گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:ای از بهشت جزوی و از رحمت آیتی حق را به روزگار تو با ما عنایتی

❈۱❈
ای از بهشت جزوی و از رحمت آیتی حق را به روزگار تو با ما عنایتی
گفتم نهایتی بود این درد عشق را هر بامداد می‌کند از نو بدایتی
❈۲❈
معروف شد حکایتم اندر جهان و نیست با تو مجال آن که بگویم حکایتی
چندان که بی تو غایت امکان صبر بود کردیم و عشق را نه پدید است غایتی
❈۳❈
فرمان عشق و عقل به یک جای نشنوند غوغا بود دو پادشه اندر ولایتی
ز ابنای روزگار به خوبی ممیزی چون در میان لشکر منصور رایتی
❈۴❈
عیبت نمی‌کنم که خداوند امر و نهی شاید که بنده‌ای بکشد بی جنایتی
زان گه که عشق دست تطاول دراز کرد معلوم شد که عقل ندارد کفایتی
❈۵❈
من در پناه لطف تو خواهم گریختن فردا که هر کسی رود اندر حمایتی
درمانده‌ام که از تو شکایت کجا برم هم با تو گر ز دست تو دارم شکایتی
❈۶❈
سعدی نهفته چند بماند حدیث عشق این ریش اندرون بکند هم سرایتی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۱

تصاویر

کامنت ها

حامد
2011-04-20T11:42:54
بیت چهارم مصرع دومکردیم و عشق را به پدیدست غایتینوشته شده که درستشکردیم و عشق را نه پدیدست غایتیهستش.ممنون از سایت عالی تون
اردشیر
2021-01-27T12:52:32
در بیت پنجم مکررا شنیده شدهآنجا که عشق خیمه زند جای عقل نیست، غوغا بود دو پادشه اندر ولایتی، کدام مصرع معتبر تر است باسپاس از همراهان شعر و ادب پارسی و ادمین گرامی
محسن
2020-07-24T21:47:45
با توجه به بیت زیر از جناب سعدی صاحب سخن من هم متنی نوشته ام که خواستم با هم در میان بگذارم. روح جناب سعدی شادمن در پناه لطف تو خواهم گریختنفردا که هر کسی رود اندر حمایتی در تنهایی خود بر آن یگانه بلند آسمان ابدیت بال گشوده ام