سعدی:صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست بر خوردن از درخت امید وصال دوست
❈۱❈
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
بر خوردن از درخت امید وصال دوست
بختم نخفته بود که از خواب بامداد
برخاستم به طالع فرخنده فال دوست
❈۲❈
از دل برون شو ای غم دنیا و آخرت
یا خانه جای رخت بود یا مجال دوست
خواهم که بیخ صحبت اغیار برکنم
در باغ دل رها نکنم جز نهال دوست
❈۳❈
تشریف داد و رفت ندانم ز بیخودی
کاین دوست بود در نظرم یا خیال دوست
هوشم نماند و عقل برفت و سخن نبست
مقبل کسی که محو شود در کمال دوست
❈۴❈
سعدی حجاب نیست تو آیینه پاک دار
زنگارخورده چون بنماید جمال دوست
کامنت ها