گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:پیش رویت دگران صورت بر دیوارند نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند

❈۱❈
پیش رویت دگران صورت بر دیوارند نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند
تا گل روی تو دیدم همه گل‌ها خارند تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند
❈۲❈
آن که گویند به عمری شب قدری باشد مگر آنست که با دوست به پایان آرند
دامن دولت جاوید و گریبان امید حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند
❈۳❈
نه من از دست نگارین تو مجروحم و بس که به شمشیر غمت کشته چو من بسیارند
عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند
❈۴❈
بوالعجب واقعه‌ای باشد و مشکل دردی که نه پوشیده توان داشت نه گفتن یارند
یعلم الله که خیالی ز تنم بیش نماند بلکه آن نیز خیالیست که می‌پندارند
❈۵❈
سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی باغ طبعت همه مرغان شکرگفتارند
تا به بستان ضمیرت گل معنی بشکفت بلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۹

تصاویر

کامنت ها

کسرا
2015-07-16T23:14:57
سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی... انصافا که اندازه ندارد... والا ندارد.. بلا ندارد...
کسرا
2015-11-20T21:07:22
ساز و آواز این شعر زیبا با صدای آقای جمال وفایی در برنامه شماره 461 یک شاخه گل
کسرا
2015-03-20T21:47:04
سعدی دوستت دارم... بی نهایت
امین افشار
2015-05-05T01:05:32
درودبخشی از غزل را به نوش جام استاد یگانه مان گوش جان بسپارید:پیوند به وبگاه بیرونی
حمیدرضا
2016-03-12T02:26:47
ساز و آواز با صدای استاد شجریان توصیه می شود به علاقمندان ... استاد آواز از استاد سخن می خواند !
xfanex
2020-12-09T03:00:00
این صفحه مشکل داره ظاهرا
ابوآدم
2020-09-26T15:00:25
تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند
فرزاد
2018-01-03T10:17:59
در پاسخ یه جناب هادی عزیز:من با نظر کسری موافقم. و به نظرم سعدی منظورش تعریف از خودش بوده (که به نظرم برخلاف ماهیت تعریف کردن از خود که هرکسی انجام بده شاید دلچسب نباشه و خوشایند نباشه این کار سعدی در مورد خودش خیلی خیلی هم جالب و دلنشین و زیباست چون حقیقت محضه و نشون میده خودش هم از این شعرهای زیبا به وجد میاد) . البته فقط در اینجا نبوده که همچین کاری کرده. در شعری مثل " هفت اقلیم نمیکنند امروز بی مقالات سعدی انجمنی/از دو بیرون نه یا دلت سنگیست یا به گوشت نمیرسد سخنی" یا شعری مثل عجب است پیش بعضی که تر است شعر سعدی/ ورق درخت طوبی است چگونه تر نباشد؟ هم به زیبایی هرچه تمام تر از خودش تعریف کرده.
هادی
2017-04-22T23:05:36
در پاسخ به کسرا:در بیت "سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی... " منظور این است که سعدی نمی تواند شیرین سخنی یار را بسنجد منظور شیرین سخنی خود سراینده نیست .
۷
2017-05-10T21:12:32
اصلاح نیم بیت نخست بیت نهم هادی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی
پویا پازوکی
2019-01-14T23:26:09
در پاسخ به هادی و مهدی عزیز تر از جانم: عزیزانم همانطور که در بسیاری از اشعارش، شیخ اجل از خود تعریف کرده (و حقا که به جای تعریف کرده و عین حقیقت) مثلا فرموده«قیامت می‌کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن/مسلم نسیت طوطی را در ایامت شکرخایی»، چندان دور از ذهن و بعید از حقیقت نیست که در اینجا هم ستایش و مدح خود کرده باشد و آنکه در بیت بعدی فرموده«بلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند» هم این برداشت را محتمل تر می‌کند. البته این از خصوصیات شعر سعدیست که ایهام ها در غایت زیبایی بکار برده شدند تا هر کس با دلش برداشت کند.
رامش
2018-02-04T21:56:04
این شعر سعدی بزرگ با صدای استاد آواز محمدرضا شجریان در آلبوم نوای دل شنیدن داره.
رامش
2018-02-04T22:02:30
اصلاح میکنم، آلبوم نای دل استاد شجریان.
مهدی ک
2018-05-14T02:56:03
سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی ...با نظر اقا هادی موافقم و متاسفم برای اون شخص که با لوده گی و حالت مسخره مصرع رو به خیال خام خودش برای تحقیر هادی تغیر داد. کاملا مشهود هست که مخاطب سعدی خودش نیست و معنای شعر رو هم که در نظر بگیریم هیچ سنخیتی نداره که استاد بخواد عکس بیتهای قبلی به یک باره از خود تعریف کنه.
احسان چراغی
2022-04-22T10:52:56.404723
اینکه سعدی عالَم را شیفته‌ی معشوقه‌اش می‌داند هم از نکات جالب توجه اشعار سعدی است.   عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند   این مضمون را سعدی بارها و بارها تکرار کرده. از جمله در این ابیات:   فریاد من از دست غمت عیب نباشد کاین درد نپندارم از آن من تنهاست   سعدیا دختر انفاس تو بس دل ببرد به چنین صورت و معنی که تو می‌آرایی   کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود   از بهر خدا روی مپوش از زن و از مرد تا صنع خدا می‌نگرند از چپ و از راست
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
2023-02-13T02:23:51.0475716
کاملا درست می فرمایید سعدی دارد از شیرینی سخن خودش تمجید می کند و این مسبوق به سابقه است سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی /باغ طبعت همه مرغان شکرگفتارند طبق فرموده آقا هادی باید سعدی را نهاد بگیریم (مبتدای عربی) ولی چنین نیست سعدی در اینجا مخاطب است : ای سعدی شیرین سخنی تو حد و اندازه ندارد و سپس آن را کامل می کند: تا به بستان ضمیرت گل معنی بشکفت / بلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند در جای دیگری تعبیری بس زیباتر در وصف شیرین سخنی خودش دارد: من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس زحمتم می‌دهد از بس که سخن شیرین است   این که فرموده اند سعدی دارد مدح کسی دیگر می کند و صحیح نیست که یک باره به سراغ مدح خودش بیاید نکته صحیحی نیست در همه غزل هایی که مدحی از خودش کرده چنین بوده است
گنگِ خواب دیده
2023-05-21T02:27:09.3102559
دامن دولت جاوید و گریبان امید حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند....!