گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سعدی:یکی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت روز کرده بود و در پایان مستی همی‌گفت ما را به جهان خوش تر ا...

یکی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت روز کرده بود و در پایان مستی همی‌گفت
ما را به جهان خوش تر از این یک دم نیست
❈۱❈
کز نیک و بد اندیشه و از کس غم نیست درویشی به سرما برون خفته بود و گفت
ای آنکه به اقبال تو در عالم نیست گیرم که غمت نیست، غم ما هم نیست
ملک را خوش آمد صرّه ای هزار دینار از روزن برون داشت که دامن بدار ای درویش گفت دامن از کجا آرم که جامه ندارم ملک را بر حال ضعیف او رقّت زیادت شد و خلعتی بر آن مزید کرد و پیشش فرستاد.
درویش مر آن نقد و جنس را به اندک زمان بخورد و پریشان کرد و باز آمد
❈۲❈
قرار بر کف آزادگان نگیرد مال نه صبر در دل عاشق نه آب در غربال
در حالتی که ملک را پروای او نبود حال بگفتند به هم بر آمد و روی از او در هم کشید و از اینجا گفته‌اند اصحاب فطنت و خبرت که از حِدّت و سَورت پادشاهان بر حذر باید بودن که غالب همت ایشان به معظمات امور مملکت متعلق باشد و تحمل ازدحام عوام نکند.
حرامش بود نعمت پادشاه
که هنگام فرصت ندارد نگاه مجال سخن تا نبینی ز پیش
به بیهوده گفتن مبر قدر خویش
گفت این گدای شوخ مبذّر را که چندان نعمت به چندین مدّت برانداخت برانید که خزانه بیت المال لقمه مساکین است نه طعمه اخوان الشیاطین
❈۳❈
ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد زود بینی کش به شب روغن نباشد در چراغ
یکی از وزرای ناصح گفت ای خداوند مصلحت آن بینم که چنین کسان را وجه کفاف به تفاریق مجری دارند تا در نفقه اسراف نکنند امّا آنچه فرمودی از زجر و منع مناسب حال ارباب همت نیست یکی را به لطف امیدوار گردانیدن و باز به نومیدی خسته کردن
به روی خود در طماع باز نتوان کرد
چو باز شد به درشتی فراز نتوان کرد کس نبیند که تشنگان حجاز
❈۴❈
به سر آب شور گرد آیند هر کجا چشمه ای بود شیرین
مردم و مرغ و مور گرد آیند

فایل صوتی گلستان حکایت شمارهٔ ۱۳

تصاویر

کامنت ها

علی بی ستاره
2011-12-14T07:05:49
در خط آخر متن قبل از شعر:به لطف اومیدوار= به لطف امیدوار
مهدی
2011-04-09T15:28:51
کلمه از و باید ازو نوشته شود.
علیرضا
2017-01-21T00:51:00
براساس چاپ روزنه به کوشش مظاهر مصفا، 1385... وجه کفاف به تفاریق مجرا دارند... البته شاید مجریٰ هم درست باشه
مجید محمدپور
2018-02-27T20:07:23
لغت‌نامه دهخداصرة : [ ص ُرْ رَ ] (ع اِ) همیان دراهم و مانند آن . همیان زر. رقّت : دلسوزی ، مهربانی .خلعت : جامۀ دوخته که از طرف شخص بزرگ به عنوان جایزه یا انعام به کسی داده شود.اصحاب فطنت : صاحبان زیرکی و هوشیاری ، هوشمندان ، زیرکانحِدّت : تندی ، تیزیسورت : شدتمعظمات امور : کارهای بزرگمبذّر : اسراف کار
مجید محمدپور
2018-02-27T20:16:43
اخوان الشیاطین : [ اِخ ْ نُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ) همدستان شیاطین .إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً ( سوره اسراء، آیه ی 27 ) . چرا که اسرافکاران برادران شیطانهایند ، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است.
رهام
2018-02-02T00:08:55
منظور از شمع کافوری چراغی بود در زمان قدیم که با ماده سفید و نیمه‌شفاف با بوی نافذ که از چوب درخت کافور به دست می آمد ،میسوخت و روشنایی میداد.پس کلمه شمع در اینجا به معنی چراغ میباشد نه به معنای امروزی شمع که رایج است .
مهدی
2023-07-19T11:00:41.4236998
سلام معنی این قسمت چی میشه؟: مصلحت آن بینم که چنین کسان را وجه کفاف به تفاریق مجری دارند تا در نفقه اسراف نکنند  
علی میراحمدی
2023-07-19T12:20:08.0368931
یعنی بهتر است به جای آنکه به یکباره پول هنگفتی به چنین افراد ولخرجی بدهی ،همین مبلغ را کم کم و در طول زمان به ایشان بپرداز