گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:ما سپر انداختیم گر تو کمان می‌کشی گو دل ما خوش مباش گر تو بدین دلخوشی

❈۱❈
ما سپر انداختیم گر تو کمان می‌کشی گو دل ما خوش مباش گر تو بدین دلخوشی
گر بکشی بنده‌ایم ور بنوازی رواست ما به تو مستأنسیم تو به چه مستوحشی
❈۲❈
گفتی اگر درد عشق پای نداری گریز چون بتوانم گریخت تا تو کمندم کشی
دیده فرودوختیم تا نه به دوزخ برد باز نگه می‌کنم سخت بهشتی وشی
❈۳❈
غایت خوبی که هست قبضه و شمشیر و دست خلق حسد می‌برند چون تو مرا می‌کشی
موجب فریاد ما خصم نداند که چیست چاره مجروح عشق نیست به جز خامشی
❈۴❈
چند توان ای سلیم آب بر آتش زدن کآب دیانت برد رنگ رخ آتشی
آدمی هوشمند عیش ندارد ز فکر ساقی مجلس بیار آن قدح بی هشی
❈۵❈
مست می عشق را عیب مکن سعدیا مست بیفتی تو نیز گر هم از این می چشی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۸۳

تصاویر

کامنت ها

عماد
2015-06-26T02:29:41
دیده فرودوختیم تا نه به دوزخ بردباز نگه می‌کنم سخت بهشتی وشیموجب فریاد ما خصم نداند که چیستچاره مجروح عشق نیست بجز خامشیچند توان ای سلیم آب بر آتش زدنکآب دیانت برد رنگ رخ آتشیآدمی هوشمند عیش ندارد ز فکرساقی مجلس بیار آن قدح بی هشیهمه عالم نگران تا نظر بخت بلندبر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی
saeed ahadkish
2020-12-20T11:40:47
به همین سادگی و زیبایی"مست بیفتی تو نیز گر هم از این می چشی"