گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:من با تو نه مرد پنجه بودم افکندم و مردی آزمودم

❈۱❈
من با تو نه مرد پنجه بودم افکندم و مردی آزمودم
دیدم دل خاص و عام بردی من نیز دلاوری نمودم
❈۲❈
در حلقه کارزارم انداخت آن نیزه که حلقه می‌ربودم
انگشت نمای خلق بودم و انگشت به هیچ برنسودم
❈۳❈
عیب دگران نگویم این بار کاندر حق خویشتن شنودم
گفتم که برآرم از تو فریاد فریاد که نشنوی چه سودم
❈۴❈
از چشم عنایتم مینداز کاول به تو چشم برگشودم
گر سر برود فدای پایت مرگ آمدنیست دیر و زودم
❈۵❈
امروز چنانم از محبت کآتش به فلک رسید و دودم
وان روز که سر برآرم از خاک مشتاق تو همچنان که بودم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۸

تصاویر

کامنت ها

محمد جواد اکبرین
2016-07-08T13:50:42
در حلقه‌ی کارزارم انداختآن نیزه که حلقه می‌ربودم«اشاره به قصه‌ی عامیانه‌ایست که در آن پیاده‌ی جلودار پهلوان به میدان آمد و مقداری حلقه‌ی آهنین را در فاصله‌های مختلف روی زمین پخش کرد. آن گاه سوار به قصد عرض هنر به تاخت از آن سوی میدان فرا رسید و در ضمن تاختن اسب با سرعت هر چه تمام‌تر حلقه‌ها را یکایک با سر نیزه از زمین برچید، مقصود سعدی آن است که این هنرمندی در نیزه وری و ربودن حلقه‌ها موجب مغروری من شد و مرا در حلقه‌ی کارزاری (کارزار عشق) انداخت که جان به سلامت از آن به در بردن دشوار است. •شرح از دکتر محمد جعفر محجوب. مجله «هنر و مردم» دوره ی شانزدهم، شماره های 184 و 185. بهمن و اسفند 1356
فرخ مردان
2017-06-07T11:29:50
شابد مفید باشه:( از دهخدا) انگشت بدر سودن ؛ در خانه کسی را به قصد مزاحمت کوبیدن ، کنایه از روی آوردن به کسی
فرخ مردان
2017-06-07T11:52:23
پس بنظر میرسه بیت چهارم همانطور که دهخدا میگه (و علیرغم نسخه فروغی) باید به این شکل باشه:انگشت نمای خلق گشتموانگشت به هیچ در نسودم
فرخ مردان
2017-06-07T11:56:22
بیت سوم ، مصراع دوم در نسخه فروغی هست: "آن نیزه که حلق می‌ربودم" که بنظر خطای چاپیه و همین "آن نیزه که حلقه می‌ربودم" صحبح هست.
شایان عربی
2021-08-16T16:03:38.2787883
با سلام   ،بیت اول   "من با تو نه مرد پنجه بودم/افکندم و مردی آزمودم"   مصرع دوم را معنی کنیم مرا شکست داد و به من مردی اموخت بهتر است یا پنجه افکندم و به من مردی اموخت؟