سعدی:با دوست باش گر همه آفاق دشمنند کاو مرهم است اگر دگران نیش میزنند
❈۱❈
با دوست باش گر همه آفاق دشمنند
کاو مرهم است اگر دگران نیش میزنند
ای صورتی که پیش تو خوبان روزگار
همچون طلسم پای خجالت به دامنند
❈۲❈
یک بامداد اگر بخرامی به بوستان
بینی که سرو را ز لب جوی برکنند
تلخ است پیش طایفهای جور خوبروی
از معتقد شنو که شکر میپراکنند
❈۳❈
ای متقی گر اهل دلی دیدهها بدوز
کاینان به دل ربودن مردم معینند
یا پردهای به چشم تأمل فروگذار
یا دل بنه که پرده ز کارت برافکنند
❈۴❈
جانم دریغ نیست ولیکن دل ضعیف
صندوق سر توست نخواهم که بشکنند
حسن تو نادر است در این عهد و شعر من
من چشم بر تو و همگان گوش بر منند
❈۵❈
گویی جمال دوست که بیند چنان که اوست
الا به راه دیده سعدی نظر کنند
کامنت ها