گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:که برگذشت که بوی عبیر می‌آید که می‌رود که چنین دلپذیر می‌آید

❈۱❈
که برگذشت که بوی عبیر می‌آید که می‌رود که چنین دلپذیر می‌آید
نشان یوسف گم کرده می‌دهد یعقوب مگر ز مصر به کنعان بشیر می‌آید
❈۲❈
ز دست رفتم و بی دیدگان نمی‌دانند که زخم‌های نظر بر بصیر می‌آید
همی‌خرامد و عقلم به طبع می‌گوید نظر بدوز که آن بی‌نظیر می‌آید
❈۳❈
جمال کعبه چنان می‌دواندم به نشاط که خارهای مغیلان حریر می‌آید
نه آن چنان به تو مشغولم ای بهشتی رو که یاد خویشتنم در ضمیر می‌آید
❈۴❈
ز دیدنت نتوانم که دیده دربندم و گر مقابله بینم که تیر می‌آید
هزار جامه معنی که من براندازم به قامتی که تو داری قصیر می‌آید
❈۵❈
به کشتن آمده بود آن که مدعی پنداشت که رحمتی مگرش بر اسیر می‌آید
رسید ناله سعدی به هر که در آفاق هم آتشی زده‌ای تا نفیر می‌آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۸

تصاویر

کامنت ها

امید یزدانی
2016-11-20T23:52:00
یه بیت کم داره:نگه به گوشه ان چشم نیمه مست نکنکناره گیر کز ان گوشه تیر می اید
کامران
2014-02-28T00:15:12
در بیت هشتم به جای "براندازم " در تصحیح مظاهر مصفا "بپردازم" آمده است.
منصور
2017-09-05T03:00:24
دو بیت کم دارهنگه به گوشه آن چشم مست مکن کناره گیر از آن گوشه تیر می ایدغمین نباشم اگر دیر امدی که مراسعادتی چو تو البته دیر می اید
دکتر علیرضا محجوبیان لنگرودی
2017-10-09T14:23:24
همچنانکه دوستان تذکار داده اند دو بیت از غزل افتاده است که ملاحت و زیبایی بسیار دارد و اندام واره های شعر بدون آن دو بیت چیزی کم دارد، گویی عروس شعر سعدی دو چشمش را ازدست داده است. یاحق