گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:آخر ای سنگدل سیم زنخدان تا چند تو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چند

❈۱❈
آخر ای سنگدل سیم زنخدان تا چند تو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چند
خار در پای گل از دور به حسرت دیدن تشنه بازآمدن از چشمه حیوان تا چند
❈۲❈
گوش در گفتن شیرین تو واله تا کی چشم در منظر مطبوع تو حیران تا چند
بیم آنست دمادم که برآرم فریاد صبر پیدا و جگر خوردن پنهان تا چند
❈۳❈
تو سر ناز برآری ز گریبان هر روز ما ز جورت سر فکرت به گریبان تا چند
رنگ دستت نه به حناست که خون دل ماست خوردن خون دل خلق به دستان تا چند
❈۴❈
سعدی از دست تو از پای درآید روزی طاقت بار ستم تا کی و هجران تا چند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۷

تصاویر

کامنت ها

.
2021-03-14T20:49:37
سلام دستان در بیت یکی مانده به آخر چه معناهایی داره میشه توضیح بدین؟
nabavar
2021-03-14T21:57:26
گرامی .خوردن خون دل خلق به دستان تا چنددرین جا دستان به مانای نیرنگ و حقه استولی این لغت معناهای دیگری نیز دارد:لقب زال استبه معنای نغمه آهنگ استو جمع دو دست{دستان]
حمیدرضا
2017-02-16T10:51:41
مضمون حنا گرفتن دست به خون عاشق/خلق در جای دیگری به این شکل توسط سعدی به کار رفته:به خون خلق فروبرده پنجه کاین حناستندانمش که به قتل که شاطری آموخت
نیلوفر
2017-05-26T16:44:43
با سلام و درود. دوستان لطفا چشمه ی حیوان در بیت دوم را توضیح بفرمایید.سپاس
۷
2017-05-26T17:03:34
چشم حیوان یا چشمه زندگی چشمه ای که در ادبیات زیاد از آن نام برده شده و گفته اند در جایی تاریک است و هر کس از آب آن بخورد عمرش به پایان نمیرسد و زندگی جاودانه خواهد داشت و ...تا کی باید جان به لب شوم و نتوانم از دهان شیرینت کام بگیرم.دهان تو چشمه آب حیات من است اگر لبم به آن برسد جاودانه میشوم
نیلوفر
2017-05-26T17:13:08
سپاس فراوان برای پاسخ ^_^
۷
2017-05-26T17:28:16
آب زندگانیآب زندگانی یا آب حَیات چشمه‌ای تخیلی است در داستان‌ها که گفته می‌شود هر کس از آن بنوشد جوانی خود را بازمی‌یابد و پیر نمی‌شود. داستان‌های مربوط به آب زندگانی هزاران سال است در نقاط گوناگون جهان بازگو شده و در گیلگمش، نوشته‌های هرودوت (پنج سده پیش از میلاد) و اسکندرنامه ها و داستان‌های جنگ‌های صلیبی نیز دیده می‌شود. در داستان‌ها به آن آب زندگی، آب جاودانگی، آب جوانی، و آب بقا هم گفته‌اند.در داستان‌های اسلامی نیز نام سه تن آمده است که در پی آب زندگانی رفته‌اند. دو تن از ایشان از آن آشامیده و زندگی جاودان یافته‌اند و یکی ناکام بازگشته است: الیاس، خضر و ذوالقرنین.چشمه جوانی در غرب در میان غربیان به آب حیات، چشمه جوانی می‌گویند. این اندیشه در قرون وسطی رواج شدیدی داشته است. با کشف ایالت فلوریدا توسط پونس دولئون اسپانیایی، این اندیشه رونق بیشتر یگرفت چنان‌که خودی لئون نیز به دنبال این چشمه می‌گشت.آب حیات در متون دینی در عهد جدید و در کتاب مکاشفه یوحنا دربارهٔ آب حیات گفته شده است: "نهری از آب حیات به من نشان داد که درخشنده بود همچون بلور؛ و از تخت خدا و بره جاری می‌شد. در قرآن در آیه هجدهم سوره کهف به این مفهوم اشاره شده است.پیوند به وبگاه بیرونی
۷
2017-05-26T17:38:48
به باغ و چشمه حیوان چرا این چشم نگشاییچرا بیگانه‌ای از ما چو تو در اصل از مایییکی چشمه عجب بینی که نزدیکش چو بنشینیشوی همرنگ او در حین به لطف و ذوق و زیباییچو با چشمه درآمیزی نماید شمس تبریزیدرون آب همچون مه ز بهر عالم آراییمولوی
۷
2018-10-30T21:04:17
نفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنوکه به تشنگی بمردم بر آب زندگانینفسی بنده نوازی کن و بنشین ار چندآتشی نیست که او را به دمی بنشانیرمقی بیش نمانده ست گرفتار غمت راچند مجروح توان داشت بکش تا برهانی
۷
2018-10-30T20:43:44
آخر ای سنگدل سیم زنخدان تا چندتو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چندسنگدل سیم زنخندان:سنگدل چانه سیمین(نقره ای)سیمین:به رنگ سفید نقره ای که اشاره به آب روشن یا چشمه زندگانی استآخر ای نامهربان سنگدل که آب حیات من در چاه رنخدان توستتو بی خیال و ما از خیال تو پریشانبه خاطر دل سنگت تنها نصیب من از چاه زنخدانت سنگ بی مهری است (و بدنامی)گرفتار سراب چاه(چشمه)زنخندان تو سنگدل بی خیال شدم.
غزل
2018-10-30T10:36:09
من معنی مصرع اول رو متوجه نمیشم میشه یک نفر توضیح بده برام.
۷
2018-11-01T00:18:08
خبرت خرابتر کرد جراحت جداییچو خیال آب روشن که به تشنگان نماییبشدی و دل ببردی و به دست غم سپردیشب و روز در خیالی و ندانمت کجایی