گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:جمعی که تو در میان ایشانی زآن جمع به در بود پریشانی

❈۱❈
جمعی که تو در میان ایشانی زآن جمع به در بود پریشانی
ای ذات شریف و شخص روحانی آرام دلی و مرهم جانی
❈۲❈
خرم تن آن که با تو پیوندد وآن حلقه که در میان ایشانی
من نیز به خدمتت کمر بندم باشد که غلام خویشتن خوانی
❈۳❈
بر خوان تو این شکر که می‌بینم بی فایده‌ای مگس که می‌رانی
هر جا که تو بگذری بدین خوبی کس شک نکند که سرو بستانی
❈۴❈
هرک این سر دست و ساعدت بیند گر دل ندهد به پنجه بستانی
من جسم چنین ندیده‌ام هرگز چندان که قیاس می‌کنم جانی
❈۵❈
بر دیده من برو که مخدومی پروانه به خون بده که سلطانی
من سر ز خط تو بر نمی‌گیرم ور چون قلمم به سر بگردانی
❈۶❈
این گرد که بر رخ است می‌بینی وآن درد که در دل است می‌دانی
دودی که بیاید از دل سعدی پیداست که آتشیست پنهانی
❈۷❈
می‌گوید و جان به رقص می‌آید خوش می‌رود این سماع روحانی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۲

تصاویر

کامنت ها

فرخ مردان
2017-06-17T11:20:16
به قول سرکار خانم سیمین دانشور "شعر سعدی مثل آب، روان است. "این شعر بالا هم نمونه ای از صحت این مطلب.