سعدی:تو آن نهای که دل از صحبت تو برگیرند و گر ملول شوی صاحبی دگر گیرند
❈۱❈
تو آن نهای که دل از صحبت تو برگیرند
و گر ملول شوی صاحبی دگر گیرند
و گر به خشم برانی طریق رفتن نیست
کجا روند که یار از تو خوبتر گیرند
❈۲❈
به تیغ اگر بزنی بیدریغ و برگردی
چو روی باز کنی دوستی ز سر گیرند
هلاک نفس به نزدیک طالبان مراد
اگر چه کار بزرگست مختصر گیرند
❈۳❈
روا بود همه خوبان آفرینش را
که پیش صاحب ما دست بر کمر گیرند
قمر مقابله با روی او نیارد کرد
و گر کند همه کس عیب بر قمر گیرند
❈۴❈
به چند سال نشاید گرفت ملکی را
که خسروان ملاحت به یک نظر گیرند
خدنگ غمزه خوبان خطا نمیافتد
اگر چه طایفهای زهد را سپر گیرند
❈۵❈
کم از مطالعهای بوستان سلطان را
چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند
وصال کعبه میسر نمیشود سعدی
مگر که راه بیابان پرخطر گیرند
کامنت ها