گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:چو نیست راه برون آمدن ز میدانت ضرورتست چو گوی احتمال چوگانت

❈۱❈
چو نیست راه برون آمدن ز میدانت ضرورتست چو گوی احتمال چوگانت
به راستی که نخواهم بریدن از تو امید به دوستی که نخواهم شکست پیمانت
❈۲❈
گرم هلاک پسندی ورم بقا بخشی به هر چه حکم کنی نافذست فرمانت
اگر تو عید همایون به عهد بازآیی بخیلم ار نکنم خویشتن به قربانت
❈۳❈
مه دوهفته ندارد فروغ چندانی که آفتاب که می‌تابد از گریبانت
اگر نه سرو که طوبی برآمدی در باغ خجل شدی چو بدیدی قد خرامانت
❈۴❈
نظر به روی تو صاحب دلی نیندازد که بی‌دلش نکند چشم‌های فتانت
غلام همت شنگولیان و رندانم نه زاهدان که نظر می‌کنند پنهانت
❈۵❈
بیا و گر همه بد کرده‌ای که نیکت باد دعای نیکان از چشم بد نگهبانت
به خاک پات که گر سر فدا کند سعدی مقصرست هنوز از ادای احسانت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۸

تصاویر

کامنت ها

تهرانی
2014-10-05T12:38:11
ز آفتابی که میتابد از گریبانت به جایکه آفتاب که میتابد از گریبانت
پوریا
2020-10-31T14:39:58
غلام همت شنگولیان و رندانم ...شنگول . [ ش َ ] (ص ) سخت شادان و خرم . (آدمی ) سرخوش نیم مست . بانشاط. باروح . دل زنده . فیران . کسی که بر اثر خوردن شراب یا به علت توفیق یافتن در کار و پیروز شدن بر مشکلات خویش خوشحال و بانشاط شده باشد. (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). || شوخ و ظریف و زیبا. (برهان ). شوخ و زیبا. (غیاث اللغات ) :به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانهکه شنگولان سرمستت بیاموزند کاری خوش .ما لولی و شنگولی بی مکسب و مشغولیجز مال مسلمانان مال که بریم آخر.مولوی .
فاطمه زندی
2022-09-27T12:30:26.5270653
وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن  معنی بیت اول  ۱_ از آنجا که نمی توان از پرداختن به تو چشم پوشید ، پس ناگزیر باید همانند گوی ضربه های چوگانت را تحمل کرد [احتمال : تحمل کردن / تناسب : میدان ،گوی ، چوگان ] معنی بیت دوم  ۲ _ به حقیقت سوگند یاد می کنم که از تو قطع امید نخواهم کرد و به دوستی قسم می خورم که عهد و میثاق با تو را نخواهم شکست . [ به راستی : قسم به راستی و حقیقت ، اگر قید در نظر گرفته شود به معنی در حقیقت .] معنی بیت سوم  ۳_ اگر می پسندی که هلاکم سازی و چنانچه اراده کرده ای که مرا باقی بگذاری ، برایم یکسان است، زیرا هر چیزی که دستور دهی ،فرمانت روان و موثر است . [ نافذ بودن فرمان : روان و جاری بودن فرمان و حکم / تضاد : هلاک ،بقا / جناس لاحق : گرم ، ورم / تناسب : حکم ، فرمان ] معنی بیت چهارم ۴_ ای محبوب من ، اگر تو که عیدی میمون و خجسته هستی ، پیمان خویش نگه داری و بد آن عمل کنی ، بخیلم اگر خود را قربانی تو نسازم . [ به عهد باز آمدن : به پیمان باز آمدن ، بر سر قول و میثاق باز گشتن / تشبیه : تو ( معشوق ) به عید همایون مانند شده است / تناسب : عید ، قربان ] معنی بیت پنجم  ۵ _ دیگر ماه تمام روشنایی زیادی ندارد ، زیرا سپیدی گردن و سینه ات که چونان  آفتابی از گریبانت می تابد ، به آن مجال پرتو افشانی نمی دهد . [ مه دو هفته : ماه شب چهار ده ، بدر / فروغ : روشنی و درخشش / گریبان : یقه /تناسب : مه ، آفتاب ، تابیدن /استعاره ء مصرحه : آفتاب ، سپیدی گردن و سینه ] معنی بیت ششم  ۶  _ سرو نه حتی ، اگر درخت بهشتی طوبی هم به باغ می آمد و خرامیدن قامت تو را می دید ، شرمسار می شد. [ خرامان : خوش رفتار ، رونده ء با ناز و تکبر / تناسب : سرو ، طوبی ، باغ /:تشبیه : قد خرامان یار به سرو طوبی و برتری قد معشوق بر آن دو ] معنی بیت هفتم  ۷  _ هیچ صاحب دلی وجود ندارد که به چشمان فتان تو بنگرد و دل از کف ندهد. [ نظر : نگاه /کنایه : صاحب دل ( بینا و آگاه ، پارسا و روشن دل ) بیدل ( دل خسته  و آزرده خاطر ، دل باخته و عاشق )/ ایهام تضاد : بین "بیدل " در معنای "نداشتن دل " که اینجا منظور نیست با" صاحب دل "] معنی بیت هشتم  ۸ _ عزم و اراده ء سر خوشان و رندان عاشق پیشه را می ستایم که به تو صادقانه عشق می ورزند و بیزارم از کردار زاهدان که در نهان دل با تو دارند ، ولی شهامت آشکار کردن عشق در آنان نیست . [ شنگولیان : جمع ِ شنگولی و شنگولی منسوب به شنگول در معنی زیبا و رعنا   ،شوخ و ظریف / رندان : جمع رند بیت دوم غزل ۱۱   / زاهد : پارسا ، بی میل به دنیا /نظر : نگاه / کنایه : غلام همت کسی بودن ] معنی بیت نهم  ۹ _ گر چه یکسره با ما جفا کرده ای ، نیکی  نصیبت باد !  باز گرد که دعای نیکمردان تو را از چشم بد در امان می دارد . [ چشم بد : " چشم زخم ، آزار و نقصانی که از اثر نظر بد به کسی و یا چیزی رسد ،چشم شور " /تضاد : بد ، نیک / آرایه ء تکرار : نیک ] معنی بیت دهم  ۱۰ _ به خاک پایت سوگند یاد می کنم که اگر سعدی در راه عشق تو سر ببازد ،هنوز هم در ادای دین نسبت به نیکی تو کوتاهی کرده است. [ به خاک پات : سوگند به خاک پای تو  / مقصر : آن که در کار سستی می کند ، کوتاهی  کننده / ادا : به جای آوردن ،گزاردن دَین و رساندن وام ] منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی  سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان ِ ما بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید .