گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:گر از جفای تو روزی دلم بیازارد کمند شوق کشانم به صلح بازآرد

❈۱❈
گر از جفای تو روزی دلم بیازارد کمند شوق کشانم به صلح بازآرد
ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود اسیر عشق چه تاب شب دراز آرد
❈۲❈
دلی عجب نبود گر بسوخت کآتش تیز چه جای موم که پولاد در گداز آرد
تویی که گر بخرامد درخت قامت تو ز رشک سرو روان را به اهتزاز آرد
❈۳❈
دگر به روی خود از خلق در بخواهم بست مگر کسی ز توام مژده‌ای فرازآرد
اگر قبول کنی سر نهیم بر قدمت چو بت پرست که در پیش بت نماز آرد
❈۴❈
یکی به سمع رضا گوش دل به سعدی دار که سوز عشق سخن‌های دلنواز آرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۷

تصاویر

کامنت ها

رها
2022-08-24T23:42:29.7318424
شاید غزل انقدر روانه که هیچ حاشیه ای نداره... بسیار دل نشین!
فاطمه زندی
2023-04-02T10:52:36.1157789
وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن  [آزردن : مجروح و رنجیدن / شوق : اشتیاق وآرزومندی و آن جَستن دل است برای دیدن معشوق /کشان : قید حالت ،در حالت کشیدن /تشبیه : شوق به کمند]  معنی بیت اول : اگر وقتی دلم دلم از ستم تو آزرده شود ، باز هم اشتیاق مثل کمندی مرا برای،آشتی کشان کشان به جانب تو می آورد. [درد: احساس نیاز و تمنای شدید برای رسیدن به معشوق / درد طلب عشق / دوش : دیشب / تاب آوردن : تحمل کردن و طاقت آوردن /ایهام تناسب : بین "تاب" در معنای،غیر منظورش،در اینجا با " صبح " /تضاد : صبح ،شب ] معنی بیت دوم : در اثر درد عشق امیدوارم نبودم که شب را به صبح برسانم ، به راستی آنکه در چنبره ء عشق اسیر است ،چگونه می تواند شب دراز،جدایی را تحمل کند؟ [آتش تیز : آتش تند و سوزان و افروخته /موم : مادهء زرد رنگ و نرم و بسیا قابل جذب که مظهر نرمی و تسلیم است / در گداز آوردن : ذوب کردن /تشبیه مضمر : دل به موم مانند شده است ]  معنی بیت سوم : اگر دلی،بسوزد تعجبی ندارد ، زیرا آتش شعله ور پولاد را هم ذوب می،کند تا چه رسد به دلی که همچون موم نرم است . [خرامیدن : با ناز،و خوشی حرکت کردن /رشک : حسد /سرو روان : سرو بالنده وقدکشیده /اهتزاز : جنبش و حرکت /تشبیه : قامت به درخت ] معنی : تو آن کسی هستی که کسی که اگر قامت چون درخت تو خرامیدن آغاز،کند  سرو روان در اثر رشک قامتت به حرکت در می آید . [ فراز آوردن : پیش آوردن ] معنی بیت پنجم : بعد از،این در به روی خود می،بندم و با مردم نمی پیوندم ،مگر با کسی که از،تو خبر خوشی برایم بیاورد . [نماز آوردن : سجده کردن و پرستیدن /کنایه : سر بر قد نهادن ( مطیع و تسلیم شدن ) /تشبیه مرکب : مصراع اول مشبه و مصراع دوم مشبه به ]  معنی بیت ششم اگر بپذیری، سر به قدمت می،گذاریم به همان گونه که بت پرست در پیش بت به سجده می،افتد . [ سمع رضا : گوش خشنودی و موافقت /دلنواز : زیبا و دلنشین /کنایه : گوش داشتن ( توجه کردن )/استعاره مکنیه : سمع رضا ،گوش دل ] معنی بیت هفتم : یک بار با گوش،خرسندی از صمیم دل به سعدی گوش فرا ده ،زیرا سوزش عشق موجب و موجد سخنان دلنشین خواهد بود. منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی  سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان ِ ما بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید .