گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شما اینجا هستید :

سعدی:وه که در عشق چنان می‌سوزم که به یک شعله جهان می‌سوزم

❈۱❈
وه که در عشق چنان می‌سوزم که به یک شعله جهان می‌سوزم
شمع وش پیش رخ شاهد یار دم به دم شعله زنان می‌سوزم
❈۲❈
سوختم گر چه نمی‌یارم گفت که من از عشق فلان می‌سوزم
رحمتی کن که به سر می‌گردم شفقتی بر که به جان می‌سوزم
❈۳❈
با تو یاران همه در ناز و نعیم من گنه کارم از آن می‌سوزم
سعدیا ناله مکن گر نکنم کس نداند که نهان می‌سوزم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۰۰

تصاویر

کامنت ها

علی
2020-02-23T02:19:33
زیباست
فرزاد رضائی
2021-04-03T01:16:17
نسترن جان:خبرت خرابتر کرد جراحت جداییچو خیال آب روشن که به تشنگان نماییتو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستیچه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
فرزاد رضائی
2021-04-02T03:23:59
خیلی شبیه بیت نسترن را گردی این جهان ندیدم............مگر در بوی گلاب کاشان(عزیزان من در سایت تاریخ ما لطفا اجازه منتشر شدن دیدگاهمو بدین)
فرزاد رضائی
2021-04-15T19:26:39
نسترن جان تو شاه شمداد قدانمی جمال جانانمی فقط همین بیت دروصف نبودنت می تونم بگم حال ما در فرقت جانان ابرام رقیبداند خدای حال گردان غم مخورعزیزانم در سایت تاریخ ما بوسه بر دستانتان میزنم خیلی ممنون از کاری که برای ما و ادبیات ما و فرهنگ و سلوک ما میکنید
فرزاد رضائی
2021-04-21T22:36:45
نسترن جان دورکبود ازت وافعا برام سخته