گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:دو کس مردند و حسرت بردند: یکی آن که داشت و نخورد و دیگر آن که دانست و نکرد. کس نبیند بخیل فاضل...

دو کس مردند و حسرت بردند: یکی آن که داشت و نخورد و دیگر آن که دانست و نکرد.
کس نبیند بخیل فاضل را
❈۱❈
که نه در عیب گفتنش کوشد ور کریمی دو صد گنه دارد
کرمش عیبها فرو پوشد

فایل صوتی گلستان حکمت شمارهٔ ۱۰۸

تصاویر

کامنت ها

محمدحسین ایراندوست
2023-01-12T21:42:07.8505977
به نام آن که جان را فکرت آموخت سعدی در این حکمت، دو گروه را سرزنش نموده و می گوید این دو گروه پس از مرگ دچار حسرت می شوند: اول  توانگران بخیل اند و دوم گروه عالمانِ بی عمل. 1- عیب گفتن : مصدر مرکب است. یعنی زبان به عیب دیگری گشودن. حرف «شین» در تعبیر «عیب گفتنش» به بخیل فاضل برمی گردد 2- کس نبیند بخیل فاضل را -  که نه در عیب گفتنش کوشد : یعنی بخل همه صفتهای خوب را می پوشاند. پس هرچند فردِ بخیل صاحب فهم و فضیلت باشد ، اما مردم به عیبگویی او زبان می گشایند. 3- ور کریمی دو صد گنه دارد  -  کَرَمش عیبها فرو پوشد : یعنی کَرم و بخشش و جود ،پوشنده عیوب است. پس هرچند فرد کریم و بخشنده، صدها گناه داشته باشد اما این گناهان و خطاها نزد مردم پوشیده است. و زبان به مدح و ستایش او می گشایند. توانگران بخیل : اولین نکته اخلاقی این حکمت ، زشتیِ بخل در عین توانگری است. سعدی توانگران بخیل را در این حکمت سرزنش نموده است . وی در باب ششم گلستان ، حکایت شماره ۷ گفته : « توانگری بخیل را پسری رنجور بود. نیکخواهان گفتندش: مصلحت آن است که ختم قرآنی کنی از بهر وی یا بذل قربانی.» این توانگرِ بخیل قرآن خواندن را انتخاب کرد نه قربانی کردن را سعدی در هر دو جا توانگر بخیل را سرزنش نموده است. این افراد در روایات اسلامی هم سرزنش شده اند. مجموعه روایاتی با عنوان «بُخلُ الغنی» وجود دارد مثلا رسولخدا(ص) در روایتی فرمود:  «إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ ... یُبغِضُ ثَلاثَةً : یُبغِضُ الشَّیخَ الزّانِیَ ، وَالفَقیرَ المُختالَ ، وَالمُکثِرَ البَخیلَ [1].» یعنی خداوند عز و جل... از سه کس نفرت دارد: از پیرمرد زِناکار ، فقیر متکبّر ، و توانگر بخیل. و امیر مومنان در روایتی فرمود : «ما أقبَحَ البُخلَ مَعَ الإِکثار[2]ِ»  یعنی چه زشت است بخل ورزیدن با وجود توانگری ! عالمان بی عمل : نکته دوم اخلاقی ، در این حکمت سعدی زشتی عالمانِ بی عمل است. دومین گروه مورد سرزنش عالمان بی عمل هستند. مشابه همین مطلب را سعدی در حکمت شماره 3 همین باب هشتم آورده است. دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد. در روایات اسلامی هم عالم بی عمل بشدت نهی شده است. در روایتی از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده: «اَلَا وَ اِنَّ العَالِمَ مَنْ یَعمَلُ بِالعِلمِ وَ اِن کَانَ قَلِیلَ العَمَلِ[3]»؛ (آگاه باشید که عالِم کسی است که به علم عمل کند گرچه کم عمل باشد). عنوان عالِم در این مکتب بسته به عمل است اگر عمل بعد از علم بود می توان به او اطلاق عالِم کرد. گویا بعد از علم آموختن صبر می کنند تا ببینند این آدم به علم خود عمل می کند یا نه، اگر عمل کرد در جامعه اسلامی به عنوان عالِم شناخته می شود در روایت دیگری آمده که: «شخصی نزد امام زین العابدین(علیه السلام) آمد و از حضرت درباره مسائلی سؤال کرد و حضرت پاسخ گفتند. سپس خواست از مثل همان مسائل سؤال کند. حضرت فرمودند: «مَکتُوبٌ فِی الاِنجِیلِ: لَاتَطلُبُوا علِمَ مَا لَاتَعلَمُونَ وَ لَمَّا تَعمَلُوا بِمَا عَلِمتُم فَاِنّ العِلمَ اِذَا لَم یَعمَل بِهِ لَم یَزَدْ صَاحِبَه اِلَّا کُفْراً وَ لَم یَزْدَد مِنَ اللَّهِ تَعَالَی اِلَّا بُعْداً[4]»؛ (در انجیل نوشته شده که دانستن آنچه نمی دانید را طلب نکنید، در حالی که هنوز به آنچه می دانید عمل نکرده اید؛ زیرا علم هنگامی که به آن عمل نشود، صاحبش را غیر از کفر نمی افزاید و به غیر از دوری از خداوند چیزی زیاد نمی کند   [1] - مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۸۲ ح ۲۱۴۱۴ عن أبی ذرّ ، کنز العمّال : ج ۱۶ ص ۱۰۴ ح ۴۴۰۷۲ وراجع : سنن الترمذی : ج ۴ ص ۶۹۸ ح ۲۵۶۸ وسنن النسائی : ج ۵ ص ۸۴ والمستدرک علی الصحیحین : ج ۲ ص ۱۲۳ ح ۲۵۳۲ . [2] - غرر الحکم : ج ۶ ص ۶۸ ح ۹۵۳۹ ، عیون الحکم والمواعظ : ص ۴۷۶ ح ۸۷۴۳ . [3] - بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی‏، محقق / مصحح: جمعی از محققان‏، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، 1403 قمری‏، چاپ: دوم، ج ‏2، ص 36، باب 9 [4] - منیة المرید، شهید ثانی، زین الدین بن علی‏، محقق / مصحح: مختاری، رضا، مکتب الإعلام الإسلامی‏، قم‏، ‏1409 قمری‏، چاپ: اول، ص 146، فصل‏[1] الروایات؛ منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، هاشمی خویی، میرزا حبیب الله / حسن زاده آملی، حسن و کمره ای، محمد باقر، محقق / مصحح: میانجی، ابراهیم‏، مکتبة الإسلامیة، تهران‏، 1400 قمری‏، چاپ: چهارم‏، ج ‏4، ص 52،