گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:از در درآمدی و من از خود به در شدم گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

❈۱❈
از در درآمدی و من از خود به در شدم گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم
❈۲❈
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاق‌تر شدم
❈۳❈
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
❈۴❈
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول نظر به دیدن او دیده‌ور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
❈۵❈
او را خود التفات نبودش به صید من من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۴

تصاویر

کامنت ها

سامان
2015-08-13T10:50:15
من که شک دارم حضرت سعدی این ابیات رو جز برای معشوق اصلی گفته باشه!!ولی واقعا روح رو جلا میدهروحش شاد و مشمول مغفرت وافره خداوند بادسبحان الله
علی عطارنژاد
2015-09-19T18:08:59
این غزل زیبا و بی نظیر را استاد شجریان در آلبومی به نام دستان به آهنگ سازیزنده نام مشکاتیان در دستگاه چهارگاه به استادی و مهارت تمام اجرا نموده اند...شایان ذکر است در موسیقی ملی ما دستگاه چهارگاه عموما برای بیان حماسه و رزم به کار میرود و نکته ی جالب این اجرا این است که استاد شجریان این غزل عاشقانه را بیانی حماسی خوانده اند..که نشان دهنده درک والای ایشان از حماسه ی عشق که مد نظر سعدی بزرگ بوده است می باشد...
خداوندگار آواز: سیاوش
2015-12-16T14:54:41
با درود به جناب عطارنژاد عارض میشم حضورتون که حضرت استاد شجریان این غزل ناب رو دو بار در چهارگاه اجرا کردند که شنیدن اجرای اولشون بطور خصوصی و با پیانوی استاد یگانه روان شاد جواد معروفی نیز خالی از لطف نیست. البته یکی از کارهای برنامه گلها بوده که هیچوقت هم از رادیوی آن زمان پخش نشده.
کاظم دهقانی
2014-12-29T16:40:29
شیخ اجل سعدی نه تنها استاد غزل است که استاد عشق هم هست. انصافا با خواندن این غزل به قول خود شاعر گویی از این جهان به جهان دیگری که سرشار از حظ و بهره ی معنوی است ارتقا پیدا می کنی.
فرشید
2015-05-29T01:58:02
سعدیا چون تو نادر ه گفتاری هست به خودم میبالم که ایرانی هستم وایران همچون تویی دارد سعدیا درود پروردگار بر توباد ودر کنار حوض کوثر قرین رحمت باریتعالی گردی
رضا
2015-06-19T12:58:55
وقتی هنرمندی سعدی را با آواز شجریان بشنوید به عمق احساس این شعر بیشتر پی می برید
محمد صادق
2016-09-22T11:02:08
این غزل توسط استاد گلپا نیز در برنامه یک شاخه گل شماره 251 خوانده شده که بسیار شنیدنی هست.
۷
2016-07-10T10:58:04
عَیُّوق: از ریشه واژه عربی عوق به معنی بازداشتن و نگهبانیچون همیشه بعد از ثریا یا پروین و در کناز آن دیده میشود.سرخ رنگ و در امتداد کهکشان راه شیری و نماد دوری و بلندی استبسان چکه شبنمی بودم در برابر خورشید که تابیدن خورشید عشق تو گرمی بخش جان من شد و چنان بالا رفتم که به عیوق رسیدم
نادر
2016-12-08T12:40:06
وجد و شور و اشتیاق بی پایان و شگفت و ناب کجا .. و تلقینات و تعصبات کورکورانه کجا...
داریوش
2016-01-22T21:54:10
از در درآمدی و من از خود به درشدمگویی کز این جهان به جهان دگر شدمچشمم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوستصاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدمچون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتابمهرم به جان رسید و به عیوق برشدمگفتم ببینمش مگرم درد اشتیاقساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدمدستم نداد قوت رفتن به پیش دوستچندی به پای رفتم و چندی به سر شدمتا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوماز پای تا به سر همه سمع و بصر شدممن چشم از او چگونه توانم نگاه داشتکاول نظر به دیدن او دیده ور شدمبیزارم از وفای او یک روز و یک زمانمجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدماو را خود التفات نبودی به صید منمن خویشتن اسیر کمند نظر شدمگویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرداکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
مهدی
2012-03-25T10:54:43
یکی از زیباترین غزلهای سعدی در نهایت فصاحت و بلاغت.به نظر من سلاست و شیوایی سخن سعدی در هیچ شاعری یافت نمی شود گرچه تحت تاثیر عرفان حافظ و شور و هیجان مولانا قرار گرفته و چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
کرکبودی
2013-01-11T01:55:12
البته جناب مهدی حافظ متاخرتر از سعدی بوده است و امکان تاثیر گرفتن شیخ اجل وجود نداشته بلکه رابطه ای عکس صادق بوده است.در مورد مولوی هم به لحاظ فرم و محتوای شعری سنخیت اندکی وجود دارد که شامل عمومیت ادبیات عرفانی ماست.
حمید
2013-01-13T14:54:42
جناب کرکبودی، حدس بنده اینه که منظور آقای مهدی از جمله " تحت تاثیر عرفان حافظ قرار گرفته" این باشه که در دوره حاضر، به دلیل توجه بیشتری که به حافظ و مولانا میشه، توجهات به سمت سعدی کم رنگ تر شده. و الا بر کسی پوشیده نیست که خداوند سخن، سعدی، متقدم زمانی بر حضرت حافظ هست.
Morteza Movassaghi
2009-11-06T04:41:57
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمانمجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
س. ص.
2008-03-02T07:37:58
بیت آخر، مصرع دوم، در بعضی نسخ :اکسیر عشق "در مسم آمیخت" زر شدم با تشکر.
آل غفور
2008-12-31T18:46:04
بیت اول مصراع دوم در بعضی نسخ :"گویی کزاین جهان به جهان دگر شدم"
نازنین ظهوریان
2011-02-14T23:42:28
دستم نداد فوت رفتن به پیش دوستارجاع به کتاب ادبیات پیش دانشگاهی
اسد
2014-03-14T13:05:32
جناب کرکبودی:به نظرم منظور جناب مهدی این باشد که در دوران پس از این سه گوهر گرانقدر ودر حال حاظر جوامع تحت تاثیر عرفان حافظ و شور وهیجان مولانا توجه کمتری به شیوایی و سلاست و فصاحت سخن سعدی شده است.
زمانی
2014-03-17T17:27:37
نسخه ای که در کتاب پیش دانشگاهی هم چاپ شده زیبایی بیشتری دارد.در هر حال حقیقتا کام انسان با خواندن این شعر شیرین می شود
حمید
2014-04-16T13:42:02
سلام1 کلمه را من جور دیگه ای شنیدم1- مصرع 2 که شنیدمگویی از این جهان به جهان دگر شدم
عارف
2014-04-02T02:44:52
بیت آخر رو حال کردین ! 16 کلمه بیشتر نیست 21 تا آرایه داره ! من رشته ام ادبیات نیست ! شایدم بیشتر باشه من نمی دونم !4تا کنایه داره4 تا تناسب2 تا جناس2 تا تشبیهواج آراییتخلصاستعارهنمادمجازایهام تناسبتضادلف و نشرحسن تعلیل!!به قول آقای فروسی پور چه می کنه این سعدی !
دکتر ترابی
2014-01-06T23:43:24
بیت سوم مهرش به جان فتاد و به عیوق برشدم، سعدیانه تر است. و واپسین نیم بیت بی گمان بدین صورت است: اکسیر عشق در مسم آمیخت ، زر شدم ( اکسیر آمیختنی است و استاد به خوبی می دانسته است) والله اعلم
علیرضا
2013-04-28T22:43:34
در این غزل فوق العاده سعدی از سرانجام عشق سخن گفته ،عشقی که به عاشق شایستگی حضور در بارگاه محبوب را میدهد بسیار زیباست
شهریار۷۰
2013-11-10T23:27:23
آقا ستار و خانم نازنین ظهوریان عزیز به نظر شما منبعی دقیق‌تر و عمیق‌تر و پرپشتوانه‌تر از کتب درسی نظام مقدس آموزش و پرورش وجود ندارد آیا؟ در کتاب‌هایی که خودشان حرف خودشان را در هر کتاب جدیدالتالیف رد می‌کنند ، یک روز یای میانجی را به صورت "ی" و روز دیگر به صورت "ء" می‌پسندند ، یک روز اشعار پرارج (به واقع پرزجر) جناب حداد عادل گران‌سنگ را واجب فرزندان این مملکت می‌کنند و سال دیگر به پشت جلد انتقال، یک روز کتب پیش‌دانشگاهی را با قلم نستعلیق و دیگر بار با اقلام معمول به چاپ می‌رسانند ، یک سال به یک‌باره تصمیم می‌گیرند کتاب پیش‌دانشگاهی به نصف تقلیل یابد و هر سطر و هر پاراگرافی را به یک‌باره حذف می‌کنند، یک سال داستان کباب غاز بزرگ مرد داستان‌نویسی معاصرمان جمال‌زاده را سانسور می‌کنند، سال دیگر به سانسور آثار بزرگ علوی دست می‌زنند ، سال دیگر حس دست‌کاری سووشون سیمین دانشور بهشان دست می‌دهد و ... در این باب سخن زیاد است، بگذریم. اگر شما به مصحح علامه ذکاءالملک فروغی در قسمت طیبات رجوع کنید همین مفرداتی را که در متن سایت تاریخ ما به کار رفته خواهید دید. کلیات سعدی من توسط نشر طلوع در بهار 72 به چاپ رسیده و منبعی که کتاب پیش‌دانشگاهی بنا به مندرجات سایت www.chap.sch.ir ارائه کرده کلیات سعدی به اهتمام محمدعلی فروغی، چاپ سوم ، انتشارات امیرکبیر 1362 هست که از دوستان خواهشمندم اگر این مصحح را دارند نظری اعلام دارند. به هرحال مرحوم فروغی آن موقع نبوده‌اند و اساسا نباید میان این دو فرقی باشد و حال این فرق در کتاب درسی از کجا آمده سرٌ غامضٌ.امید دارم دوستانی که هم‌اکنون در دبیرستان و مقاطع پایین‌تر هستند ، این زحمت جستوجو در منابع را به خود بخرند که به واقع سرمایه‌گذاری بس بی‌بدیل است برای آنان که ادب و ادبیّات بخواهند.
ستار
2013-11-10T16:52:03
بیت اول مصرع دوم "گویی کز این جهان به جهان دگر شدم"اشتباها گفتی کز این.... ذکر شده.جای بیت سوم وچهارم با هم جا به جا شده.بیت پنجم مصرع اول به جای دوست،یار ذکر کرده اید .بیت آخر مصرع اول به جای که زرد کرد،چه زرد کرد ذکر کرده اید.لطفا برای تصحیح یابررسی به کتاب زبان وادبیات پیش دانشگاهی مراجعه کنید!
حشمت
2019-12-18T05:28:13
دستم نداد قوت رفتن بپیش یارگاهی بپای رفتم وگاهی بسر شدمبهتر نبود میفرمودندند: پایم نداد قوت رفتن بپیش یارگاهی بدست رفتم و گاهی بسر شدم. چون با پا باید بپیش یار رفت وچون قوت نداشته ، با دست وسر بپیش یار رفته
اکرام مهرآوا
2020-04-20T14:33:46
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرداکسیر عشق در مسم آمیخت زر شدم بد نیست نگاهی مختصر و برخط به بیت بیندازیمدر این بیت چنان که می بینیم آلیاژهای گوناگونی وجود دارد که بیت را به یک انبار یا کارخانه تولید فلزات شبیه کرده است که به طور گذرا به آن می پردازیم . 1- (روی) 'روی یا زینک ´´zinc´´عنصری است شیمیایی با علامت اختصاری Zn که دارای عدد اتمی 30 است. روی فلزی است به رنگ سفید متمایل به آبی که بر اثر رطوبت هوا تیره رنگ می‌شود و در حین احتراق رنگ سبز براقی تولید می‌کند.2- (روی سرخ) همان مس است که در نزد پیشینان به روی سرخ شناخته می شد.3- (زرد) همان برنج است که (به انگلیسی: Brass) گفته می شود و ترکیبی آلیاژی از مس و روی است.4- (مس) همان روی سرخ است که در زندگی ما به فراوانی دیده می شود، ظروف و به ویژه کابل های انتقال برق.5- (زر) طلا یا زَر با نشان شیمیایی Au نام یک عنصر است. طلا فلزی نرم و چگال و شکل‌پذیر به رنگ زرد روشن و براق است که در مجاورت هوا و آب زنگ نمی‌زند و تیره نمی‌شود. صرفه نظر از فلزات یک ماده شیمیایی به نام اکسیر یا کیمیا نیز در بیت هست که تناسبی با برخی عناصر گفته شده از قبیل مس و زر دارد.سعدی در این بیت به اختصار شرح بلند عشق را واگویه می کند که چگونه ایشان را دگرگون کرده است. (روی سرخ) در این بیت دو معنا دارد و تحت آرایه ایهام است یکی به معنای صورت گلگون و تندرست و دیگری اشاره به چهره ای که همچون مس سرخ رنگ بود ... گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد : شاعر از زبان مردم خود را مورد پرسش قرار می دهد که چرا چهره ی گلگون تو این گونه زرد شده است؟ ... و پاسخ می دهد : اکسیر عشق در مسم آمیخت زر شدم ... اکسیر عشق غم و فراق یار است که هرگز به وصال نمی رسد و چندان که بلای عشق به جان کسی بیفتد روی مسگون و شاداب را زرد و تکیده و رنجور می کند . فرآیند عاشقی در اینجا به کیمیا تشبیه شده است که وقتی با مس درآمیخته می شد آن را به طلا و وقتی با سیماب (جیوه) در می آمیخت آن را به نقره تبدیل می کرد. عشق کیمیاست و عاشق معدنی از طلا .با سپاس و پوزش : اکرام مهرآوا
nabavar
2020-04-21T08:43:07
گرامی 8درین که کیمیاگری تکاپویی بوده تا از معجون عنصری چند، طلا به دست بیاورند، و هر که درین ره امید بست به نتیجه نرسید شکی نیست،ولی اگر می فرمایید این سعی و عمل به نتایج مفید دیگری منتهی شده، کاملاً با شما موافقم
nabavar
2020-04-20T18:31:13
گرامی مهرآوا اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدمبسیار مبسوط و کافی نوشتید ولی کاش در پایان می فرمودید که هیچگاه علمی به نام کیمیا در عمل تبدیلی بر روی فلزات مس، جیوه، نقره و طلا به وجود نیاورده، با آنکه بسیاری درین راه عمر تلف کرده اند.مگر در شعر شعرا و مجاز.
۸
2020-04-21T05:08:09
ناباور گرامیبزرگ کیمیاگر ؛ رازی زر ( کیمیا ، کیمیکا در لاتین و شیمی در زبان فرانسه ) را به جهان عرضه کردپدر علم شیمی بزرگ دانش و اندیشه جهان عمر تلف نکرد زندگی بر سر پیشرفت دانش نهاد.باور کنید.
گودرز
2020-02-29T01:09:18
این شعر حافظ مفهومی نظیر بیت آخر این غزل سعدی دارد:دست از مس وجود چو مردان ره بشویتا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
امیرحمزه شیشه ای
2019-07-17T11:11:37
این بیت احتمالا اشتباه باشه: دستم نداد قوت رفتن به پیش یارچندی به پای رفتم و چندی به سر شدمدرستش باید اینطوری باشه: پایم نداد قوت رفتن به پیش یارچندی به دست رفتم و چندی به سر شدم
۸
2019-08-20T23:50:35
ای کاش کسی پیدا شود و نمونه ای از" گوش به راه بودن " در ززبان فارسی به دست دهدبه خدا ثواب حج قبول دارد.
بهرام
2019-08-20T10:11:25
یک سوال برایم پیش آمد اگر کسی بتواند کمک کند باعث امتنان هست. سوال این است که چرا شیخ سعدی در یکی از مصراع ها گفته....تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم...وقتی که کسی قرار هست مننتظر بماند که سراپای وجوش چشم و گوش شود که از رفتن نمی گوید . بلکه از آمدن سخن‌می گوید...آیا این تناقض نیست؟ شاید به خاطر رعایت وزن شعر بوده...ممنون که جواب می دهید
بابک چندم
2019-08-24T02:32:59
@ بهرامرفتنش ببینم-> راه رفتنش، گام برداشتنش، خرامیدنش را ببینمصحبتِ از جایی به جای دیگر رفتن نیست، بلکه برابر آنچه که امروزه مثلاً می گویند: "قربون راه رفتنش بروم" است...@ آرا و امیرهمان دستم نداد است و نه "پایم نداد"دستم نداد-> مرا دست نداد، مرا ممکن نشد.@ کامیارهمان مجموع است و نه مجمعمجموع بودن یا نشستن در مقابل پریشان بودن یا نشستن .مجموع= ناپریشان@ 8، و سایر دوستاندر نظم قواعد نثر را می توان برهم زد، چنانکه در ابیات سعدی هم دیده شده که گاه بین دو کلمه مرتبط یک یا دو کلمه فاصله انداخته، گاه حرف رابط یا کلمه مربوط را در مصراع پسین آورده, گاه میم مالکیت را به کلمه دیگری ملحق کرده و...این مصرع:"گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست" را شما در نثر اینگونه برابر می کنید:گوش به راهم تا که خبر می دهد ز دوستدر صورتی که:گوش به خبرم تا که از راه (خبر) می دهد ز دوستخبر دوم در نظم اضافی بوده و جایز نیست، پس یا باید اولی را حذف کرد یا دومین را...با حذف خبر دوم و الحاق م مالکیت به گوش، مصراع را بدینصورت در آورده... ایرادی در بیان شیخ نیست!
nabavar
2021-01-21T18:15:19
پوزش از خطای قلمنا امیدی و یاس از یار بدانیمشاد بودم{ و } اضافه آمده
nabavar
2021-01-21T18:11:53
گرامی ملیکابیزارم از وفای تو یک روز و یک زمانمجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدماگر بیزاری را به مانای نا امیدی و یاس از بدانیم می گوید:اگر روزی و یا زمانی با خیال راحت و شاد و بودم بدان که از مهر تو بریده ام. که منظور قصدِ از یار نگُسستن استیا هیچ زمانی بی مهر و نا امید از تو شاد و آسوده خاطر نخواهم بود
ملیکا برزگر گنجی
2021-01-21T17:06:15
ببخشید معنی بیت" بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم" چی هست ؟
علی
2020-06-29T13:56:41
این شعر به حدی زیباست که اگر کوچکترین عشقی توی وجود باشه هرچند سال قبل،دوباره زنده میشه و انگار که همین حالاست که عاشق شدیاگر دلتنگ باشی که راه نفست بسته میشهو اگر عاشق نباشی اشک بی عشقی در چشمانت جمع میشه
زهرا ملاشاهی
2020-07-04T20:55:29
یکی از بزرگترین لذتهای زندگیم قطعا خوندن این ابیات زیبا هست از شعرای بزرگ.سپاس از همه بزرگواران و اساتید.
یکتا
2020-05-20T02:56:45
درمورد بیت *او را خود التفات نبودش به صید من...*یه بیتی هست که دقیقا نقطه مقابل اینه و یادم نیست از کدوم شاعره؟میشه راهنمایی کنید که چی هست؟
سامان
2020-06-14T00:06:27
دستم نداد قوت رفتن به پیش یارچندی به پای رفتم و چندی به سر شدمدستم نداد قوت رفتن یعنی قوت رفتن دست نداد و ممکن نشد به سر شدم هم یعنی افتادم نه اینکه با سر رفتم...یعنی قوت رفتن نبود و افتان و خیزان رفتم...ولی سوال این است که چرا قوت رفتن نبوده و مگر اشتیاق نداشته که پاسخ این است که از شدت اشتیاق و ناباوری وصال این حالت را داشته....
nabavar
2020-10-23T00:56:06
گرامی اسماعیلچندی به پای رفتم و چندی به سر شدمدرین ماناست: در شوق دیدن یار سر از پای نشناختم تا به او رسیدم.
اسماعیل
2020-10-22T19:35:16
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدممیشه گفت منظور این هست که گاهی جسما حرکت کرده و گاهی با خیال و فکرش
اصغر
2020-09-08T13:19:34
گوش به زنگ هستم تا خبری برسدیا می‌گوییم فلانی گوش بزنگ باش ببینیم چه می‌شود، پس گوشم به راه تا
یاشار
2017-10-30T21:10:09
شاهکار ایهام استاد سخن در این شعر به زیبایی نهفته است!در بیت سوم، اوفتاده به دو معنی است 1. افتاده 2. فروتنو همچنین مهر نیز ایهام تناسب دارد 1.مجبت (که همین معنی مدنظر است) و 2. خورشید که با آفتاب و عیوق (ستاره ای که نماد دوری است). و معنی فروتن از اوفتاده معنی بیت را به زیبایی می آراید. مانند شبنم متواضعانه در برابر آفتاب (معشوق) بودم ولی مهر [او] به جانم رسید و به کمال رسیدم.
یاشار
2017-10-30T21:11:22
در بیت آخر هم باز ایهام تناسب زیبایی نهفته است! روی: 1. چهره (که همین منظور مدنظر است و منظور از روی سرخ شادابی است) 2. فلز روی که با مس و زر تناسب دارد!
اسماعیل گله
2017-10-30T19:27:29
به قول خود سعدی جان من در همه قول ها فصیحم در وصف شمایل تو اخرس
وفایی
2017-03-20T02:49:18
زنده باد آقا نادر
رابربند
2017-04-22T02:55:13
در مصرع سوم گوشم به راه کدام صنعت شعری ست باتشکر از راهنمایی اساتید
گمنام-۱
2017-05-19T19:00:16
پریشان روزگار گرامی روزگارت بسامان که نیک گفتی سخن از " که " است همان که در مصرع دیگر صاحب خبر میشود تا شاعر را از خود بدر کند. رهروان، راهیان خبر می آوردند و نه چون امروز برخی راهها. چسم به راه خبر گزاری بوده است تا از دوست بگویددوست خود بیامده است.تندرست و شادکام بوی و هم " خرم روزگار "
گمنام-۱
2017-05-19T19:01:02
چشم به راه
۷
2017-05-18T23:03:23
گوشم به راه تا خبری بشنوم.صاحب خبر که آمد با دیدنش بی خبر شدمدر مثل هم گویند سراپا گوشم نه چشمم و یا گوش به زنگمبه نظر میآید منظور الهام است.بیشتر شنیدن پیش از دیدن می آید.تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوماز پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
پریشان روزگار
2017-05-19T02:46:55
خبر را از کس یا کسان میگیرند و نه از راه ، شاعر خود میگوید : " که خبر میدهد زدوست " ازیرا چشم براه آن کس بودن درست تر می نماید، مگر مراد زنگ کاروانی باشد که خبر از دوست می آورد.
مهناز ، س
2017-05-19T06:36:26
گرامی پریشان روزگاربا شما موافقمگوش به زنگچشم به راهولی سعدی اینجا چشم به راه نیست ، می خواهد خبری بشنود از دوست ، ” که “ را اگر به مانای ” چه کسی“ بگیریم ، صاحب خبر همان دوست می شود، و سعدی از خود بی خودمانا باشید
nabavar
2017-05-19T07:55:41
مهناز خانم برداشت من از نوشته ی شما چنین استمیگوید، گوشم منتظر شنیدن خبری از دوست است ، ببینم چه کسی از راه میرسد تا خبر ی بیآورد؟اگر چنین است ، موافقم
روفیا
2017-05-16T05:54:49
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرداکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم***گر تو سنگ خاره و مرمر بویچون به صاحبدل رسی گوهر شوی
روفیا
2017-05-16T05:58:46
در کل نمی توان باور کرد که حافظ در غزل :ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی، نگاهی به این غزل سعدی نداشته است! قرابت لفظی و معنایی از اندازه گذشته است.
روفیا
2017-05-16T05:53:12
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمانمجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم***در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
روفیا
2017-05-16T05:50:54
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشتکاول نظر به دیدن او دیده ور شدم***به پای جانب آنکس برو که پایت دادبدو نگر به دو دیده که داد دیداری
روفیا
2017-05-16T05:45:11
از در درآمدی و من از خود بدر شدم گفتی از این جهان به جهان دگر شدم ***بشم واشم ازین عالم بدر شمبشم از چین و ماچین دورتر شم
روفیا
2017-05-16T05:47:13
گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوستصاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم***خبریست نورسیده تو مگر خبر نداریجگر حریف خون شد تو مگر جگر نداری
نادر..
2017-05-18T04:06:26
ای ذره! چون گریزی از جذبه عیانم ؟..
پریشان روزگار
2017-05-18T12:08:35
چشمم به راه ، یا گوشم به راه؟؟!!چشمم به راه تا که خبر میدهد زدوستچشم به راه کسی بوده است تا خبری از دوست بیاورد؛ نک صاحب خبر ، می آید ، و شیخ را بی خبر میکند ، از خود به در میکند، به جهانی دیگرش می برد آگنده از اشتیاق به عیوقش برمیکند،زرش میکند
۷
2018-10-08T17:10:59
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرداکسیر عشق در مسم آمیخت و زر شدماکسیر در اینجا غم استگویند روی مسگون(شاداب) تو را چه زرگون(رنجور و زرد) کردغم عشق در چشمان سرخ و مسگونم جوشید و بر چهره زرگون و تکیده ام روان شد که چنین شدم غم عشق آمد و غمهای دگر پاک ببرددر گذشته باور بر این بوده که با اکسیر(کیمیا) میتوان ماده ای کم ارزشتر را به ماده با ارزشتر تبدیل کرد مانند مس به زر یا آبک(سیماب) را به سیماین پیام در این بیت هم هست و میگوید درست است که مردم نزار شدم را می بینند ولی اکنون با ارزشتر شده ام
آرا
2018-09-21T00:14:12
پایم نداد قوت رفتن به پیش یارچندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
محمود سایمانیان بروجنی
2018-02-04T13:58:10
زیباترین "حسن تعلیل"در آخرین بیت غزل می پرسند سعدی تو که سرحال و بانشاط بودی چرا اکنون زود روی و بیمار گشته ای و جواب سعدی چقدر زیبا ست همانگونه که اکسیر مس سرخ رنگ را به طلای زرد تبدیل میکند اکسیر عشق نیز برمس وجود من تاثیر گذاشته و اینک طلا شده ام . نه ناتوان و زرد روی
محمود
2018-02-04T13:48:16
زیباترین خاطره ای که از این غزل دارم ازدوران خوش معلمی است دانش آموزان موظف بودند که این غزل را حفظ کنند . دبیرستان نمونه بود و دانش آموزان باهوش و قرار بر بازپرسی شعر حفظی از همه دانش آموزان، طرح درسم این بود که 40دقیقه وقت صرف این کار باشد نا گفته مماناد که رابطه عاطفی نزدیکی با یکایک بچه ها داشتم .از درب کلاس که وارد شدم "بر پا"یی شنیدم وبدنیالش همه به صورت کرشروع کردند به خواندناز دردرآمدی و من از خود به در شدم .....بی اختیار اشک ازچشمانم جاری شد و اینک نیز هم .
شاعری خسته
2018-06-17T15:50:23
پرواز همای این شعر را مجددا بازنویسی کرده و خوانده است.
کامیار
2018-06-28T23:02:14
مجمع اگر نسشتم و .....نه مجموع ......
پدرام
2018-05-01T01:56:55
دیده ور به چه معناست ؟این بیت :من چشم از او چگونه توانم نگاه داشتکاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
پدرام
2018-05-02T21:38:44
اگر بجای گفتی از گویی در بیت زیر استفاده کنیم :از در درآمدی و من از خود به در شدمگفتی کز این جهان به جهان دگر شدمآیا به وزن و مفهوم شعر خللی وارد میشود ؟
عباس نیرومندی
2022-08-05T13:32:21.6339384
یکی از لذتهای زایدالوصفی که می توان از خواندن این غزل سعدی برد؛ گوش دادن این غزل با صدای استاد شجریان در آلبوم دستان ایشان هست.
امیرحسین زین العابدینی
2022-11-21T00:17:51.6273247
سلامبنظر میرسه استفاده از کلمه گفتنش به این معناست که -به کنارش رفتن... نزد اون رفتن رو به خواننده القا کنه نه اینکه رفتن اون از مکانی به  مکان دیگر.... البته برداشت من اینطورهایام به کام
یوسف شیردلپور
2022-12-24T22:42:52.7959617
شعری سراسر عاشقانه واماوقتی که این غزل را با آهنگ سازی پرویز مشکاتیان وآواز خسرو خوبان شجریان گوش میکنی تا سرحد جنون عاشق خدا میشوی روح بلند سعدی عشق استاد سخن و خداوندگار موسیقی استاد مشکاتیان وشجریان شاد 🌷🌷❤️❤️🌹🌹💕💕💕
داود پورسلطان
2023-02-18T16:35:21.1340569
سلام  استاد شجریان قبل از دستان ، این غزل را در گلهای تازه شماره ۵۳ در چهارگاه اجرا کردند  نکته جالب در اجرای ایشان این هست که در موقع خواندن بیت  من چشم از او ... که در مخالف چهارگاه خوانده شده و اوج اواز هست  ، ایشان در قسمت بم میخوانند مانند خوانندگان تازه کار که توانایی خواندن اوج را ندارد اما غافلگیری شروع میشود و در پایان بیت ، ایشان یک اکتاو را به صورت تحریر اجرا کرده به صورتی که مو بر تن شنونده راست میشود ، از مخالف بم به مخالف زیر میرسند و فرود  بسیار زیباست 
سید عباس جلادتی
2023-06-20T16:45:20.5138387
خیر. نه به وزن و نه به مفهوم خللی وارد نمی شود
مسعود ‌
2023-08-11T16:18:12.1222477
آقا یا خانم عارف، از این نوشته‌ی شما 9 سال می‌گذره، ولی با خودم گفتم ضرری نداره اگه سوالی ازتون کنم اگر پیام من رو دیدید، اگر برای شما امکان داشت، لطف کنید این آرایه‌هایی رو که نوشتید برای من مشخص کنید، چون بعضی رو نتونستم پیدا کنم. یا همینجا بنویسید یا اگر اینجا براتون راحت نیست این ٱیدی تلگرام منه Masood_Mo سپاسگزارم ازتون.
Hadi Golestani
2023-09-27T12:36:00.357128
خیلی خیلی خیلی زیبااا    
ادبیات
2023-10-19T10:50:37.7446931
احسنت👋👌