گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:منم یا رب در این دولت که روی یار می‌بینم فراز سرو سیمینش گلی بر بار می‌بینم

❈۱❈
منم یا رب در این دولت که روی یار می‌بینم فراز سرو سیمینش گلی بر بار می‌بینم
مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من که بر هر شعبه‌ای مرغی شکرگفتار می‌بینم
❈۲❈
مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت می بی درد می‌نوشم گل بی خار می‌بینم
عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم که مستم یا به خوابم یا جمال یار می‌بینم
❈۳❈
زمین بوسیده‌ام بسیار و خدمت کرده تا اکنون لب معشوق می‌بوسم رخ دلدار می‌بینم
چه طاعت کرده‌ام گویی که این پاداش می‌یابم
چه فرمان برده‌ام گویی که این مقدار می‌بینم
تویی یارا که خواب آلود بر من تاختن کردی منم یا رب که بخت خود چنین بیدار می‌بینم
❈۴❈
چو خلوت با میان آمد نخواهم شمع کاشانه تمنای بهشتم نیست چون دیدار می‌بینم
کدام آلاله می‌بویم که مغزم عنبرآگین شد چه ریحان دسته بندم چون جهان گلزار می‌بینم
❈۵❈
ز گردون نعره می‌آید که اینت بوالعجب کاری که سعدی را ز روی دوست برخوردار می‌بینم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۵

تصاویر

کامنت ها

کسرا
2015-06-15T18:56:41
این شعر حس و حال عجیبی داره که شاید روزی توو زندگی همه ی ما تجربش کنیم... مشخصه که سعدی عزیزم مدتی بوده که از خدای خودش یار و خوشبختی میخواسته و پس از مدتی به خواسته هاش رسیده ... سعدی ...اون دنیا فقط میام دنبال تو... عشق منی... سعدی ای کاش هم دوره تو بودم... روحش شاد
مینا
2013-05-13T03:19:10
سرابستان خانه ایست که باغ داشته باشد