گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:روندگان مقیم از بلا نپرهیزند گرفتگان ارادت به جور نگریزند

❈۱❈
روندگان مقیم از بلا نپرهیزند گرفتگان ارادت به جور نگریزند
امیدواران دست طلب ز دامن دوست اگر فروگسلانند در که آویزند
❈۲❈
مگر تو روی بپوشی و گر نه ممکن نیست که اهل معرفت از تو نظر بپرهیزند
نشان من به سر کوی می‌فروشان ده من از کجا و کسانی که اهل پرهیزند
❈۳❈
بگیر جامه صوفی بیار جام شراب که نیک نامی و مستی به هم نیامیزند
رضای دوست به دست آر و دیگران بگذار هزار فتنه چه غم باشد ار برانگیزند
❈۴❈
مرا که با تو که مقصودی آشتی افتاد رواست گر همه عالم به جنگ برخیزند
به خونبهای منت کس مطالبت نکند حلال باشد خونی که دوستان ریزند
❈۵❈
طریق ما سر عجزست و آستان رضا که از تو صبر نباشد که با تو بستیزند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳۳

تصاویر

کامنت ها

۷
2016-08-07T02:22:00
نشان من به سر کوی می‌فروشان دهمن از کجا و کسانی که اهل پرهیزندبگیر جامه صوفی بیار جام شرابکه نیک نامی و مستی به هم نیامیزندرضای دوست به دست آر و دیگران بگذارهزار فتنه چه غم باشد ار برانگیزند...........................................هزار دشمنی افتد به قول بدگویانمیان عاشق و معشوق دوستی برجاستغلام قامت آن لعبت قباپوشمکه در محبت رویش هزار جامه قباست............................................هزار دشمن اگر بر سرند سعدی رابه دوستی که نگوید به جز حکایت دوستبه آب دیده خونین نبشته قصه عشقنظر به صفحه اول مکن که تو بر توست