گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:خواب خوش من ای پسر دستخوش خیال شد نقد امید عمر من در طلب وصال شد

❈۱❈
خواب خوش من ای پسر دستخوش خیال شد نقد امید عمر من در طلب وصال شد
گر نشد اشتیاق او غالب صبر و عقل من این به چه زیردست گشت آن به چه پایمال شد
❈۲❈
بر من اگر حرام شد وصل تو نیست بوالعجب بوالعجب آن که خون من بر تو چرا حلال شد
پرتو آفتاب اگر بدر کند هلال را بدر وجود من چرا در نظرت هلال شد
❈۳❈
زیبد اگر طلب کند عزت ملک مصر دل آن که هزار یوسفش بنده جاه و مال شد
طرفه مدار اگر ز دل نعره بیخودی زنم کآتش دل چو شعله زد صبر در او محال شد
❈۴❈
سعدی اگر نظر کند تا نه غلط گمان بری کاو نه به رسم دیگران بنده زلف و خال شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۰

تصاویر

کامنت ها

س. ص.
2008-08-12T00:09:07
غلط املائی در بیت اول، مصرع دوم:بجای "وصل" باید "وصال" باشد.با تشکر---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
گنگِ خواب دیده
2023-04-23T22:38:03.2581682
بر من اگر حرام شد وصل تو نیست بوالعجب... بوالعجب آن که خون من بر تو چرا حلال شد...؟((: ؛ سعدی اگر نظر کند تا نه غلط گمان بری کاو نه به رسم دیگران بنده‌ ی زلف و خال شد........!
فاطمه زندی
2023-09-21T03:41:29.2111369
غزل شماره ۲۱۰ حکیم سخن سعدی    ۱_خواب خوش من ای پسر دستخوش خیال شد نقد امید عمر من در طلب وصال شد   دستخوش: بازیچه ،ملعبه. معنای" عاجز "زبون و در "معرض" نیز در اینجا مناسب است. نقد امید: تشبیه صریح سرمایه امید. شد: رفت، بر باد رفت. معنای بیت: ای پسر از روزی که تو را دیدم خواب خوش و آرام من بازیچه خیال تو شد و از سرم پرید و سرمایۀ امید عمر من در تلاش رسیدن به تو بر باد رفت. آمدن واژۀ« پسر» در این بیت نباید شائبه انحراف جنسی و همجنس بازی را پدید آورد حتی در شعر کاملاً عارف مسلک، «نظربازی با جوانان نوخط» دیده می‌شود علاوه بر این باید به خاطر داشته باشیم که تغزل به یاد پسران در جا معۀ آن روزگار سنت ادبی پابر جایی بود که جامعه آن را کم و بیش تحمل می‌کرد تا نام دختران و زنان پرده‌نشین بر سر زبان‌ها نیفتد.   ۲_گر نشد اشتیاق او غالب صبر و عقل من   این به چه زیردست گشت آن به چه پایمال شد   این: اشاره دارد به عقل. به چه: به چه دلیل؟ چرا؟ آن: اشاره به «صبر». معنای بیت: اگر آرزوی وصال تو بر صبر و عقل من چی چیره نشده است، پس چرا عقل من که فرمانروای کشور وجود من است به فرمانبرداری محکوم تبدیل شده است که سخنش خریدار ندارد و چرا پا صبر من پایمال شده و در هم شکسته است.     ۳_بر من اگر حرام شد وصل ِ تو نیست بوالعجب   بوالعجب آن که خون ِ منْ بر تو چرا حلال شد   بوالعجب :عجیب، شگفت.     ۴_پرتو آفتاب اگر بدر کند هلال را   بدر وجود من چرا در نظرت هلال شد     بدر: ماه تمام ،قرص کامل ماه. وجود: در اینجا یعنی "تن، بدن"بدر وجود "(تشبیه صریح )هلال: ماه نو. مظهر پاکی و لاغری و خمیدگی است و در مصراع دوم معنا مراد است. معنای بیت:اگر نور خورشید هلال ماه را به قرص کامل تبدیل می‌کند، پس چرا تن بدر مانند من در نظر چهرۀ خورشید مانند تو رو به نقصان گذاشت و لاغر و کمانی شد؟   ۵_زیبد اگر طلب کند عزت ملک مصر دل    آن که هزار یوسفش بنده جاه و مال شد   زیبد: (از مصدر زیبیدن) شایسته است، به جاست. عزت: سرافرازی، ارجمندی. ملک: پادشاهی، مصر دل: تشبیه صریح )دل خود را به کشور مصر تشبیه کرده است. یوسف در مصر به مقام خزانه‌داری _ و بنا به برخی روایات_ پادشاهی رسید مصرع اول در چاپ یغمایی چنین است: «شاید اگر طلب کند عزت ملک مصر را »یوسف: پسر یعقوب، از پیامبران بنی اسرائیل. در زیبایی مَثَل است. در چاپ یغما «ای که هزار یوسفت» آمده است معنای بیت :کسی که هزار یوسف زیبارو و صاحب مقام و مال بندۀ او شده‌اند اگر خواهان مقام ارجمند پادشاهی در کشور دل شود بجاست (چنان زیباست که حق دارد بر دل من فرمانروایی کند.   ۶_طرفه مدار اگر ز دل نعره بیخودی زنم   کآتش دل چو شعله زد صبر در او محال شد   طرف مدار: تعجب نکن .در او یعنی: در دل   ۷_سعدی اگر نظر کند تا نه غلط گمان بری   کاو نه به رسم دیگران بنده زلف و خال شد   نظر کند: نظربازی کند، جمال پرستی کند، به چهره زیبا رویان نگاه کند. تا نه: مبادا .کو: که او. معنایی بیت: سعدی نظر باز است، اما مبادا به اشتباه تصور کنی که نظربازی او مانند شیوه نظربازی دیگران است که در بند زلف و خط و خال معشوق اند، غرض ِ او از نظر بازی چیزی نیست جز تماشای جلوۀ جمال معشوق اَزَلی.     به شرح : محمد علی فروغی  حبیب یغمایی سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟ از گلستان ِ ما بِبَر طبقی  شاد و تندرست باشید .