سعدی:عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم
❈۱❈
عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم
بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم
بوستان خانه عیش است و چمن کوی نشاط
تا مهیا نبود عیش مهنا نرویم
❈۲❈
دیگران با همه کس دست در آغوش کنند
ما که بر سفره خاصیم به یغما نرویم
نتوان رفت مگر در نظر یار عزیز
ور تحمل نکند زحمت ما تا نرویم
❈۳❈
گر به خواری ز در خویش براند ما را
به امیدش بنشینیم و به درها نرویم
گر به شمشیر احبا تن ما پاره کنند
به تظلم به در خانه اعدا نرویم
❈۴❈
پای گو بر سر و بر دیده ما نه چو بساط
که اگر نقش بساطت برود ما نرویم
به درشتی و جفا روی مگردان از ما
که به کشتن برویم از نظرت یا نرویم
❈۵❈
سعدیا شرط وفاداری لیلی آن است
که اگر مجنون گویند به سودا نرویم
کامنت ها