سعدی:گر کنم در سر وفات سری سهل باشد زیان مختصری

دکلمه چند بیت از این شعر زیبا در برنامه شماره 201 گلهای تازه ( آخرین برنامه گلهای تازه )

قمرالملوک وزیری این غزل را به همراه تار مرتضی نی داوود در ماهور اجرا کرده. بسی دلنشین است.

- به عقیده بنده چهار بیت ابتدایی این غزل اشاره عجیبی به واقعه عاشورا و بعد رضامندی حضرت سید الشهدا علیه السلام دارد بدین معنی که : سر دادن برای تو برای من جز زیان مختصری نیست و به طور کلی سر بخشی در ادبیات فارسی بیانگر نهایت رضا در برابر معشوق می باشد چنان که حکیم نظامی می فرماید : بگفتا گر خرامی در سرایش ، بگفت اندازم این سر زیر پایش.در بیت " ای که قصد ... اشاره به فرصت خواستن امام علیه السلام در شب عاشورا دارد جهت برپایی نماز و تعبد بیشتر ( صبر کن تا ببینمت نظری ).در باقی ابیات این غزل زیبا به راحتی می توان تقابل جبهه باطل و حق را علی الخصوص در موضوع نامبرده ، دید.درورد بی پایان خداوند بر حق مداران

دو بیت آخرش جواب کسانیست که این شعرهارو از روی ندانستن، بی فایده میدونن

باز هم جواب ان دوست که گفته است واقعه عاشورا - جوابتان را دوست پیشین دادند که سعدی چگونه به شمر میگفت ای که میخواهی مرا بکشی بهل تا روی ماهت را ببینم این مشکل را متاسفانه ما با بسیاری داریم خصوصا پس از امدن دروغانی آژده و آمیخته از مکتب عرفان بن عربی و اخوان المسلمین که تبلورش در حکومت فعلی ایران است و به زور ابن عربی که شیعیان را سگ و خوک میخواند و مولوی که بدترین نقدها را به شیعه دارد به شیعه منتسب میکنند من خود شیعی هستم و بسیار نقد بر دو خلیفه دارم و میدانم که سعدی گرچه حنبلی و یا شافعی بوده باشد بسیار با اندیشه شیعی همراه بوده و شخص بی تعصبی بوده و از شهیدان کربلا و شفاعت و ال محمد گفته و میتوان چون شاعران خوش ذوق اشعاری چون غزل ملمعش تو قدر اب چه دانی که در کنار فراتی را با واقعه عاشورا مخمس کرد اما ان بر گرفت ذوقی چیز دیگریست نه اینکه خود را به نادانی بزنیم و همه چیز را به دم مذهب خود ببندیم باز سعدی از چنگال چرکین این دروغان دور بوده شعر حافظ را همه جا به دم مذهب خویش بسته اند ما با جمعشان که مثلا دانشگاهی بودند گفتمقسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع اخر کجایش منظورش علی بن ابی طالب است میگفتند نه منظورش از شاه شجاع شاه شجاع علی بن ابی طالب است که شجاع بود ان تهرانی درباره ابن عربی نوشته در جواب اینکه ابن عربی گفته شیعیان را شکل خوک و سگ دیدم اولا خوک را در این کتابش نگفته در ان کتاب گفته دیگر انکه سگ با وفاست خیلی خوبه گفتم یعنی بگویم پدر سگ یعنی پدرت با وفاست نباید بدت بیایید ؟ واقعا که مسخره کرده اید - بیشتر مردم ایران تا زمان صفوی اهل سنت بودند و شعرا هم از همین ملتند و بیشترشان سنی هستند دیگر انکه این بزرگان مذهب خانوادگیشان چیز دیگریست و هنر و بزرگیشان چیز دگر - پاره ایشان مانند مولوی متعصب بودند پاره ای هم مانند سعدی و حافظ و سنایی متعصب نیستند - از سعدی و فردوسی و نظامی و حافظ و مولوی تنها فردوسی شیعه است و مابقی همه سنی هستند خاقانی و انوری خیام و سنایی و رودکی و فرخی سیستانی و منوچهری و مابقی بزرگان همگی سنی هستند بر عکس شاعران عرب ان زمان مانند متنبی و ابوالعلا معری و ابوفراس و ابونواس شیعه بودند مذهب ربطش به زمان و مکان و تولد شاعر است نه حقانیت مذهب - این را بفهمید اگر هم میخواهید چیزی را ذوقی به قضیه مذهبی خود ببندید یک چیزی که شدنی باشد بگویید یادم است دوستی از مهربانان اهل سنت این بیت حافظ را در نمازم خم ابروی تو با یاد امد حالتی رفت که محراب به فریاد امد اشاره به نماز ابوبکر در اولین روز خلافتش میدانست باز او میشد نه مانند این شمر بیا ببنمت عزیزم

در جواب دوستی که این شعر را در وصف عاشورا دانسته اند باید گفت سعدی اهل تسنن بوده و ارتباط اشعارش به وقایع شیعی اشتباهاست. در بیت دوم، گمان نکنم امام حسین به خدا گفته باشه تو که قصد هلاک من داری، چون خدا اصولا قصد هلاک کسی را نداره و امام حسین به شمر هم احتمالا نمی گفته تو که قصد هلاکمو داری بیا تا یه نظر روی ماهتو ببینم. در مجموع هیچ علتی نداره که هر شعری از هر بزرگی را به حوادث تاریخ شیعه مربوط کنید. این یک شعر عاشقانه است و بس.