گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:پای سرو بوستانی در گل است سرو ما را پای معنی در دل است

❈۱❈
پای سرو بوستانی در گل است سرو ما را پای معنی در دل است
هر که چشمش بر چنان روی اوفتاد طالعش میمون و فالش مقبل است
❈۲❈
نیکخواهانم نصیحت می‌کنند خشت بر دریا زدن بی‌حاصل است
ای برادر ما به گرداب اندریم وان که شنعت می‌زند بر ساحل است
❈۳❈
شوق را بر صبر قوت غالب است عقل را با عشق دعوی باطل است
نسبت عاشق به غفلت می‌کنند وآن که معشوقی ندارد غافل است
❈۴❈
دیده باشی تشنه مستعجل به آب جان به جانان همچنان مستعجل است
بذل جاه و مال و ترک نام و ننگ در طریق عشق اول منزل است
❈۵❈
گر بمیرد طالبی در بند دوست سهل باشد زندگانی مشکل است
عاشقی می‌گفت و خوش خوش می‌گریست جان بیاساید که جانان قاتل است
❈۶❈
سعدیا نزدیک رای عاشقان خلق مجنونند و مجنون عاقل است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۲

تصاویر

کامنت ها

وشایق
2015-09-09T22:02:35
با سلام ( سعدیا نزدیک رای عاشقان خلقمجنونند و مجنون عاقلست ) (هستم من از عشقت زهر دیوانه ای دیوانه تر زیرا تو در حسنی ز هر دردانه ای دردانه تر دیوانگی ما را بود نسبت به عقل این و ان ماییم در گیتی ز هر فرزانه ای فرزانه تر )
ساناز
2012-05-07T12:19:13
یادداشتی درباره یکی از ابیات این غزل:پیوند به وبگاه بیرونی
Polestar
2021-03-09T21:39:59
در بیت هفتم به نظرم بهتره که کلمۀ همچنان جداگانه نوشته بشه: هم چنان
۷
2018-01-20T12:58:35
عجب خواننده ای بوده این ناهید دایی جواد اصفهانی.یک راننده نامرد زیرش گرفت.پیوند به وبگاه بیرونی
۷
2018-01-20T13:34:47
ناهید دایی‌جواد، معروف به «ناهید اصفهانی» در بیست و هشتم اردیبهشت سال 1321 در محله «احمدآباد» اصفهان به دنیا آمد.فعالیت هنری او به‌ صورت حرفه‌ای، زمانی آغاز شد که در دانشکده با سیروس ساغری و جهانبخش پازوکی آشنا شد. ناهید از محضر اساتیدی چون تاج اصفهانی، حسن کسایی، حبیب‌الله بدیعی بهره برد و در کنار اساتیدی چون حسین قوامی فعالیت هنری داشت.اوایل دهه چهل ترانه‌ «غروب کوهستون» را اجرا کرد و با اجرای اولین ترانه، نام او بر سر زبان‌ها افتاد. برخی از ترانه‌هایی که با صدای زنده‌یاد پوران ماندگار شد، پیش‌تر توسط ناهید دایی جواد در اصفهان اجرا و ضبط شده بود.گویا غلامرضا تختی با آهنگ غروب کوهستون به خواب میرفت.علی زند وکیلی این ترانه را بازخوانی کرده است.پیوند به وبگاه بیرونی
۷
2018-05-13T17:29:50
سرو ما را پای معنی در دل استبه راستی این سرو در دل ما پا گرفته است.بیت 7دیده باشی تشنه چه عجله ای دارد که به آب برسد نسبت جان عاشق با معشوق چنین است.
احسان چراغی
2022-03-03T11:21:03.5801858
این سه بیت در سه غزل متوالی ۷۱ و ۷۲ و ۷۳ ارتباط معنایی دارند.   برادران طریقت نصیحتم مکنید که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگ است   دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست   نیکخواهانم نصیحت می‌کنند خشت بر دریا زدن بی‌حاصل است
فاطمه زندی
2022-08-28T20:36:13.8543048
معنی غزل ۷۲ حضرت سعدی وزن:فاعلاتن فاعلاتن فاعلات(بحر رمل مقدس مقصور) ۱-سرو درختی است همیشه سبز که در ادبیات فارسی شاعران قد و قامت معشوق را بدان تشبیه کرده اند. استعاره مکنیه:پای سرو،پای معنی/استعاره مصرحه:سرو(معشوق). معنی:سرو بوستانی که پایش در گل فرو رفته است؛اما معشوق ما معنا و حقیقتی است که بر دل و خاطر ما پای نهاده و در آن جای گرفته است. ۲-طالع:۱۲/۳/میمون:خوش یمن، خجسته ومبارک/فال:شگون،پیش بینی نیکو/مقبل:اسم فاعل از اقبال،خوش اقبال و سعادتمند،نیک. معنی: هر کس چشمش بر روی زیبا و سعادت بخش وی بیفتد،اقبالش خجسته و بختش نیک است. ۳-تشبیه مرکب تمثیلی:نصحیت نیکخواهان برای من مثل خشت بر دریا زدن است/کنایه خشت بر دریا زدن(کار بی فایده کردن). معنی:نصیحت کنندگان و نیکخواهان مرا پند می دهند؛اما پند دادن من همان قدر بی فایده است که خشت زدن بر روی دریا. ۴-شنعت زدن:طعنه زدن و سرزنش کردن. تضاد معنوی:گرداب،ساحل. معنی:ای برادر، ما به گرداب عشق در افتاده ایم و آن کسی که به ما طعنه می زند و دشنام می دهد، بر ساحل ایستاده و از حال اسیر گرداب آگاهی ندارد. ۵-شوق:اشتیاق و آرزومندی و آن جستن دل است برای دیدن معشوق،و در نزد عارفان آتشی است که خداوند در دل اولیای خود قرار می دهد/قوت:قدرت و نیرو/دعوی:ممال دعوا،ادعا،لاف و گزاف. تضاد:عقل و عشق،شوق و صبر. معنی:نیروی اشتیاق بر شکیبایی چیره است و ادعا و لاف زنی عقل در برابر عشق باطل و ناپذیرفتنی است. ۶-نسبت کردن:نسبت دادن،منسوب کردن. جناس اشتقاق:غفلت و غافل،عاشق و معشوق. معنی:مردم،عاشق را،که معشوق دارد،غافل می پندارند؛در حالی که هر کس معشوقی ندارد و عشق را تجربه نکرده است،در حقیقت غافل است. ۷-مستعجل:اسم فاعل از استعجال،عجله کننده،شتابنده/جانان:معشوق و محبوب همچون جان عزیز. تشبیه مرکب:مصراع دوم مشبه عقلی،مصراع اول مشبه به حسی. معنی:آیا دیده ای که انسان تشنه چگونه به طرف آب می شتابد؟جان هم با همان اشتیاق به سوی جانان شتابنده است. ۸-نام و ننگ:آبرو و شهرت/منزل:توقفگاه موقت کاروان،محل فرود آمدن و اقامت که همیشگی نیست،مرحله و قسمت،در اصطلاح تصوف به مراحل سلوک گفته می شود که بعضی آنها را به هزار رسانیده اند.و خواجه عبدلله انصاری در صد منزل خلاصه کرده است. تضاد:ننگ،نام/تناسب:طریق، منزل. معنی:اولین مرحله در راه عشق،بخشیدن ثروت و واگذاشتن جاه و مقام و چشم پوشی از شهرت و آبروست. ۹-طالب:طلب کننده یار،عاشق/سهل: آسان و راحت. تضاد:بمیرد و زندگانی، سهل و مشکل. معنی:اگر طالب و دوستار یار در بند او جان دهد سهل و آسان است؛ ولی در آن حال زنده ماندن در بند دوست آسان نیست. ۱۰-خوش خوش:آهسته آهسته،به تدریج. معنی:عاشقی آرام آرام می گریست و می گفت: اگر کننده عاشق، معشوق باشد،جان به آرامش می رسد. ۱۱-مجنون(دوم):۷/۱۰. تضاد:عاشق،عاقل/جناس تام:بین دو((مجنون)). معنی:ای سعدی در باور و عقیده دل دادگان و عاشقان،کسانی که عاشق نیستند،دیوانه،  و مجنون بن قیس،خردمند است... منبع : شرح غزلهای سعدی  دکتر محمدرضا برزگر خالقی  دکتر تورج عقدایی  و با تشکر از خانم فرنوش اسکورچی  شاد و تندرست باشید 
سفید
2023-04-18T02:07:42.888337
  نیکخواهانم نصیحت می‌کنند خشت بر دریا زدن بی‌حاصل است ای برادر ما به گرداب اندریم وآن که شنعت می‌زند بر ساحل است  
سفید
2023-04-18T02:08:18.4261869
  شوق را بر صبر قوت غالب است...