گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:اینان مگر ز رحمت محض آفریده‌اند کآرام جان و انس دل و نور دیده‌اند

❈۱❈
اینان مگر ز رحمت محض آفریده‌اند کآرام جان و انس دل و نور دیده‌اند
لطف آیتی‌ست در حق اینان و کبر و ناز پیراهنی که بر قد ایشان بریده‌اند
❈۲❈
آید هنوزشان ز لب لعل بوی شیر شیرین لبان نه شیر که شکر مزیده‌اند
پندارم آهوان تتارند مشک ریز لیکن به زیر سایهٔ طوبی چریده‌اند
❈۳❈
رضوان مگر سراچهٔ فردوس برگشاد کاین حوریان به ساحت دنیا خزیده‌اند
آب حیات در لب اینان به ظن من کز لوله‌های چشمهٔ کوثر مکیده‌اند
❈۴❈
دست گدا به سیب زنخدان این گروه نادر رسد که میوهٔ اول رسیده‌اند
گل برچنند روز به روز از درخت گل زین گلبنان هنوز مگر گل نچیده‌اند
❈۵❈
عذر است هندوی بت سنگین پرست را بیچارگان مگر بت سیمین ندیده‌اند
این لطف بین که با گل آدم سرشته‌اند وین روح بین که در تن آدم دمیده‌اند
❈۶❈
آن نقطه‌های خال چه شاهد نشانده‌اند وین خط‌های سبز چه موزون کشیده‌اند
بر استوای قامتشان گویی ابروان بالای سرو راست هلالی خمیده‌اند
❈۷❈
با قامت بلند صنوبرخرامشان سرو بلند و کاج به شوخی چمیده‌اند
سحر است چشم و زلف و بناگوششان دریغ کاین مؤمنان به سحر چنین بگرویده‌اند
❈۸❈
ز ایشان توان به خون جگر یافتن مراد کز کودکی به خون جگر پروریده‌اند
دامن کشان حسن دلاویز را چه غم کآشفتگان عشق گریبان دریده‌اند
❈۹❈
در باغ حسن خوشتر از اینان درخت نیست مرغان دل بدین هوس از بر پریده‌اند
با چابکان دلبر و شوخان دلفریب بسیار درفتاده و اندک رهیده‌اند
❈۱۰❈
هرگز جماعتی که شنیدند سر عشق نشنیده‌ام که باز نصیحت شنیده‌اند
زنهار اگر به دانه خالی نظر کنی ساکن که دام زلف بر آن گستریده‌اند
❈۱۱❈
گر شاهدان نه دنیی و دین می‌برند و عقل پس زاهدان برای چه خلوت گزیده‌اند
نادر گرفت دامن سودای وصلشان دستی که عاقبت نه به دندان گزیده‌اند
❈۱۲❈
بر خاک ره نشستن سعدی عجب مدار مردان چه جای خاک که بر خون طپیده‌اند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۵

تصاویر

کامنت ها

امین افشار
2014-12-20T19:07:35
درود و سپاس شما را و خدا را برای آفرینش سعدی و شمادوست گرامی! (به این سبب دوست تان می خوانم و می دانم که دوستدار شعر و ادب مان هستید و دل درگرو نگاهبانی و گسترش اش دارید) من متن غزل بالا را با نسخه چاپی "کلیات سعدی/ مصلح الدین سعدی" با تصحیح زنده یاد "محمدعلی فروغی" چاپ 1385 انشارات هرمس کنار هم گذاشتم، جز یک مورد که واژه ی "تپیده اند" را "طپیده اند" نوشته اید، با هم منطبق بودند.برقرار و سرفراز باشید
۷
2016-07-01T20:25:46
در باغ حسن خوشتر از اینان درخت نیستمرغان دل بدین هوس از بر پریده‌انداز بس این باغ زیبا درختان خوشخرام دارد که پرنده(دل آدمی) هوس نشستن بر این درختان میکند و از جای خود کنده میشود و پرواز میکند
۷
2016-07-01T20:28:31
دست گدا به سیب زنخدان این گروهنادر رسد که میوهٔ اول رسیده‌انداز بس نوبر و تازه اند دست گدای بیچاره به چانه این دلبرکان نمیرسد
۷
2016-07-01T20:56:24
گل برچنند روز به روز از درخت گلزین گلبنان هنوز مگر گل نچیده‌اندبرچنند=برچینند=بچینندهمه روز گلها را میچینند ولی گویی از این گلهای خوشبو هنوز گلی نچیده اند.زنهار اگر به دانه خالی نظر کنیساکن که دام زلف بر آن گستریده‌اندهشیار باش که اگر درنگ نکنی در نگاه به خال سیاه(طعمه) این دلبرکان دلت فریفته شود و در دام زلفشان گرفتار شوی
هیوا
2016-04-29T21:47:07
سلام میشه خواهش کنم اگر امکانش هست این شعر رو کلا برام معنی کنید...... خیلی به معنیش نیاز دارم. ممنون
س. ص.
2008-03-11T06:23:54
غلط املائی در بیت 14 مصرع 2 :"مؤمنان" بجای "ممنان"با تشکر. س. ص.---پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح شد.
ترمه
2019-01-13T19:12:17
سحر است چشم و زلف و بناگوششان دریغکاین مومنان به سحر چنین بگرویده‌اندمنظور از این مومنان چه کسانی هستند؟ خود دلبران یا کسانی که متمایل و شیفته‌ی آنها هستند؟