گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:به حسن دلبر من هیچ در نمی‌باید جز این دقیقه که با دوستان نمی‌پاید

❈۱❈
به حسن دلبر من هیچ در نمی‌باید جز این دقیقه که با دوستان نمی‌پاید
حلاوتیست لب لعل آبدارش را که در حدیث نیاید چو در حدیث آید
❈۲❈
ز چشم غمزده خون می‌رود به حسرت آن که او به گوشه چشم التفات فرماید
بیا که دم به دمت یاد می‌رود هر چند که یاد آب به جز تشنگی نیفزاید
❈۳❈
امیدوار تو جمعی که روی بنمایی اگر چه فتنه نشاید که روی بنماید
نخست خونم اگر می‌روی به قتل بریز که گر نریزی از دیده‌ام بپالاید
❈۴❈
به انتظار تو آبی که می‌رود از چشم به آب چشم نماند که چشمه می‌زاید
کنند هر کسی از حضرتت تمنایی خلاف همت من کز توام تو می‌باید
❈۵❈
شکر به دست ترش روی خادمم مفرست و گر به دست خودم زهر می‌دهی شاید
تو همچو کعبه عزیز اوفتاده‌ای در اصل که هر که وصل تو خواهد جهان بپیماید
❈۶❈
من آن قیاس نکردم که زور بازوی عشق عنان عقل ز دست حکیم برباید
نگفتمت که به ترکان نظر مکن سعدی چو ترک ترک نگفتی تحملت باید
❈۷❈
در سرای در این شهر اگر کسی خواهد که روی خوب نبیند به گل برانداید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۶

تصاویر

کامنت ها

کسرا
2015-07-12T00:46:39
نخست خونم اگر می‌روی به قتل بریزکه گر نریزی از دیده‌ام بپالایداوووووج دل شکستگیست این بیت...
شمس شیرازی
2015-12-03T01:26:36
بگفتمت ، که به ترکان نظر مکن سعدی؟چو ترک ترک نگفتی، تحملت باید !!برای آنان که واژه ترک را پیراهن عثمان میکنند به آن معنای نژادی و به تازگی سیاسی میدهند.این سخن استاد سخن پارسی است.
شمس شیرازی
2015-12-03T01:49:48
نگفتمت که به ترکان نظر مکن سعدی ؟
ارش
2016-07-25T20:39:02
سلام...لطفا یکی از دوستان بزرگوار معنای بیت اول رو بنویسید...سپاس
۷
2016-05-26T16:26:47
*من آن قیاس نکردم که زور بازوی عشقعنان عقل ز دست حکیم بربایدروایت دیگر:*من این قیاس نکردم که زور پنجه عشقعنان عقل ز دست حکیم بربایدنگفتمت که به ترکان نظر مکن سعدیچو ترک ترک نگفتی تحملت بایدسعدیا مگر نگفته بودم که مهرویان را منگر زیرا اگر ترک مهرویان نکردی رنج خواهی کشید.
مصطفی
2016-05-26T14:27:53
بزرگواری میدونه معنای "برانداید" در بیت پایانی چیه؟
۷
2016-05-26T14:50:06
در سرای در این شهر اگر کسی خواهدکه روی خوب نبیند به گل براندایدبرانداید=برانداییدن=براندودن=گل گرفتناگر کسی در شهر هست که میخواهد چشمش به مهرویان نیفتد باید در خانه خود را گل بمالد(بیرون نیاید)
محمد حسین
2020-04-08T19:16:40
دوستان معنای مصرع(خلاف همت من کز توام تو میباید)چیه؟لطفا باتوجه به مصرع قبلیش معنیش رو بگید ممنون
محمد حسین
2020-04-08T19:20:01
دوستان معنای مصرع(خلاف همت من کز توام تو می باید)چیه؟لطفا معنیش رو باتوجه به مصرع قبلیش بگید ممنونم
nabavar
2020-04-09T07:38:03
گرامی محمد حسینکنند هر کسی از حضرتت تمناییخلاف همت من کز توام تو می‌بایدمی گوید: هر کس که از تو خواهشی می کند، غیر از خود توست، برای آنست که حاجتی بر آوری تا به آرزویش برسد، ولی من حاجت و آرزویی ندارم جز وصال تو
nabavar
2020-08-11T17:38:41
گرامی مجید 28که در حدیث نیاید چو در حدیث آید زبان از وصفش قاصر است زمانی که سخن می گوید.حدیث اول به مانای توصیف کردن و دومی سخن گفتن است.
مجید۲۸
2020-08-11T08:40:13
مصرع دوم بیت دوم را متوجه نمیشوم منظور سعدی از آوردن دو حدیث چه بود ممنون میشوم اگر کسی معنی کند.
مجید۲۸
2020-08-13T16:03:37
ممنون از ناباور عزیز که وقت گذاشتید با توضیح شما معنی بر من آشکار شد
nabavar
2020-08-13T23:09:50
گرامی مجید 28ناقابل بود ماناباشید
فرخ مردان
2017-06-01T18:25:17
@آرش: ظاهرا: "بخاطر زیباییش یار من هیچ وقت نباید که بیرون برود مگر مثل این لحظه حاضر که بی اعتنا به دیگران( و از جمله من) در گذر است" ( پاییدن= توجه کردن. در بودن+ بیرون بودن/رفتن)
محمد الهی
2018-07-28T17:09:46
در پاسخ به آرش عزیز و نیز فرخ گرامی در مورد معنی بیت اول:درنمی باید از مصدر دربایستن و به معنی کم آمدن و نقصان یافتن (در اسرار التوحید ص55 آمده است : ...نه یک درم دربایست و نه زیادت آمد)پاییدن در اینجا به معنی درنگ کردن و توقف کردن است. منوچهری دامغانی در مسمط معروف خود در وصف خزان می فرماید: از باغ به زندان برم و دیر بیایمچون آمدمی نزد شما دیر نپایمیعنی شما را از باغ به زندان برده و دیر به دیر به شما سر خواهم زد و آنگاه که پیش شما بیایم زمان زیادی درنگ نخواهم کرد و زود ترکتان می کنم.معنی بیت: در زیبایی و کمال معشوقِ من هیچ نقصانی یافت نمی شود جز این نکته ظریف که زمانی با دوستان نمی نشیند و درنگ نمی کند. دقیقه در اینجا ایهام دارد. هم به معنی زمان اندک است و هم به معنی نکته ظریف.