گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد

❈۱❈
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
❈۲❈
چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد
تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد
❈۳❈
در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم گرد سودای تو بر دامن جانم باشد
گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست تا شبی محرم اسرار نهانم باشد
❈۴❈
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست من خود این بخت ندارم که زبانم باشد
جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی سر این دارم اگر طالع آنم باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۵

تصاویر

کامنت ها

کسرا
2016-06-12T15:58:31
اجرای ساز و آواز این غزل توسط هنرمندان بی همتای رادیو گلها و در برنامه شماره 261 برگ سبز با آوای استاد شجریان
جعفر مرتضوی
2014-08-27T15:15:19
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هستمن خود این بخت ندارم که زبانم باشدآقا معنی این بیت چی می شه؟
کوچی
2020-04-16T05:41:56
خشک تمنا یعنی همان ناچیز یا نقد با به زبان امروزی ها میگن کاش پرداخت کن، در محاوره ات استان فارس گاهی در وزن کردن ترازو میگن چربک شده یعنی بیشتر از وزنی که خواستی یا میخشکه یعنی مقلا اگر قرار بوده هزار گرم بده نهصد گرم داده، وانگهی طرف به جایی دعوت کباب یا بساط میشه میگه من نمیرسم یا نمی تونم بیام خشکه بده یعنی سهم منو از گوشت یا سوژه نقد بده ببرم البته با اجازه اساتید همان ناچیز که دوستمان فرمود درسته بعلاوه دست به نقد
نادر..
2017-06-30T14:13:30
گر تو را خاطر ما نیست، خیالت بفرست..
فرخ مردان
2017-05-16T05:43:03
@جعفر مرتضوی: خشک تمنا= تمنای اندک و ناچبز. دبگزان آرزوی بوسه ای اندک از لب تو دارند ولی من بی اقبال حتی یاری و زبان گفتن این آرزو را هم ندارم.
۷
2018-04-21T20:42:36
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هستمن خود این بخت ندارم که زبانم باشدخشک تمنا یعنی سخن و درخواست خشک و سردسخنی که از روی گرمی و دلبستگی نباشد مانند متلک هایی که به دختران میگویندهر کسی ولو با متلک و نه دلباختگی بوسه از لب گرمت میخواهد ولی من دلباخته دلسوخته بخت گفتنش را هم ندارم
۷
2018-04-21T20:25:55
در قیامت چو سر از خاک لحد بردارمگرد سودای تو بر دامن جانم باشددر آن جهان تا که از خاک گور سر بر کنم خواهی دید گرد و غبار خاک کوی عشق تو بر دامن جانم نشسته است (جان خو گرفته به ریزگردهای عشق تو و در گور هم دمی بی تو نبودم)
فاطمه زندی
2023-06-01T15:38:22.5561696
وزن : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن )بحر رمل مثمن مخبون اصلم) غزل شماره ۱۹۵ ۱_از تو دل بر نکنم تادل و جانم باشد  می برم جور تو تا وسع و توانم باشد  جور بردن : ستم کشیدن، تحمل ظلم و جور کردن/وسع:تاب و طاقت/کنایه: دل بر کندن (چشم پوشی و رها کردن، ترک دلبستگی کردن).دل و جان داشتن ( شهامت و تاب داشتن، زنده بودن) معنی بیت اول: تا آن زمان که دل و جانی در من هست، از تو دل بر نمی دارم و تا زمانی که طاقت و توانایی داشته باشم، جور تو را تحمل خواهم کرد.  ۲_گر نوازی ،چه سعادت به از این خواهم یافت؟ ور کشی زار ،چه دولت به از آنم باشد؟ زار کشتن: به زاری و خواری و عجز کشتن/دولت:بخت و اقبال، سعادت و نیکبختی  معنی بیت دوم:اگر مرا مورد لطف و نواخت خویش قرار دهی،کدام خوشبختی با آن توان برابری دارد؟و چه بخت و اقبالی از این برتر که به دست تو کشته شوم؟ ۳_چون مرا عشق تو از هر چه جهان باز استد چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد باز ایستادن از چیزی:منع و بی رغبت کردن از چیزی/هر که جهانم باشد:هر کسی در جهان مرا باشد، هر که در جهان هست مرا باشد.  معنی بیت سوم : از آن جایی که عشق تو مرا به هر چه در دنیا وجود دارد بی علاقه ساخت، دیگر چرا از ملامت تمام کسانی که در جهان می زی اند، غمی به دل راه دهم‌؟ ۴_تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد تشبیه : قهر به تیغ (اضافه‌ تشبیهی)/جناس ناقص و زاید : قوت ، قوت  معنی بیت چهارم: اگر تو از سر خشم به رویم تیغ کشی، آن عمل موجب نیرو بخشی روانم خواهد شد و اگر تو جام زهر به دستم دهی، آن را چونان غذای روح می نوشم. ۵_در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم گرد سودای تو بر دامن جانم باشد لحد : گور /سودا :عشق (غزل ۲۰ بیت اول )/تشبیه:سودا به گرد (اضافه‌ تشبیهی )/استعاره مکنیه: دامن جان / کنایه : گرد سودا بر دامن نشستن (آلوده و گرفتار عشق شدن ) معنی بیت پنجم :در روز قیامت وقتی که سر از خاک گور بر دارم ،خواهی دید که جانم غباری از عشق تو بر دامن دارد. ۶_گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست تا شبی محرم اسرار نهانم باشد خاطر : فکر و اندیشه، دل/خیال: تصورچیزی در ذهن هنگامی که در پیش چشم نباشد ،تصویر معشوق./کنایه : خاطر به کسی داشتن ( در فکر کسی بودن ، عاشق و دوستدار کسی شدن ) معنی بیت ششم : اگر چیزی از ما در خاطرت نیست ، خیالت را به جانب ما روانه ساز تا یک شبی محرم رازهای پنهانی من باشد . ۷_هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست من خود این بخت ندارم که زبانم باش بخت : اقبال و سعادت /کنایه : خشک تمنا ( آرزوی باطل و بیهوده) معنی بیت هفتم: هر کسی آرزوی بیهوده ی کام گرفتن از لبت را دارد ، اما من آن قدر سعادت مند نیستم که بتوانم این آرزو را بر زبانم جاری سازم . ۸_جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی سر این دارم اگر طالع آنم باشد طالع :بر آینده و طلوع کننده ، بخت و اقبال /کنایه : جان بر افشاندن( جان نثار کردن و جانبازی نمودن )سر چیزی داشتن (قصد و توجه به امری داشتن ) معنی بیت هشتم : اگر مرا سعدی خود بدانی و بخوانی ، به شکرانه این موهبت جان نثار خواهم کرد. من در اندیشه ی نثار جان هستم، اگر بخت آن را داشته باشم که مرا سعدی خود بدانی . منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی  سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان ِ ما بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید ..