سعدی:هر آن ناظر که منظوری ندارد چراغ دولتش نوری ندارد
❈۱❈
هر آن ناظر که منظوری ندارد
چراغ دولتش نوری ندارد
چه کار اندر بهشت آن مدعی را
که میل امروز با حوری ندارد
❈۲❈
چه ذوق از ذکر پیدا آید آن را
که پنهان شوق مذکوری ندارد
میان عارفان صاحب نظر نیست
که خاطر پیش منظوری ندارد
❈۳❈
اگر سیمرغی اندر دام زلفی
بماند تاب عصفوری ندارد
طبیب ما یکی نامهربانست
که گویی هیچ رنجوری ندارد
❈۴❈
ولیکن چون عسل بشناخت سعدی
فغان از دست زنبوری ندارد
کامنت ها