گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:در وصف نیاید که چه شیرین دهن است آن این است که دور از لب و دندان من است آن

❈۱❈
در وصف نیاید که چه شیرین دهن است آن این است که دور از لب و دندان من است آن
عارض نتوان گفت که دور قمر است این بالا نتوان خواند که سرو چمن است آن
❈۲❈
در سرو رسیده‌ست ولیکن به حقیقت از سرو گذشته‌ست که سیمین بدن است آن
هرگز نبود جسم بدین حسن و لطافت گویی همه روح است که در پیرهن است آن
❈۳❈
خال است بر آن صفحه سیمین بناگوش یا نقطه‌ای از غالیه بر یاسمن است آن
فی الجمله قیامت تویی امروز در آفاق در چشم تو پیداست که باب فتن است آن
❈۴❈
گفتم که دل از چنبر زلفت برهانم ترسم نرهانم که شکن بر شکن است آن
هر کس که به جان آرزوی وصل تو دارد دشوار برآید که محقر ثمن است آن
❈۵❈
مردی که ز شمشیر جفا روی بتابد در کوی وفا مرد مخوانش که زن است آن
گر خسته دلی نعره زند بر سر کویی عیبش نتوان گفت که بی خویشتن است آن
❈۶❈
نزدیک من آن است که هر جرم و خطایی کز صاحب وجه حسن آید حسن است آن
سعدی سر سودای تو دارد نه سر خویش هر جامه که عیار بپوشد کفن است آن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۵

تصاویر

کامنت ها

غلامرضا عطایی
2015-04-08T18:55:38
در وصف نیاید که چه شیرین دهنست آن شیرین حرکاتی همه شیرین سخنست آن
شیرزاد قمری
2020-07-08T14:17:39
من سوالی دارم چرا در مصرع (مرد نخوانش که زن هست آن) زن را کوچک تر از مرد بحساب آورده در صورتی که در واقعیت زن اینطور نیست.