گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:من از دست کمانداران ابرو نمی‌یارم گذر کردن به هر سو

❈۱❈
من از دست کمانداران ابرو نمی‌یارم گذر کردن به هر سو
دو چشمم خیره ماند از روشنایی ندانم قرص خورشید است یا رو
❈۲❈
بهشت است این که من دیدم نه رخسار کمند است آن که وی دارد نه گیسو
لبان لعل چون خون کبوتر سواد زلف چون پر پرستو
❈۳❈
نه آن سرپنجه دارد شوخ عیار که با او بر توان آمد به بازو
همه جان خواهد از عشاق مشتاق ندارد سنگ کوچک در ترازو
❈۴❈
نفس را بوی خوش چندین نباشد مگر در جیب دارد ناف آهو
لب خندان شیرین منطقش را نشاید گفت جز ضحاک جادو
❈۵❈
غریبی سخت محبوب اوفتاده‌ست به ترکستان رویش خال هندو
عجب گر در چمن برپای خیزد که پیشش سرو ننشیند به زانو
❈۶❈
و گر بنشیند اندر محفل عام دو صد فریاد برخیزد ز هر سو
به یاد روی گلبوی گل اندام همه شب خار دارم زیر پهلو
❈۷❈
تحمل کن جفای یار سعدی که جور نیکوان ذنبیست معفو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۹

تصاویر

کامنت ها

کسرا
2015-07-12T18:42:28
من از دست کمانداران ابرونمی‌یارم گذر کردن به هر سوبه هر جایی نمیروم از ترس زیبارویان ابرو کمان ( تشبیه به تیر کمان ) که مبادا تیر کمان ( تیر جمال ) آنها در چشم من رفته و عمری گرفتار شوم... این تشبیه من از بیت اول این شاهکار شعر بود... نمیدونم درست معنی کردم یا خیر... اما اونطوری که خودم معنی کردم چنان این بیت برایم سنگین و زیبا بود که دیگه امروز طاقت خواندن باقی شعر را ندارم... همین 1 بیت برای امروزم کافی بود... جللخالق از این سعدی...
وحید
2015-02-06T17:44:30
یاشا یاشا کیشی
سعید
2016-09-03T15:55:11
تصنیف این شعر توسط سالار عقیلی در آلبوم سعدی نامه به زیبایی اجرا شده است
امیر مستلزم
2021-04-07T14:14:08
جناب احسان !سعدی توانایی حرکت و پویایی را دارد لیکن جرأت نمی کند تکانی بخورد زیرا معشوق کمان ابرو او را به تیر خواهد بست!نمی یارم :جرأت نمی کنم
امیر مستلزم
2021-04-07T14:15:21
در ضمن خیره ماندن به معنای تاریک شدن چشم از شدت روشنایی است.موفق باشی!
احسان
2021-03-29T11:51:24
دریافت من از بیت اول اینچنین است : من تسلیم کمانداران ابروی یار شده‌ام و یارای حرکت کردن به هیچ جهتی را ندارم ؛ و احتمال صحت این معنی با عبارت "خیره ماندن" که در بیت دوم فرموده‌اند در من تقویت میشود ، ظاهرا حضرت سعدی تصویری از گرفتار و پایبند شدن را ارائه میکنند
عباس مشرف رضوی
2021-02-19T20:05:09
نمی‌یارم گذر کردن به هر سو به نظر کردن نمی آرم به هر سوشما از سو - سوی / جهت - گذر نمی کنید (منظقا غیر ممکن است از جهتی بگذرید، بطرف یا خلاف جهتی حرکت می کنید؛ جهت، مثلا شما و جنوب، جا یا مسیری نیست که ازش بگذرید)؛ ولی می توانید به هر سو بروید یا یدوید یا از هر کو ( کوی / کوچه ) گذر کنید: "نمی آرم گذر کردن به هر کو"(می ترسید بیرون، جایی بروید).درهرصورت، در نسخه ای که من دارم اینطور ضبط است و ابرو و چشم و نظر هم مناسبت بیشتری باهم دارند: جرات ندارید به چشمان یار نگاه کنید تا اینکه نتوانید هر جا که دلتان خواست بروید.