گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:نه از چینم حکایت کن نه از روم که من دل با یکی دارم در این بوم

❈۱❈
نه از چینم حکایت کن نه از روم که من دل با یکی دارم در این بوم
هر آن ساعت که با یاد من آید فراموشم شود موجود و معدوم
❈۲❈
ز دنیا بخش ما غم خوردن آمد نشاید خوردن الا رزق مقسوم
رطب شیرین و دست از نخل کوتاه زلال اندر میان و تشنه محروم
❈۳❈
از آن شاهد که در اندیشه ماست ندانم زاهدی در شهر معصوم
به روی او نماند هیچ منظور به بوی او نماند هیچ مشموم
❈۴❈
نه بی او عشق می‌خواهم نه با او که او در سلک من حیف است منظوم
رفیقان چشم ظاهربین بدوزید که ما را در میان سریست مکتوم
❈۵❈
همه عالم گر این صورت ببینند کس این معنی نخواهد کرد مفهوم
چنان سوزم که خامانم نبینند نداند تندرست احوال محموم
❈۶❈
مرا گر دل دهی ور جان ستانی عبادت لازم است و بنده ملزوم
نشاید برد سعدی جان از این کار مسافر تشنه و جلاب مسموم
❈۷❈
چو آهن تاب آتش می‌نیارد همی‌باید که پیشانی کند موم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۸

تصاویر

کامنت ها

مینا
2013-05-13T03:25:12
جلاب همان گلاب است
عباس صادقی زرینی
2021-01-08T22:25:11
جلاب به معنی جلب کننده شیخ اجل استاد حذف فعل است و در این غزل با وزن ساده دوبیتی ما را به راحتی به چالش می کشد
nabavar
2021-01-09T01:11:20
گرامی عباس صادقینشاید برد سعدی جان از این کارمسافر تشنه و جُلّاب مسمومجُلّاب به معنای گلاب استآن معنا که شما نوشته اید بیت را از معنا می اندازد.جَلّاب به مانای جلب کننده مسموم بمی شود و بی مورد است.