گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:کس این کند که ز یار و دیار برگردد کند هرآینه چون روزگار برگردد

❈۱❈
کس این کند که ز یار و دیار برگردد کند هرآینه چون روزگار برگردد
تنکدلی که نیارد کشید زحمت گل ملامتش نکنند ار ز خار برگردد
❈۲❈
به جنگ خصم کسی کز حیل فروماند ضرورتست که بیچاره وار برگردد
به آب تیغ اجل تشنه است مرغ دلم که نیم کشته به خون چند بار برگردد
❈۳❈
به زیر سنگ حوادث کسی چه چاره کند جز این قدر که به پهلو چو مار برگردد
دلم نماند پس این خون چیست هر ساعت که در دو دیده یاقوت بار برگردد
❈۴❈
گر از دیار به وحشت ملول شد سعدی گمان مبر که به معنی ز یار برگردد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۱

تصاویر

کامنت ها

کاظم ایاصوفی
2015-04-02T18:11:45
بیت چهارم بهتر است تشنه است نوشته شود نه تشنست
فاطمه زندی
2023-01-26T09:08:05.9747066
وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن  کس این کند که ز یار و دیار برگردد؟!! کند هرآینه ، چون روزگار برگردد معنی بیت :آیا کسی از شهر و دیار کس و کار خویش بر می گردد؟ ! آری ، آنگاه که روزگار بر گردد ، او چنین می کند .[ دیار : جمع دار ، خانه ها ، شهر و سر زمین / هر آینه : قید ، البته ، بی شک / جناس زاید : یار ،دیار/ کنایه : روزگار بر گشتن  ۲_  تُنُک دلی که نیارد کشید زحمت گل ملامتش نکنند، اَر ز خار برگردد معنی بیت : آن نازک دلی که زحمت ِ رسیدن به گل را تحمل نمی کند ،اگر در اثر خلیدن خار به دستش از موهبت گل چشم پوشد ، کسی او را ملامت نخواهد  کرد .[ یارستن : توانستن / ملامت : عتاب و سرزنش / کنایه : تُنُک دل ( کم صبر و کم تحمل ، رقیق القلب /استعارهء مصرّحه : گل ( معشوق زیبا روی ) خار ( زحمت و رنج فراق )/تضاد : گل ، خار ] ۳_به جنگ خصم کسی کز حیَل فرومانَد ضرورتست که بیچاره وار  برگردد معنی بیت : اگر کسی در جنگ با دشمن از چاره باز ماند ، ناگزیر باید مثل در ماندگان از جنگ روی گرداند .[حیل : جمع حیله ، چاره ها / فرو ماندن : عاجز گردیدن و در ماندن / ضرورت است : لازم است : / بیچاره وار : مانند بیچارگان ] ۴_به آب تیغ اجل تشنه است مرغِ دلم که نیم کُشته به خون چند بار برگردد؟ معنی بیت :دلم همانند مرغی تشنه ء شمشیر آبدار اجل است آخر مرغ نیم بسمل چند بار به خون خویش در غلتد ؟[ اجل : مرگ / نیم کشته : نیم بسمل ، مجروح محتضری که رمقی و نیم جانی دارد /تشبیه : اجل به تیغ و دل به مرغ / تلمیح : اشاره به رسم آب دادن به مرغ قبل از سر بریدن آن ] ۵_ به زیر سنگ حوادث کسی چه چاره کند؟ جز این قَدَر که به پهلو چو مار بر گردد  معنی بیت : آدمی در زیر سنگ حادثه چه تدبیری می تواند بیندیشد ؟ جز این اندازه چاره گری که مانند ماری در زیر سنگی که بر سرش فرود آمده ، پهلو به پهلو شود تا هلاک گردد .[ تشبیه : حوادث به سنگ / کنایه : چون مار پهلو به پهلو گشتن ( از درد و رنج همچون مار به خود پیچیدن ) / اشاره : یاد آور کوفتن سر مار به سنگ ] ۶_دلم نماند، پس این خون چیست هر ساعت  که در دو دیده ء یاقوت بار بر گردد ؟ معنی بیت : دلی برایم نمانده است ، پس این چه خونی است که هر لحظه از دو چشم خونبارم به گردش در می آید ؟[ کنایه : دل نماندن ( بیدل و عاشق شدن ) /استعاره ء مصرّحه : یاقوت ( اشک خونین ) ۷_گر از دیار به وحشت ملول شد سعدی  گمان مبر که   به   معنی ز یار   بر گردد  معنی بیت : اگر سعدی از شهر و دیار خویش دلتنگ گردد، تصور مکن که حقیقتا از محبوب خویش نیز روی گردان میشود .[ملول : آزرده و دلتنگ / به معنی : به حقیقت .] منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی  سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان ِ ما بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید ..