشبیه مضمر و تفضیلی : تشبیه معشوقان گل رو به گل و لاله و برتری آنها به این دو . معنی : در وجود من چیزی است که سبب می شود که نتوانم دوری زیبا رویان را طاقت بیاورم . برای ندیدن گل و لاله چاره ای دارم ،امّا برای جدایی از معشوقان زیبا رو بی طاقتم و چاره ای ندارم. ۲.مطلوب : خواسته ،مقصود و منظور . کنایه : مطلوب (معشوق و محبوب )جناس اشتقاق : می جویم ،جویان . معنی : این فقط من نیستم که در این شهر به دنبال دلِ از کف رفته ام می گردم ، بلکه باید گفت هیچ کس نیست که خواهان معشوق من نباشد و همه در جست و جوی او هستند. ۳. دانستن : شناختن / پویان : پوینده و شتابان . کنایه : پری زاده ، مه پاره ، دلبند ( معشوق زیبارو) معنی : کسی را نمی شناسم که از صمیم قلب خواهان یار دلبند من نباشد ، یاری که گویی در زیبایی از نژاد پریان است و به ماه می ماند. ۴. ساربان : (بان پسوند محافظت و نگه داری است و سار به معنی شتر است )،کاروان سالار ،کسی که پیشاپیش شتران حرکت می کند و آنها را هدایت می کند/ اندیشه : ترس و بیم . تضاد : دوست ،دشمن  معنی : ای ساربان ، برای من خبر و پیامی از دوست بیاور ، زیرا من از خصم خود بی خبرم و از بدگویان و ملامتگران هم واهمه ای ندارم. ۵. منّت داشتن : مرهون احسان کسی بودن و احسان وی را پذیرفتن . معنی : مرد راه عاشقی کسی است که جور و جفای معشوق را تحمّل نماید و آن را منّت و احسانی بر خود بشمارد ، نه اینکه ناله سر دهد و بگوید که نمی توانم رقیبان و ملامتگران را تحمّل نمایم . ۶. خواجه : لقبی است برای وزیران ،آقا و سرور ،شخص بزرگ و مهتر/ آدمی : انسان . معنی : ای بزرگوار ،اگر آدمی هستی ،سعدی را به دلیل دلدادگی و عشق سرزنش نکن ، زیرا کسی که به زیبا رویان تمایلی ندارد، در زمره ء آدمیان به شمار نمی آید .   منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی شاد و تندرست باشید ..