گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی

❈۱❈
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی
به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
❈۲❈
مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی مرا مگو که چه نامی به هر لقب که تو خوانی
چنان به نظره اول ز شخص می‌ببری دل که باز می‌نتواند گرفت نظره ثانی
❈۳❈
تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت ز پرده‌ها به درافتاد رازهای نهانی
بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی
❈۴❈
چو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی
مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان که پیر داند مقدار روزگار جوانی
❈۵❈
تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تو می‌روی به سلامت سلام من برسانی
❈۶❈
سر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۵

تصاویر

کامنت ها

دکتر ترابی
2015-07-08T22:17:30
بر آتش تونشستیم و دود شوق بر آمدتو ساعتی ننشستی، که آتشی بنشانیگمان نمی برم کسی قندی بدین شیرینی آفریده باشد .
کسرا
2015-07-08T14:23:27
عاشق بیت اول و هفتم این جاویدان شعرم... هزاران درود بر روح مطهر سعدی بزرگوار... وقتی که از جایی دلگیرم یا عصبانی... فقط شعرهای سعدی میتونه بهم آرامش بده... مصرع اول این شعر رو باید برای خود سعدی خوند... ای پادشاه سخن... ای نماد عاشقی ...ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی... که به هر که در خیالم آمد تو خوب تر ز آنی...روحش شاد ♥♥
رحمت
2015-06-27T20:59:09
جانانچرا اشارتی در سخنان شما بردرک معنی نیست.کسی نگوید چه میگذرد در حکایت باد صبا.چیست این باد صبا ،کیست.مورد اختلاف معانی درچیست.چه خبر است در ندانست کوی دوست.چگونه است که گوید سلام من برسانی.تا چند این حقیقت با چنان جذابی به گوش تان برساند.کمی محبت برسانید بر این درد.
دلیر
2014-11-21T21:43:32
استاد شجریان اجرایی خصوصی در مایه اصفهان با تار مرحوم لطفی دارند که فوق العاده گردش تغمات اصفهان را اجرا می کنند. بی نظیر است این آواز. گویا در محضر ادیب خوانساری اجرا شدهدر اینترنت هم پیدا می شود این آواز
نریمان
2014-11-14T21:38:11
سلام دوستان.غزلیات شیخ اجل،استاد سخن،سعدی شیرازی به تصحیح مرحوم کاظم برگ نیسی همراه با معنی چاپ شده است.دوستانی که می خواهند معانی غزلیات را بدانند به آن کتاب رجوع کنند.همچنین پیشنهاد می کنم آن دسته از غزلیات سعدی که استاد ارجمند محمدرضا شجریان خوانده اند را بشنوند،چراکه زیبایی غزل ها صدچندان می شود!
بهاره
2014-11-08T14:32:39
با سلام. خدمت دوستان عرض کنم که من تمرین بیات اصفهان این غزل رو دارم . و روی خود تصویرش نوشته تمرین استاد شجریان با همایون در 9 سالگی. منم اولش فکر کردم با خانم مهرعلی هست. اما روی ویدیوش چیز دیگه ای نوشته
منصور
2015-05-15T08:16:07
استاد تاج اصفهانی این شعر را در یک بزم خصوصی در منزل امام موسی صدر در سوریه، هنگامی که با همسرش به زیارت حضرت زینب رفته و از آنجا می خواسته به کربلا برود، درحضور امام موسی صدر و جمعی دیگر در مایه افشاری خوانده که بسیار زیباست !
یادگار
2015-03-03T19:23:54
شاخه گل شماره 388،استاد محمودی خوانساری،استاد جلیل شهناز،مایه دشتی،حتماًگوش کنید.
مرتضا
2015-04-28T09:54:12
دوستان این غزل رو با صدای استاد شهرام ناظری گوش کنیدفوق العاده استعالی
مرضا
2015-04-28T09:53:14
دوستان این غزل رو با صدای استاد شهرام ناظری گوش کنیدفوق العاده است
احمد
2015-04-12T07:26:41
من این غزل را اول بار با صدای آقای مختاباد شنیدم و حظ وافر بردم.به دوستان توصیه میکنم بنیوشند.
رضا حقیقی
2016-09-06T02:58:44
بیت سوم مصرع دوم "مرا مگوی" نوشته شده که اشتباهه و در ضمن وزن رو هم به هم می ریزه و درستش "مرا مگو" هست.
گلستان ارم
2016-08-01T15:00:08
با درود خدمت دوستان عزیز.به نظر بنده این غزل بسیار زیبا رو با صدای پهلوان آواز ایران استاد ایرج گوش بدهید که استاد با صدای ملکوتی خود این غزل رو در دستگاه همایون گوشه شوشتری اجرا میکنن .شاخه گل 465.نوازندگان هم زنده یا استاد علی تجویری.زنده یاد جلیل شهناز .زنده یاد منصور صارمی و زنده یاد استاد جهانگیر ملک .آوازی که استاد ایرج میخونن با هیچ صدا و نوایی قابل مقایسه نیست انشاءالله سلامت باشن و همچنان از حنجره ی جادوییه ایشون بهرمند باشیم .
۷
2016-10-12T06:44:36
پیوند به وبگاه بیرونیمحمد رضا شجریان > گل‌های تازه 133
حسین
2016-01-29T00:09:04
من در مورد این غزل چی بگم نه فقط این غزل همه و همه اینارو انسان نمیتونه گفته باشه نه من باور نمیکنم هر چقدر که انسان سلطان سخن باشه کار انسان نیست اینا از جایی دیگر است کار خودشه اره اونه
رضا آفاق
2016-03-02T21:31:53
به نظر من ضرب آهنگ های این غزل و همچنین نحوه قرار گرفتن واژه ها و از همه مهم تر، مفهوم بلند بالایی که تمام این عناصر را به خدمت خود گرفته،فقط و فقط میتواند یک معجزه باشد
م
2012-05-25T00:12:05
نام‌هایشان را فراموش کرده‌ام، اما از نظر آن چه که به طول بخش‌ها مربوط می‌شود و وزن را می‌سازد، این مصرع یک بخش بلندتر است و وزنش می‌لنگد:مرا مگوی که چه نامی به هر لقب که تو خوانیاگر با قبلی، بخش به بخش مقایسه کنیم، یا بایدمرا مگوی چه نامیباشد و یامرا مگو که چه نامیکه دومی آهنگین‌تر و روان‌تر به نظر می‌رسد.* اگر کسی بگوید که عروض و واج و تکواژ و لفظ جایگزین سیلابس در فارسی و فرق آن با بخش چه بود، سپاس‌گزار خواهم بود.** حالا که این‌ها را می‌خوانید، همین‌جا بگویم و سپس حذف نمایید: ساعتی گشتم تا لینک درج حاشیه را یافتم، بعد از مراجعه به حاشیه‌ها و دیدن اولین و آخرین (لطفاً یادداشتی بالای صفحه بگذارید که ترتیب زمانی جدید به قدیم است یا بالعکس) و کسب اطمینان از این که بسته نشده‌اند دیدم آخر یک جمله که اصلاً نمی‌خواندمش یک لینک وجود دارد؛ لطفاً لینک درج حاشیه را Bold و Highlight کنید و هر نظر هم، عنوان و نویسنده و ساعت درجش را با خوش‌سلیقگی جدا نمایید؛ این طور که هست، انگار همه را با NotePad نوشته‌اند! برای عباراتی که معانی جایگزین با hover دارد هم، زیرخطی، کج‌نوشتی، اختلاف رنگی چیزی به کار برید که معلوم باشد نسخۀ جایگزین دارد؛ آدم به طور معمول که موقع خواندن نشان‌گر را روی ابیات حرکت نمی‌دهد تا متوجه شود.
بابک
2012-09-07T10:22:36
برنامه گلها، شمارهٔ 133آواز استاد شجریان به همراه سنتور از استاد پایور
حامد
2012-05-14T14:11:53
در مرد مطلبی که علی آقا گفتند باید بگم استاد شجریان در آن کار در حال تدریس به خانم مهرعلی هستند نه خانم پریسا.
م.م
2012-04-12T20:37:00
جهان هستی هرگز گوهری به این والایی به وجود نخواهد آورد.
علیرضا
2011-02-27T14:25:45
سلام از کجا منبعی که معانی اشعار در اون باشه رو گیر آورد؟
علی
2011-01-20T19:31:19
در ادامه ی نظر خانم نگار لازم به ذکر است که صدای استاد را در هنگام تدریس برای خانم پریسا بشنوید. ابیاتی از این شعر در آن تمرین چنان شیوا به آواز در آمده که جان کلام جمیل سعدی به جان مینشیند چنان که کیفیت پهیین ضبط کوچک تاثیری بر آن نگذاشته.حتما بشنوید.
negar
2011-01-07T16:52:37
اگر صدای استاد شجریان را با این شعر نشنیده اید حتما به دنبالش باشید، واقعا شنیدنی است.
محمدرضا
2014-03-18T02:47:55
این بیت : بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانیتوسط دکتر محمد اصفهانی در آلبوم برکت و کنسرت ها اجرا شده که بسیار شنیدنی هست.
ناشناس
2013-12-10T12:29:58
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
وصال
2014-09-11T22:18:27
نوار اموزشی استاد شجریان که دوستان از ان یاد کرده اند مربوط به اموزش همایون شجریان توسط استاد میباشد
علی
2014-05-22T20:37:46
ریاضت من شب تا سحر نخفته چه دانی نسخه محمد علی فروغی
ناشناس
2014-07-01T23:40:08
این شعرو پیشنهاد میدم باصدای جناب ناظری گوش بدین تااز زندگی لذت ببرین
حمید
2019-12-06T09:16:35
اینجا کاملا مقصود از معشوق والا خبر میده، جایی که میگه شب تا سحر نخفته چه دانی، نشان میده که انتظار وصالِ خداوند رو در سحر میکشه. از نظر عرفا هم مقصود از پرده، اون کوک آدمیست که اگر با نظام آفرینش سازگار بشی، قلبت به نور معرفت خدای متعال روشن میشه. در آخر:صبر را دانم ولی تا کوی دوستراه اگر نزدیکتر داری بگو
rezasafari
2019-12-02T03:14:06
روان شاد ، آقای سروستانی ابیاتی از این غزل را بسیار زیبا به آواز، خوانده اند
محبوبه
2020-05-12T08:12:41
با سلام و تشکر از زحمات مدیران سایت خوب تاریخ مادر بیت آخر بکش از مصدر کشیدن می آیدو به کمند برمی گردد که در مصراع اول این بیت آمده است. از مصدر کشتن نمی آید چون کشتن اسیر روا نیست. و کسی اسیر را نمی کشد . بلکه کمندی که با آن اسیر را گرفته است می کشد
سپهر
2019-06-16T21:07:41
درود فراوانبه چشمم آمد که چندی از شعردوستان و سعدی پسندان عزیز درباره ی بیت هشتم اظهار نظرات کج و معوجی کرده بودند و لازم دیدم چند نکته رو متذکر بشوم.اول اینکه در مصراع هشتم هیچ سکته وزنی ای وجود ندارد. چیزی که به گوش دوستانِ ناآشنا با عروض شعر فارسی سکته آمده یک اختیار شاعری پر کاربرد هست که بر طبق آن یک هجای بلند جایگزین دو هجای کوتاه میشود و در اینجا مفاعلن فعلاتن در بیت دوم بر اثر همین اختیار به مفاعلن مفعولن مبدل شده است.چند مثال از این اختیار شاعری:مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن که گاه تبدیل به مفعولن فاعلن میشودگویی بط سفید جامه به صابون زده ستکبک دری ساق پا در قدح خون زده ستبر گل‌تر عندلیب گنج فریدون زده‌ستلشکر چین در بهار بر که و هامون زده‌ستلاله سوی جویبار لشکر بیرون زده‌ستخیمهٔ او سبزگون، خرگه او آتشین... (منوچهری)یامفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فَعل (فعول) که تبدیل به مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلن فاع در مصراع نخست شده است‌.در کارگه کوزه گری رفتم دوشدیدم دو هزار کوزه گویا و خموشناگاه یکی کوزه برآورد خروشکو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش (عمر خیام نیشابوری)و اما نکته ی دوم، استدعا دارم از دوستان و بزرگواران عزیز که توجه کنند، آثار کلاسیک (و حتی معاصر) ادبی بازیچه و سطور روزنامه نیستند که صرفا به ظن و گمان و به اعتبار سلایق شخصی دستخوش تغییرات ناروا قرار گیرند. هر سطر و بیت و قطعه ادبی که مورد مطالعه ی ادب دوستان گرامی قرار میگیرد حاصل تلاش های شبانه روزی و مقابله نسخه های عدیده ی قدیمی و خطی موجود در کتابخانه های شرق و غرب هست و صرفا به خوشامد مصحح نوشته نشده که دوستان به خود اجازه می دهند سلیقه شخصی شان را هنگام کج فهمی ابیات لحاظ کنند. این مورد را بسیار در نظرات سایت فخیم تاریخ ما دیده ام و حال هم از بی طاقتی این چند سطر را رقم میزنم. این آفت امانت ناداری ادب دوستان متاسفانه و بدبختانه تنها بلای امروز ما نیست و به درازای تاریخ ادب فارسی گریبان گیر ما بوده است و چه بسیار آثار ارزشمند و مهم را فاسد و مضمحل کرده است. استدعای عاجزانه دارم به عرایض بنده توجه درخور مبذول بدارید.تنتان به ناز طبیبان نیازمند مباد
Saman Mokhtar. M.
2021-02-02T00:51:38
درودبرشماجناب استاد شجریان، در جلسه ای خصوصی و آموزشی در خصوص آواز بیات اصفهان، در حضور جناب استاد ناظری، بیت را به این شکل می‌خوانند؛تو را که دیده ز خوابِ خمار ، باز نباشدریاضتِ منِ شب تا سحر نخفته چه دانی!؟ولی در اینجا به گونه‌ای دیگر است.
امیرعلی
2020-11-17T15:41:22
همه اواز ها بینهایت خوب بودن ولی اونی که به دل من نشست بیات اصفحان و استاد خوانساری بودن
محمد
2020-08-06T10:38:14
این شعر در اجرایی از استاد شجریان و استاد جلیل شهناز در جامه دران اصفهان هم اجرا شده است....
محمد
2020-08-06T10:25:25
در اجرای خصوصی استاد شجریان و خانم مهستی نوازنده سنتور فضل الله توکل هستن، به اشتباه منصور صارمی ذکر شده...
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
2020-11-11T02:37:14
ابتدا یک خواهش از دوستان عزیزدر ابتدای کار درج شده است که کدامیک از اساتید بزرگ موسیقی، این غزل را خوانده اند دیگر نیازی نیست ده بار این نکته تکرار شودبنده شخصا در آواز مرید و عاشق آواز استاد شجریان هستم و گوشم نوع دیگری از آواز را نمی تواند بشنود ولی دلیلی ندارد زیر هر غزل تکرار کنم استاد این را خوانده است آن هم به کرات و مکرراما در مورد این بیت:چنان به نظره اول ز شخص می‌ببری دلکه باز می‌نتواند گرفت نظره ثانیچرا خداوند سخن سعدی بزرگ از نظره استفاده کرده و از نظر استفاده نکرده؟ قطعا اگر می خواست برایش مثل آب خوردن بود که با تغییراتی در کلمات، «نظر» را در بیت جا دهد اما عمدا از نظره استفاده کرده است.نظر، نگاه کردن است و ممکن است طولانی باشد یا مکرر. اما نظره در زبان عربی یک بار نگاه کردن است یعنی یک نگاه کوتاه و ریز و گذرامی خواهد بگوید در همان نگاه کوچولویی که چه بسا بی اختیار از طرف صاحب نگاه به تو بیفتد کار تمام می شود و شخص نمی تواند جلوی نگاه دومش را بگیرد. یعنی چشم خیره می شود و اختیار از کف می رود.
۷
2017-10-22T01:21:06
پیوند به وبگاه بیرونیبزم خصوصی | شجریان، مهستی، یاحقی
منصورمهدی دولتخواه
2017-11-29T16:04:24
البته به این شکل هم میشه گفت: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان / که مرد پیر بداند بها و قدر جوانی
منصورمهدی دولتخواه
2017-11-29T15:58:39
در بیت "مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان / که پیر داند مقدار روزگار جوانی " وزنش درست نیستبه نظرم به این شکل مناسب تر است: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان / که پیر قدر بداند بهای روز جوانی
سیدم ساعد ح
2017-03-14T00:18:12
در بیت:مرا گناه نباشد نظر به روی جوانانکه پیر داند مقدار روزگار جوانیمصراع دوم سکته دارد که با توجه به تسلط و استادی در سخن حضرت شیخ اجل بعید است که این مصراع را چنین سروده باشند‌نیکوتر و زیبنده تر است که این مصراع اینگونه اصلاح گردد:که پیر قدر بداند روزگار جوانیکه با عروض شعر هم بی تناسب نیست
۷
2017-03-14T01:58:09
پیوند به وبگاه بیرونیآواز همایون استاد ایرج یک شاخه گل 46551" 8"
بهروز
2018-11-24T23:19:41
استاد شجریان در آلبوم دیلمان که توسط کانون پرورش فکری منتشر شده این شعر را احرا کرده اند.
محمد منتظری
2018-12-03T18:42:42
با سلامفکر میکنم در بیت آخر با توجه به مضمون بیت که گرفتن اسیر است، بهتر است بکِش (از مصدر کشیدن) استفاده شود تا بکُش (از مصدر کشتن) چون کشتن اسیر هرچند از معشوق بعید نیست ولی مراد عاشق هم نیست و همچنین رسم عرفی و دینی هم بر کشتن اسیر نیست. به جز معدودی از فتوحات صدر اسلام در سایر موارد اسرا به بردگی کشیده می‌شدند و به نقاط مختلف جهان اسلام کوچانده می‌شدند.از طرفی نمونه‌هایی از کشیده شدن به زنجیر یار در ادبیات وجود دارد. مانند:حلقه‌ای بر گردنم افکنده دوستمی‌کشد هر جا که خاطر خواه اوستاز طرفی اگر قصد کشتن باشد تیر معشوق است که به سمت عاشق روانه می‌شود نه کمند. کمند بر سر انداختن برای اسیر گرفتن است. مگر اینکه تصور کنیم معشوق قصد خفه کردن عاشق را داشته که در ادبیات فارسی یک نو آوری در نحوه عاشق کشی است!این ابیات بیشتر با مضامین تسلیم و رضا و متابعت و اطاعت تناسب دارد تا قتل و گشودن دست غارت معشوق بر جان عاشق. چنان که در بیت دوم معشوق کسی است که عاشق را از کمند انانیت می‌رهاند و آزاد می‌سازد.
سعدی
2018-06-03T05:05:20
سلام در حضور عزیزان، معنی نیمە بیت اول نمیدانم اگر کسی معنیش بنویسە خیلی ممنون میشم... از کردستان عراق
یگانه یگانی
2021-12-19T20:32:49.3822387
در خوانش شعر فارسی درست است که حرف ربط را وُ بخوانیم، نه وَ مثلاً در فایل صوتی اول می‌گوید تو پرده پیش گرفتی وَ ز اشتیاق جمالت. درست است بگوییم تو پرده پیش گرفتی وُ (اُ) ز اشتیاق جمالت. در تلفظ صحیح خوانش اشعار فردوسی، واو اول بیت را هم اُ می‌خوانند، حتی اگه شده یک کرسی ی زیر آن بگذاریم. مثلاً این مصراع سعدی مرا به هیچ بدادی یُ من هنوز بر آنم... 
حمیدرضا
2021-12-20T11:31:42.3203387
قاعدهٔ روخوانی متن برای مخاطب عام معاصر آن است که به زبان متداول و لهجهٔ معیار عصر خوانده شود. حتی این که «و» در روزگار سعدی (یا حتی فردوسی) به شیوه‌ای که فرمودید خوانده می‌شده به نظر من به شدت زیر سؤال است (منظور جایی است که به طور مشخص می‌بایست va یا به قول شما vo خوانده شود و نه جایی که به ضرورت شعر قطعاً o خوانده می‌شود). می‌فرمایید چرا؟ به تصویر زیر نگاه کنید. طبق اشارهٔ ارسال‌کنندهٔ تصویر (کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران ذیل این نوشته) این متن فارسی اعراب‌گذاری شده در سال ۴۸۴ هجری قمری کتابت شده است که فاصلهٔ زیادی با عصر فردوسی ندارد. به اعراب «و» دقت کنید: و به این یکی (اصل تصویر اینجاست که تاریخ کتابت را ۹۲۲ هجری قمری ثبت کرده): این که بر مبنای ریشه‌شناسی واژه و احتمالاً مکتوبات محدودی که از زبان پهلوی یا حتی فارسی میانه به دست ما رسیده چنین داوری بکنیم و قاعده و قانون صادر کنیم کار درستی نیست. کما این که این حدس من راجع به مأخذ احتمالی قاعده‌ایست که عنوان فرمودید و حدس دیگرم آن است که این قاعده «من‌درآوردی» سره‌گرایانی باشد که چون فکر می‌کنند «وَ» از عربی وارد فارسی شده برای «o» و به تبع آن «vo» هویتی ملتی قائل شده باشند و تصور می‌کنند نفی صورت اول به نوعی نفی صورت عربی آن باشد. در کل، اگر برای این قاعده مأخذی مثل نقل قول از ادیبان یا زبان‌شناسان سرشناس عنوان بفرمایید بسیار عالی خواهد شد. از این جهت به نظر من حتی اصالت تاریخی و درستی قاعده‌ای که مطرح فرمودید هم زیر سؤال است. اما به فرض که اینطور نباشد، یعنی واقعاً در روزگار گذشته چنین خوانشی از «و» رایج بوده (من بعید نمی‌دانم با توجه به عدم وجود رسانه‌های صوتی و تصویری و تنوع بالاتر لهجه‌ها در مناطقی چنین تفاوتهایی دیده شود و نه تنها «وُ» که «و‌ ِ» هم جاهایی رایج بوده باشد (من بشخصه در لهجهٔ دوستان شهرکردی و در محاورهٔ معمول «وُ» را به کرات شنیده‌ام)! همچنان که شاه سابق «را» را «رِ» می‌گفت. این آخری را به حساب شوخی یک بیسواد در این حوزه‌ها بگذارید)، مگر فقط تفاوت در همین یک واژه بوده؟ شما همان تصاویر اعراب‌گذاری شده را ببینید. «یکی» را «یَکی» اعراب‌گذاری کرده و عموم کلمات منتهی به های ناملفوظ (مثلاً «جسته» را) با فتحه حرکت گذاشته. آیا در این مورد عقیده ندارید باید همه را عین آن روزگار بخوانیم؟ فقط اینها نیستند. عموم واژه‌های عربی در فارسی به نحوه‌ای دیگر تلفظ می‌شوند (منظورم حروف خاص زبان عربی نیست، بعضاً حرکت حروف هم تغییر کرده، مثلا عموماً ما «مَحَبت» را «مُحَبّت» یا حتی در زبان محاوره «مُحِبت» تلفظ می‌کنیم). آیا با توجه به این تغییرات باید همهٔ این کلمات را هم مانند زبان منبع آنها تلفظ کنیم؟ و اصلا مگر کسی ادعا کرده که متن را دارد مطابق روزگار نویسنده و شاعر می‌خواند؟ آیا کسی اصلاً می‌تواند چنین ادعایی بکند؟ و حتی اگر مانند ادیبان و شاهنامه‌پژوهان چنین تلاش‌هایی در روخوانی اشعار صورت بگیرد نتیجه‌اش غیر از مصنوعی به نظر رسیدن تلاش فرد، بیشتر می‌تواند آن باشد که متنی را که فرد با گویش معاصر می‌توانست با شنیدن آن به راحتی بفهمد تبدیل به متون زمخت و غیرقابل درکی می‌کنند که شنونده می‌بایست با جستجو و پژوهش تازه به این برسد که مثلاً این «خُرامیدن» همان «خَرامیدن» خودمان است یا «مُقام» همان «مَقام» و به زعم شائبه‌ای که تلفظ متفاوت این اساتید ایجاد می‌کند (نکند اینطوری می‌خواند چون معنی دیگری دارد؟!) تفاوت معنایی ندارند (مثالهای بهتری برای این مورد وجود دارد که با آن برخورد کرده‌ام اما الان به ذهنم نمی‌رسند). حتی اگر چنین مشکلی رخ ندهد احتمال زیادی وجود دارد که خوانش‌های اینچنینی بیشتر شبیه قرائت اشعار با لهجه‌های ساختگی محلی به نظر برسد (خصوصاً زمانی که عمق اصالت‌گرایی به قواعد موهومی برای چیزی مثل قاعده‌ای که برای «و» عنوان فرمودید برسد، مثالش دم دست است: «وُزاشتیاق جمالت!»، شنونده‌ای که متن را نمی‌بیند و مثلاً از طریق پادکست به روخوانی گوش می‌کند به نظرتان اینجا چه فکرهایی می‌کند؟). و در نهایت چه بسا که سرایندگان این ابیات به زعم باورمندان این قواعد اشعار خود را غلط می‌خوانده‌اند و نمی‌دانستند! گواهش همان تصاویر اعراب‌گذای شده.
ملیکا رضایی
2021-12-20T11:45:53.4726115
درود ها ... واقعا از سخنان از شما بهره بردم ...سپاس از شما ؛ راستش من در این زمینه تخصصی ندارم اما معلمان ادبیات در دوران مدرسه وَ را اکثرا در بیشتر نثرها و اشعار وُ می‌گفتند ولی خب خود من نمیدونم دقیقا کدوم درست هست برخی جاها وَ میگم برخی جاها نه :-) باز هم سپاس
محمدحسین یوسفی mhh.yousefi@gmail.com
2022-03-11T22:09:46.7070888
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی. واقعا تضاد صورت و جان تا چه حد عمق معنایی عرفانی ایجاد کرده. یوسفی  
احسان چراغی
2022-06-26T10:43:02.4005165
این ابیات سعدی مرتبط با بیت نهم این غزل است:   تو که یک روز پراکنده نبوده‌ست دلت صورت حال پراکنده دلان کی دانی   غم دل با تو نگویم که نداری غم دل با کسی حال توان گفت که حالی دارد
شیخ نوید نظری
2022-09-19T22:30:38.6739167
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی این مصرع زیبا همان معنای "و لم یکن له کفوا احد" است. "لیس کمثله شیء"
محمدپویا تیموری
2022-09-24T23:00:20.0984136
زیبایی این شعر هنگامی ملموس تر میشود که آن را با تار شهناز و صدای آسمانی محمدرضا شجریان بشنوید. از خود این زیبایی رو دریغ نکنید عزیزان.
یوسف شیردلپور
2022-12-09T21:39:31.7499671
درود برشما آقا پویای بزرگوارهمین الان دریک روستا در دل جنگل بطوری که هیچ طرف ما دیگر نه آبادی هست نه یک روستا، ماهم چند خانواده بیشتر نیستیم هوا هم  بارانی والبته خیلی سرد پشت بخاری هیزمی صدای قل قل کتری شرشر باران فقط من و خدا هیچ کس نیست اما این شعر وغزل ناب وصدای از خود بی خود نمای استاد شجریان وحضور خداوند راکه حتی میشود حتی درآغوشش گرفت دیگر چه حاجت به چیزی دیگر؟ آری دوست عزیز من همین آواز ماندگار خسرو  دوجهان استادرا  راگوش میدم واین بیتی را که خیلی دوستش میدارم همیشه برای آنانی که عاشقونم  میفرستم مخصوصا به استاد شجریان وحالاهم تقدیم همه عزیزان ❤️ وشما دوست عزیز تاریخ مای من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تومی روی بسلامت سلام ما برسانی این هم شماره ام اگرگذرتان به شمال افتاد یکه کلبه چوبی درویشی درخدمتیم 09112388986 09339540428 حق✋✋ 
یوسف شیردلپور
2022-12-24T09:34:49.3510856
جناب سپهر درودها برشما وهمه تاریخ مای های اهل شعروادبیات ناب پارسی منمنونم باب تذکرات بجا وتوضیحات مفیدتان بهرمند شدیم تاباشند ماننددوستان صاحب نظران اهل دل چون شما تاریخ مای ها که مایه مباهات است وافتخار که هنوز عشق میورزند به این گنج گرانبها روح بلللللند همچوسعدی ها شاد پایدار وماناباشید🌹🌹🙏🙏
حمیدرضا
2023-05-25T10:04:22.342306
در مورد تلفّظ کهن واو عطف مطلب جدیدی دیدم. در صفحهٔ ۳۶ کتاب «تلفّظ در شعر کهن فارسی» نوشتهٔ وحید عیدگاه طرقبه‌ای که ابتدای آن در این نشانی در دسترس است به نقل از فرهنگ جهانگیری نوشتهٔ جمال‌الدین حسین بن فخرالدین حسن اینجوی شیرازی مربوط به دورهٔ گورکانیان هند (پایان بازنگری ۱۰۳۳ هجری قمری) آمده است که او اعتقاد داشته واوهای ابتدای اشعار را می‌بایست به فتح خواند. نمونه: و دیگر که گیتی ندارد درنگ - سرای سپنجی چه پهن و چه تنگ و به نقل از وحید عیدگاه در همان صفحه «این سخن او نشان می‌دهد که ادیبان قدیم واوهای آغازین مصراع را در شعرهای کهن به فتح می‌خوانده‌اند و آنچه  پژوهشگران امروز دربارهٔ تلفّظ وُ می‌گویند و متن‌های کهن از قبیل شاهنامه را بر اساس آن حرکت‌گذاری می‌کنند در نوشته‌های ادیبان گذشته تأیید نمی‌شود».
منصورمهدی دولتخواه
2023-06-05T16:45:20.2036754
بیت: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان که پیر بداند مقدار روزگار جوانی ایراد داره، من سعی کردم اصلاحش کنم به این شکل، شاید بهتر باشه: مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان چنان که پیر بداند بهای روز جوانی
mr
2023-08-10T11:46:18.0222702
این شعر با آواز استاد ناظری واقعا آرامش محضه
ادبیات
2023-10-30T18:12:31.1356564
درود، ما در آثار صنع حیرانیم🌹👌