گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:دست با سرو روان چون نرسد در گردن چاره‌ای نیست به جز دیدن و حسرت خوردن

❈۱❈
دست با سرو روان چون نرسد در گردن چاره‌ای نیست به جز دیدن و حسرت خوردن
آدمی را که طلب هست و توانایی نیست صبر اگر هست و گر نیست بباید کردن
❈۲❈
بند بر پای توقف چه کند گر نکند شرط عشق است بلا دیدن و پای افشردن
روی در خاک در دوست بباید مالید چون میسر نشود روی به روی آوردن
❈۳❈
نیم جانی چه بود تا ندهد دوست به دوست که به صد جان دل جانان نتوان آزردن
سهل باشد سخن سخت که خوبان گویند جور شیرین دهنان تلخ نباشد بردن
❈۴❈
هیچ شک می‌نکنم کآهوی مشکین تتار شرم دارد ز تو مشکین خط آهو گردن
روزی اندر سر کار تو کنم جان عزیز پیش بالای تو باری چو بباید مردن
❈۵❈
سعدیا دیده نگه داشتن از صورت خوب نه چنان است که دل دادن و جان پروردن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۴

تصاویر

کامنت ها

حمیدرضا
2017-11-05T19:37:19
در نسخهٔ چاپی کلیات سعدی تصحیح فروغی (انتشارات امیرکبیر - چاپ 14 سال 86) در بیت هفتم به جای «دارد» آمده «دارم» (شرم دارم ز تو مشکین خط آهو گردن) که به نظر من غلط چاپی می‌رسد و من به هیچ صورتی نتوانستم با «دارم» بیت را معنی کنم از این جهت متن تاریخ ما را تغییر ندادیم.مگر این که دوستان نظر کارشناسی قابل پذیرشی در این باب ارائه کنند.
حسین،۱
2017-11-05T20:37:15
جناب حمید رضا محمدی گرامی درست می فرمائیدهمان ”دارد“ درست تر می نمایددر تصحیح جناب فروغی اشتباه چاپ شده چون آین آهوست که شرم دار ، نه سعدیبا احترام
حسین،۱
2017-11-06T10:39:45
تصحیح: چون این آهوست که شرم دار د ، نه سعدی